سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی | شانتاژ رسانه ای است برای زدن یک صاحب منصب / سفر به ترکیه ارزان تر از رفتن به کیش است
مشرق در یادداشتی به قلم محمد ایمانی نوشت: مسافرت و کالای خارجی، منع قانونی دارد؛ اما تیم عملیات کننده رسانه ای، بیطرف نیست به همین دلیل غالبا در مچ گیری ها، سوزن را می بیند؛ اما چشم بر جوالدوز اشرافیت سیاسی که پادویی اش را می کند، می بندد.
روزانه هزاران نفر، از سفر ترکیه و گرجستان و ارمنستان و امارات به کشور بر می گردند؛ کالاهایی را هم خریده و با خود آورده اند. کسی برای شان “بپّا” و “دوربین” نمی کارد تا با نام و مشخصات کامل خانواده، “هو” کند. اصلا چند نفر ما، همسر و دختر و داماد فلان مسئول را ببینیم، می شناسیم؟
نه مسافرت خارجی، منع قانونی دارد و نه کالا -در حد بار مسافر- به همراه آوردن. (مع الاسف، هزینه سفر چند روزه به ترکیه، از برخی مسافرت های هوایی داخلی مثلا به کیش کمتر است. هزینه تورهای معمولی چند روزه به ترکیه، پنج میلیون تومان است).
اما این مجاز بودن و منع قانونی نداشتن، یک مقوله است؛ و مروّت و عقلانیت به خرج دادن و سفر خارجی غیر ضرور نرفتن، یا کالای خارجی دارای مشابه داخلی نخریدن و نیاوردن، مقوله ای دیگر.
به همسر و دختر و داماد یک مسئول، به صرف سفر به کشور همسایه، یا خریدن مثلا کالسکه و کیف نوزاد نمی شود ایراد قانونی گرفت؛ اما از موضع مروّت و عقلانیت، جای خرده و اعتراض دارد.
این کار -که گویا قالیباف هم مخالف بوده- هم لطمه به شخصیت اوست، هم بی مهری به تولید ملی و اشتغال در کشوری که در معرض تحریم و مضیقه های ارزی است. خروج ارز از کشور و صرف کالای خارجی شدن، جفا در حق اقتصاد کشور است؛ ولو در حد ۱۰، ۲۰ ، یا ۳۰ میلیون تومان.
در عین حال، این اتفاقِ رصد شده، با شانتاژ رسانه ای، به عنوان زندگی اشرافی جا زده شد و حال آن که چنین قضاوتی، به صرف سفر به ترکیه و با خود هراه آوردن کالسکه نوزاد، بی انصافی و بی اخلاقی و سیاسی کاری است.
سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی | شانتاژ رسانه ای است برای زدن یک صاحب منصب / سفر به ترکیه ارزان تر از رفتن به کیش است
“اختیار” یا “مسئولیت” فرزند و داماد برای مسافرت، یا همراه آوردن کالای مسافر، با پدر و پدر همسر نیست؛ اما همین سوژه پردازی سیاسی کارانه نشان می دهد خانواده مسئولان حتی باید از موضع شبهه هم پرهیز کنند، به ویژه اگر داعیه های اسلامی و انقلابی و مردمی داشته باشند. “اِجتَنِبوا مِن مَواضِعِ التُّهَم… آشیخ تو هم! “.
اگر سفر کذایی را خلاف مروت و عقلانیت تلقی می کنیم، سوژه کردن آن برای زدن یک صاحب منصب، قطعا به طریق اولی، خلاف مروت و انصاف است. باید میان روشنگری اخلاق محور، با افشاگری پرده درانه و عاری از اخلاق و انصاف، فاصله گذاری کرد. اولی لازم و محترم است؛ دومی، مسموم و مطرود. اولی برای اصلاح است؛ دومی، برای تخریب و عملیات روانی.
ماجرا هنگامی قابل تامل تر می شود که عنایت کنیم تیم عملیات کننده رسانه ای، بیطرف نیست و کاملا در خدمت یک جریان سیاسی سر تا پا فاسد عمل می کند. به همین دلیل هم غالبا در مچ گیری ها، سوزن را می بیند یا حتی سوزن می تراشد؛ اما چشم بر جوالدوز اشرافیت سیاسی که پادویی اش را می کند، می بندد.
در سالگرد شهادت شهید سلیمانی، گوشی دست دختر شهید را آگراندیسمان می کند و می کوشد تمام سالگرد را تحت الشعاع قرار دهد؛ اما نه تنها مفاسد زنجیره ای اشرافیت غربگرا را نمی بیند؛ بلکه در طول سالها در خدمت ستاد عملیاتی آن عمل کرده است.
… درست در روزی که پیش بینی صندوق بین المللی پول، از موفقیت ایران و کاهش ۸ درصدی تورم در سال جاری حکایت می کرد، بخش عمده ای از خبر سازی ها و مجادلات و مباحث در فضای مجازی، به حاشیه بازی مطلوب اشرافیت غربگرا گذشت.
آیا به حاشیه انداختن موفقیت های هفت هشت ماه اخیر کشور با حاشیه سازی های رسانه ای، اتفاقی عادی و طبیعی است؟ کالسکه وارد کردن بد است؛ پیشران درشکه عملیات سیاست بازان شدن، کاری بدتر و قبیح تر.