مقاله وزیر خارجه سابق هند در اعتراض به فشار غرب به این کشور علیه روسیه
کانوال سیبال وزیر خارجه و سفیر سابق هند در روسیه در یادداشتی با انتقاد از رویکرد و فشار غرب بر این کشور علیه روسیه نوشت: مگر امریکایی ها خود براساس منافع ملی عمل نمی کنند که از ما می خواهند غیر از این کنیم؟
به نقل از اندین نرتیو وزیر امور خارجه سابق هند در این یادداشت نوشته است : برای غرب ایجاد فشار بر هند با هدف محکوم کردن روسیه به دلیل تهاجمش به اوکراین به عنوان نوعی تعهد سیاسی و اخلاقی برای یک دموکراسی، یک تمرین وقیحانه دستکاری است. اگر دموکراسیهای غربی واقعاً بر این باورند که همه کشورهای دموکراتیک موظفند در این مورد علیه روسیه متحد شوند، نشان میدهد که چقدر اسیر شعارهای خود شدهاند و نمیتوانند ناسازگاریها را در موقعیت خود ببینند.
از سوی دیگر، اگر آنها آگاه باشند که خودشان به این اصل که اکنون در مورد روسیه از آن حمایت می کنند، پایبند نبوده اند، این نشان دهنده بدبینی آشکار است که توسط احساس قدرت غیرقابل پاسخگو ایجاد شده است.
هند از سال 1947 یک کشور بر مینای دموکراسی است، هیچ توجه ویژه ای در
جبهه های سیاسی اقتصادی و امنیتی از غرب دریافت نکرده است. برعکس، چندین دهه در حوزههای استراتژیک هستهای، فضایی و فناوری بالا تحت تحریمها قرار گرفته است. به دلیل عدم تمایل آمریکا برای کمک به ساخت زیرساخت های صنعت ی ما در همکاری با بخش عمومی، این کشور به سمت یک رابطه نزدیک با اتحاد جماهیر شوروی در زمینه صنایع سنگین سوق داده شد.
در بخش دفاعی، ما با عدم تمایل ایالات متحده و بریتانیا برای فروش سکوها و تسلیحات پیشرفته به ما به دلیل نگرانی در مورد برهم زدن میزان برابری با پاکستان مواجه شدیم. در واقع پاکستان به بلوکهای نظامی کشیده شد و تسلیحاتی در اختیار هند قرار گرفت که امنیت هند را به خطر انداخت.
در زمینه هسته ای نیز، هیچ تمایزی بین پاکستان به عنوان یک دولت اسلامی نظامی شده و هند دموکراتیک قائل نشدند. در واقع، هند اساساً مسئول جاهطلبیهای هستهای پاکستان شناخته میشد، زیرا آنها به عنوان پاسخی به وقاحت هستهای هند تلقی میشدند. ایالات متحده در ایفای نقش رضایت بخش در دستیابی پاکستان به فناوری تسلیحات هسته ای از چین و اروپا، فراتر رفت.
در بعد سیاسی، غرب از دیکتاتورهای نظامی پاکستان علیه هند در مورد کشمیر حمایت کرده است. حتی امروز نیز موضع مبهمی در مورد حاکمیت هند بر کشمیر دارد. از قضا، این اتحاد جماهیر شوروی و روسیه بودند که از هند حمایت کرده اند. در مورد حمله تروریستی پاکستان به هند دموکراتیک، غرب عمدتاً ایالات متحده و انگلیس هیچگاه پاکستان را تحریم نکرده اند، که با موضع آنها در مورد ایران مغایرت دارد.امروز، ایالات متحده با حمایت بریتانیا، افغانستان را با وجود تهدیداتی که این امر برای هند دموکراتیک ایجاد می کند، در اتحاد با پاکستان به افراط گرایان اسلامی تسلیم کرده است. هند در بسیاری از این موضوعات اصلی به سختی از مزیت دموکراتیک در روابط خود با غرب سود برده است. چه باید گفت که پاکستان به همراه هند به اجلاس سران دموکراسی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده برای دموکراسی دعوت شد، اما بنگلادش کنار گذاشته شد.
