حجت الاسلام دعایی به روایت دخترش و برخی زنان «اطلاعات»
ایسنا نوشت : دختر حجتالاسلام دعایی با بیان اینکه روزنامه «اطلاعات» در زندگی پدرم حرف اول را میزد، او را اسوه صبر و سادهزیستی مینامد. جمعی از همکاران خانم این پیر عرصه رسانه نیز از او به عنوان مدیری یاد میکنند که دغدغه مالی کارکنانش برایش اهمیت بسیار داشت و به حضور فعال زنان در عرصه رسانه تاکید میکرد.
سیده لیلا دعایی، دختر کوچک مرحوم حجت الاسلام سید محمود دعایی ـ مدیر موسسه اطلاعات و یار دیرین امام (ره) ـ در خلال مراسم ترحیمی که برگزار شد، درباره پدرش گفت: ایشان اسوه صبر، تقوا، شجاعت، مهربانی و سادهزیستی بودند؛ سادهزیستی انتخاب پدرم بود. راهش را انتخاب کرده و در این مسیر استوار بود. هیچوقت از هدفش سست نشد و از راهی که انتخاب کرده بود، پشیمان نشد. همیشه ثابت قدم بود. حرف و ملامت زیاد شنید حتی، از طرف نزدیکانش؛ خود ما هم شاید چیزهایی به او میگفتیم ولی، همیشه به اصلی که انتخاب کرده بود پایبند بود. احساس میکنم پدرم علاه بر اینکه مهربانی در ذاتش بود، عامداً به همه مهربانی میکرد، دوست داشت این روش را در زندگی داشته باشد.
تمام دغدغهاش روزنامه اطلاعات بود
دختر مرحوم دعایی درباره نقش روزنامه «اطلاعات» در زندگی پدرش توضیح داد: روزنامه «اطلاعات» در زندگی پدرم حرف اول را می زد. تمام دغدغهاش روزنامه «اطلاعات» و کارکنانش بودند. از نطر رفاهی برای کارکنانش سنگ تمام گذاشت. یکی از افتخاراتش این بود که ما تمام کارمندان روزنامه را خانه دار کرده ایم. به آنها تسهیلات و وام میداد. پر و بال گرفتن و رشد روزنامه «اطلاعات» برایش خیلی مهم بود. روزنامه را از ساختمان قدیم به میرداماد آورد و وقتی چاپخانه را تأسیس کردند، از بالاترین تکنولوژی چاپ استفاده کردند. اینکه روزنامه قرار است چطور چاپ شود، برایشان مهم بود و باید شخصا نظارت میکرد. عصر همه روزهایی که قرا بود فردایش روزنامه چاپ شود، مقید بود که حتما خودش حضور داشته باشد. حتی این اواخر قبل از اینکه بخواهد بستری شود، پنجشنبه گفته بود من یکشنبه عصر باید به روزنامه بروم. اولویتش روزنامه بود و مسوولیتی بود که روی دوشش بود. مانند مسوولیت تربیت فرزند برایش مهم بود و میخواست از همه لحاظ به نحو احسنت انجامش دهد.
سیده لیلا دعایی در پایان، در پاسخ به اینکه دغدغههای سیاسی و رسانهایمرحوم دعایی در اواخر عمر چه بود؟ گفت: دغدغههایش را اصلا بروز نمیداد. ما هیچکدام از چیزی که در دلش بود خبر نداشتیم. برای همین میگویم اسوه صبر بود. همه چیز را در خودش میریخت و اصلا بروز نمیداد. سنگ صبور همه بود ولی واقعا تنها بود، کسی نبود که بخواهد با او درد دل کند و اصل اهل درد دل نبود. در برابر اتفاقات سیاسی هیچ واکنشی نداشت. ما هیچوقت در خانه بحث سیاسی نداشتیم. اگر سوال هم میپرسیدم یا جواب نمیداد یا نهایتا فقط یک کلمه میگفت. دغدغهاش هرچه که بود در دلش بود. حواسش هم به همه بود، خانواده، فامیل، کارکنان، دوستان و جبهههای مختلف سیاسی؛ حواسش به همه بود، میدانست دارد چکار میکند.
