یک جامعهشناس: جامعه ما قتلهای ناموسی را در ناخودآگاه خود تایید میکند
ایلنا نوشت: یک جامعه شناس در میزگرد خودکشی تایید کرد جامعه در ناخودآگاه خود قتلهای ناموسی را تایید میکند.
“اردشیر بهرامی” جامعهشناس در میزگردی به بیان نظرات خود درباره خودکشی و قتلهای ناموسی پرداخت.
مهمترین بخش سخنان بهرامی:
-همه ما ارزشگذاریهای انسانی که داریم بر اساس این مفاهیم شکل گرفته است یعنی مفاهیمی که به طور ضمنی با موضوعاتی مثل حفظ آبرو و حیثیت پیوند میخورد. این موارد اگر بسیار شدید باشد میتواند از این زیست جهان، خشونت تولید کند و میتواند حق شهروندی یک زن را در این زیست جهان از بین ببرد. همچنین حق انتخاب همسر که ممکن است با پدیدار شدن عشق رمانتیک ایجاد شود در این زیست جهان تهدید شود. حتی حق ادامه تحصیل یک دختر در این زیست جهان تهدید میشود یعنی دختری که میتواند مانند همه دختران این سرزمین در بهترین دانشگاهها تحصیل کند و به یک فرد موفق در جامعه تبدیل شود و در جامعه حضور داشته باشد، در این زیست جهان محدود شود چراکه ترس و نگرانی در این عنصر فرهنگی در این زیست جهان وجود دارد و پررنگ است و همین موضوع باعث میشود یکسری از حقوق زن نادیده گرفته شده و تضییع شود.
-حال خودکشی در این زیست جهان چگونه اتفاق میافتد؟ جایی که فرد احساس میکند این فرهنگ در تضاد با انتخاب، نیازها، خواستهها و استعدادهایش است که میتواند او را به شکوفایی برساند.
–در چنین شرایطی زیست جهانی به اسم تقاص و انتقامجویی شکل میگیرد که در همه کنشها وجود دارد یعنی بسیاری از قتلها، تهمتها، افتراها، انگهای اجتماعی و بسیاری از خشونتهای اجتماعی در زیست جهان تقاص یا انتقامجویی جای دارد که بٌعد روانشناختی بسیار قوی هم دارد.
-حال در این ساختار قومیتی و فرهنگی فردیت معنا ندارد و با نقشهای اجتماعی تعریف میشود و زن به عنوان حافظ عنصر حیثیت، آبرو و شرف نظام قبیله، طایفه و خانواده خود محسوب میشود. یعنی دارای یک بار مسئولیت سنگین اجتماعی است و زن را حافظ تمام حیثیت و آبرو و شرافت یک جامعه میدانیم و البته این موضوع در جامعه ما بسیار پررنگ است، من قضاوتی در این باره ندارم، اما این موضوع در جامعه ما وجود دارد. در چنین زیست جهانی احتمال دارد یک فرد، سطحی از خشونت را تحمل کند.
-عنصر دیگری که در این زیست جهان وجود دارد این است که در آن انواع خشونتهای کلامی و انگهای اجتماعی تولید میشود. جالب است که بیشتر انگهایی که به فرد زده میشود حول جسم و جنس است. این جامعه، جامعه جسممندی است یعنی انگهایی که حول اعتیاد شکل میگیرد، حول رفتارهای ناهنجار و انحرافات جنسی شکل میگیرد، حول وجود یک انسان است که جسم برای آن مهم است؛ در این زیست جهان هویت فردی تعریف نشده است.
–در جامعه سنتی انتخاب همسر با پدر فرد بود، اما الان افراد خودشان میخواهند انتخاب کنند و جالب است که بدانید ۶۰ الی ۷۰ درصد از اقدامهای به خودکشی و خودکشیهای کامل حول مسئله ازدواج است، چرا که ما یک مفهومی به اسم کودک همسری و یک مفهومی به اسم ازدواج اجباری داریم، یک مفهوم دیگری هم به اسم مخالفت در ازدواج داریم و همه این عناصر دقیقا نشان دهنده حفظ و پایداری این زیست جهان در جامعه است یعنی جایی که احساس میکنیم این شیوه انتخاب همسر میتواند حیثیت و آبروی خانواده مرا به خطر بیندازد.
-بنابراین فردی که خودکشی میکند در یک زیست جهانی زندگی میکند که عناصر فرهنگی در آن وجود دارد. چرا جامعه ما قتلهای ناموسی را در ناخودآگاه خود تایید میکند؟ چرا که همه ما به عنصر تعصبات ناموس و شرف و آبرو به سختی پایبند هستیم. حال این موضوع در جامعه کلانشهری انعطاف بیشتری دارد و حق انتخاب به فرد داده میشود، اما در جامعه سنتی این زیست جهان همچنان زنده است و در این جامعه، فرد کنشگر نیست و رفتارهای انفعالی نسبت به جامعه دارد و فقط در یک موقعیت واکنشی تحت خشونت و ستم واقع شده است و رفتار پرخاشگرانه از خود دارد که در قالب خودکشی آن را نشان میدهد.
-خیلی از ضرب و شتمها و بسیاری از فرار از منزلها به دنبال این خشونتها رخ میدهد. بسیاری از کودکان فرار مشمول همین موارد هستند. حتی کودک همسری هم به خاطر پایبندی به عنصر شرف و آبرو اتفاق میافتد، چراکه پدر نگران است که نکند در فضای مجازی دخترش یک ارتباطی برقرار کند که حیثیت، آبرو و شرف پدر در این نظام اجتماعی به مخاطره بیفتد به همین دلیل پدر احساس میکند که اگر دختر زودتر ازدواج کند بهتر است در حالی که نمیداند این موضوع دو سال بعد منجر به خیانت هم میتواند شود و نمیداند برای رهایی از یک انگ، هم کودکی یک فرد را گرفته و هم کل زندگی او را نابود کرده است