آنچه که از نظر شکاف بین دستور کار دموکراسی غرب و مصالحه هایی که برای منافع شخصی خود می خواهد انجام دهد، آشکارتر است، نقش آن در دستیابی به مائو در اوایل دهه 70 برای سرمایه گذاری استراتژیک روی اختلافات چین با شوروی است. اتحادیه، و سپس پس از فروپاشی چین برای ایجاد یک رابطه اقتصادی بسیار قدرتمند با چین بدون توجه به سیستم کمونیستی آن صورت گرفت . علیرغم دههها جنگ صلیبی علیه کمونیسم، روابط ایالات متحده با چین به ابعاد عظیمی افزایش یافته است که شامل در هم آمیختن منافع و لابیها میشود. امروزه بزرگترین شریک اقتصادی واشنگتن ؛ چین است . یعنی حکومتی استبدادی حتی بزرگتر از روسیه پوتین، و آشکارا دموکراسی و ارزش های غربی را به باد می دهد.آنچه چین با اویغورها در سین کیانگ و تبتیها انجام داده است، علاوه بر محدودیتهایی که بر بسیاری از آزادیهای مورد احترام غرب مانند آزادی بیان، حریم خصوصی شهروندان، سانسور جریان اطلاعات، جلوگیری از دسترسی به رسانههای اجتماعی بینالمللی اعمال کرده از وضعیت فراتر است. در روسیه با این حال، ایالات متحده و متحدانش در طول این سال ها هیچ تناقضی بین ارزش های خود و سود بردن از روابط گسترده با رژیمی که آنها را طرد می کند، مشاهده نکرده اند. اگر روسیه به اوکراین حمله کرده باشد، چین به طور غیرقانونی جزایر و ویژگی های دریای چین جنوبی را تصرف کرده، باز پس گرفته و نظامی کرده است، به هند تجاوز کرده، قلمرو بوتان را تصرف کرده و اکنون مکرراً تایوان را تهدید نظامی کرده است. در حالی که اقداماتی برای گروه بندی برخی از دموکراسی ها به عنوان چهارگانه برای مقابله با چین وجود دارد، اما چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ایالات متحده، ژاپن و استرالیا است.
چیزی که مایه تاسف است این است که خود دموکراسی هند به اندازه کافی در غرب مورد احترام نیست. وضعیت دموکراتیک آن توسط سازمان های غیردولتی غربی مرتبط با نهادهای سیاسی به «تا حدی آزاد» کاهش می یابد. دولت هند به دلیل محدود کردن آزادی بیان و همچنین آزادی های مذهبی مورد حمله قرار می گیرد، بدون اینکه به آزار و اذیت اقلیت ها اشاره کنیم. موضوع حقوق بشر در هند حتی در سطح سیاسی نیز مطرح است. در مورد عملکرد قوه قضائیه در حفظ حقوق شهروندان نیز تردید وجود دارد. مطبوعات لیبرال غربی به شدت نسبت به هند تعصب دارند. ما در روابط خود با روسیه چنین مشکلاتی را تجربه نمی کنیم. این کافی نیست که بگوییم روسیه خودکامه دلیلی برای انتقاد از هند در این موارد ندارد، زیرا آنها خود هنجارهای دموکراتیک را نقض می کنند.تهاجم روسیه به اوکراین در نوع خود یک مورد منحصر به فرد نیست که مستلزم تهمت سیاسی و اخلاقی هند به عنوان یک کشور دموکراسی باشد. نابودی یوگسلاوی، عراق، لیبی، سوریه و افغانستان توسط غرب. مسئولیت آن در قبال جریانهای عظیم پناهجویان خارجی و جابجاییهای داخلی که بهوجود آمدند نیز واقعیت دارند. جنگ وحشیانه یمن همچنان ادامه دارد. تجاوزات اسرائیل در فلسطین نیز یک واقعیت است. هند به عنوان یک دموکراسی چگونه باید خود را قرار می داد؟ آیا ما باید غرب را در مورد نقض هنجارهای رفتار دموکراتیک طرد می کردیم و به کشورهای همفکر خود برای فاصله گرفتن از غرب می پیوستیم؟ هند، با در نظر گرفتن منافع ملی بزرگتر خود، در واقع روابط خود را با غرب، به ویژه ایالات متحده، تقویت کرده است. امروز، گسترده ترین روابط ما با ایالات متحده است. ما با بریتانیا با یک نقشه راه 10 ساله موافقت کرده ایم تا روابط خود را به سطح جدیدی ارتقا دهیم. ما دیدگاهی عمل گرایانه داشته ایم. ما می دانیم که در غرب چیزهای زیادی برای ستایش وجود دارد و از شکوفایی روابط با آن می توان چیزهای زیادی به دست آورد، حتی اگر رفتار ژئوپلیتیکی قدرت محور آن در برخی مناطق قابل اعتراض است. ما باید با واقعیت های بین المللی خاصی زندگی کنیم.
در پایان ؛ هند باید در مورد تهاجم روسیه به اوکراین نه به عنوان یک دموکراسی، بلکه بر اساس منافع ملی خود موضعی اتخاذ کند، همانطور که غرب بر اساس منافع ملی خود تصمیم می گیرد زمانی که بین او و پایبندی به دموکراتیک تضاد وجود دارد