در رشد رسانهای خانمها سهیم بود
سپهرناز پناهی ابوذر، از کارکنان سابق روزنامه «اطلاعات»، درباره همکاری اش با مرحوم دعایی گفت: من حدود هفت سال ـ از سال ۶۲ تا حدود سال ۶۹ ـ با روزنامه «اطلاعات» همکاری داشتم. بعد از آن هم در محافل سیاسی بسیاری مرحوم دعایی را میدیدم. روابطش با ما بعد از آن، دوستانه و صمیمانه و همراه با طنز مخصوص خودشان بود.
کارمند سابق روزنامه «اطلاعات» با یادآوری اینکه مرحوم دعایی طرفدار حضور پررنگ زنان در عرصه مطبوعات بود و در این زمینه از خبرنگاران زن حمایت میکرد، عنوان کرد: زمانی که من وارد روزنامه شدم میتوان گفت حضور خانمها در رسانه به خصوص در مطبوعات خیلی کمرنگ بود. آقای دعایی سعی میکرد خانمها را وارد این عرصه کند و حضور پررنگ این قشر را در جامعه نشان دهد. مثلا برای مصاحبههای تلویزیونی من را میفرستاد. میخواست به این شکل توانایی زنان را نشان دهد. ایشان در رشد رسانهای خانم ها سهیم بود. آن موقع به این شکل نبود که خانم راحت بتوانند وارد این عرصه شوند.
زنان در مراسم ترحیم حجتالاسلام محمود دعایی
پناهی ابوذر افزود: مرحوم دعایی وزنهایبود که وقتی کم شد جایش به شدت خالی است و کسی را نمی توانند هم وزن ایشان در رسانه بیاورند. در این عرصه جایگاه ایشان را کسی نمیتواند پر کند. من درباره جایگاه رسانه ایشان صحبت کردم در سیاست هم که جایگاه خودشان را داشتند.
این روزنامه نگار در پایان گفت: در دورهای که ورود زنان به عرصه مطبوعات سخت بود، ما همیشه از حمایت ایشان برخوردار بودیم. ایشان حامی ما بود. انشاءالله جایگاهش در بهشت باشد و روحش شاد باشد ما از ایشان ممنون هستیم که این فرصت را به ما و بقیه خانم ها دادند.
کارکنان روزنامه مشکل مسکن نداشتند
گلناز پناهی ابوذر، یکی دیگر از کارکنان روزنامه «اطلاعات» که همراه با خواهرش در این روزنامه مشغول به کار بوده، درباره مرحوم دعایی گفت: در سال ۶۳ در روزنامه «اطلاعات» مشغول به کار شدم. حجت الاسلام دعایی با کارکنان روزنامه شخصیت خیلی صمیمی و مثبتی داشت. احساس نمیکردیم رئیسمان است، احساس میکردیم به عنوان یک پدر بالا سر همه ما هست. دغدغه ها و دلسوزیهایش نه به عنوان یک رئیس بلکه به عنوان کسی که دلسوز روزنامه و کارکنان است، بود.
او درباره رفتار مرحوم دعایی در روزنامه «اطلاعات» و ارتباطش با کارکنان روزنامه گفت: وقتی به سرکار میآمد، حضورش کاملا حس میشد، چون شخصیت کاملا برجسته و کاریزماتیکی داشت. به محض اینکه به تحریریه میآمد، جو تحریریه و شور و حالی که داشت، دو چندان میشد. از همان بدو ورودش درباره مسائل روز با بچهها صحبت میکرد. بسیار شوخ طبع و طنزگو بود و با همین حس و حل هم وارد تحریریه میشد.
کارمند سابق روزنامه «اطلاعات» افزود: مرحوم دعایی به محض ورود به روزنامه دغدغه اصلیشان مسکن بچهها بود. در سالهای دهه ۶۰، توانست مشکل مسکن همه بچههای روزنامه «اطلاعات» را حل کند. بهخصوص در تحریریه کسی مشکل مسکن نداشت. با خرید مسکن و با وامهایی که به کارکنان روزنامه میداد، باعث شده بود که بچههای ما در آن سالها هیچکدام مشکل مسکن نداشته باشند.
حجتالاسلام سیدمحمود دعایی، مدیرموسسه اطلاعات ایران ظهر یکشنبه ـ ۱۵ خرداد ماه ـ در سن ۸۱ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر محمود دعایی سه شنبه، ۱۷ خردادماه برگزار شد.
مراسم ترحیم حجت الاسلام دعایی نیز چهارشنبه ـ ۱۸ خردادماه ـ با حضور جمع کثیری از اهالی فرهنگ و هنر و سیاسیون در مسجد نور فاطمی تهران برگزار شد.