دامی که دلالان برای مردم پهن کردهاند
درست از فردای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری قیمت دلار در سراشیبی سقوط افتاد و با کاهش تصاعدی قیمت ارز در بازار داخلی و طلا در بازار های جهانی هجوم خریداران آماتور سکه و دلار به سمت بازارهای داخلی شدت گرفت. این ریزش بهمن گونه تا آنجا پیش رفت که قیمت هر دلار آمریکا به کمتر از 3000 تومان و هر قطعه سکه تمام بهار آزادی به حدود یک میلیون و صدهزار تومان کاهش یافت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اعتدال، با افزایش چشمگیر عرضه در بازار، قیمت دلار در اندک مدتی بیش از 15 درصد از ارزش خود را از دست داد و این درحالی بود که هیچ زمینه اقتصادی خاصی توجیه گر آغاز این ریزش قیمتی نیست و عوامل جانبی و غیراقتصادی عامل این افت قیمت از سوی تحلیل گران شمرده میشود.
برخی دولت را عامل این کاهش قیمت برمیشمارند و برخی دیگر نهادهای نیمه دولتی مداخله گر در بازار را در این افت قیمتی موثر میدانند. اما آنچه مهم است در ظهر شنبه 25 خرداد 92 چهار راه استانبول به بهانه پیروزی «حسن روحانی» شاهد عرضه مقدار قابل توجهی دلار در بازار و ایجاد شوک قیمتی به بازار ارز بود. هر چند این دلارها توسط همان دلالان معروف منوچهری وارد بازار شد ولی هنوز منابع پشت پرده این شوک قیمتی مشخص نیست و از نمانیدگان مجلس گرفته تا تحلیلگران اقتصادی رسانهها و اساتید اقتصاد هر یک انگشت اتهام را به سوی کسی نشانه رفتهاند.
برخی نمایندگان مدعی هستند که دولت برای اینکه نامی نیک از خود به جای بگذارد، درصدد است تا نرخ دلار را به صورت تصنعی هم که شده پایین بیاورد تا در مقایسه آماری ابتدای دوره و پایان دوره، گفته شود دلار در ابتدای دوران احمدی نژاد از 3000 تومان فراتر نرفت و بار اصلی افزایش قیمت دلارهای ارزان کنونی را به دولت بعدی سرازیر کند. برخی دیگر معتقد هستند سیستم سوداگری بازار ارز با کمک برخی عوامل پرنفوذ شروع به بهره برداری اقتصادی از باورهای نه چندان صحیح صاحبان دلارهای خانگی کردهاند و با سوء استفاده از شوک احتمالی پیروزی یک نامزد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری، همزمان به بازار دلار پمپاژ کردهاند تا با ارزان شدن قیمت ها ارز مورد نیاز خود را خریداری نموده و با ذخیرهسازی آن در ماههای آینده سود سرشاری را قسمت خود کنند.
گمانه زنی های دیگری درباره علل کاهش قیمت ارز در بازار وجود دارد که اساسا درصدد توجیه علت کاهش قیمت ارز و ارتباط دادن این تغییرات با عوامل روانی و واکنش های سیاسی است، اما در این تحلیلها به این اشاره نشده است که هنگامی که آقای روحانی وزرایش را تعیین میکند و آنها برای اولین بار مواضع رسمی خود را اعلام میکنند چه مقدار تفاوت با سیاستهای گذشته دولت دهم در موارد کلان کشور خواهد داشت؟ و یا اینکه میزان امید به آینده چند درصد سبب رونق در بازه ده روزه میشود که برخی این افزایش پشتوانه پول ملی را معقول جلوه میدهند؟
از طرف دیگر با توجه به اینکه هنوز بیش از 50 درصد ظرفیت تولید کشور غیرفعال است و بنگاههای تولیدی با رکود شدید حاکم در حال دست و پنجه نرم کردن هستند، تنها راه دولت برای کنترل تورم ناشی از کاهش عرض و افزایش نقدینگی، روی آوردن به واردات است و درست به همین دلیل یعنی نیاز به واردات گسترده، تقاضا برای ارز با کاهشی همراه نبوده است.
اما از سوی دیگر، در طرف عرضه نیز اتفاق چندانی نیفتاده است، بر اثر تحریمها هنوز منابع ارزی حاصل از فروش و نفت و صادرات نفتی، امکان بازگشت به داخل را ندارند و با صرف نظر از این دلارهایی که در دست صاحبان آماتور منابع ارزی است، عملا نه تنها در مدت دو هفته گذشته، افزایش عرضه ارز را نداشتهایم، بلکه در ماههای آینده نیز شاهد این واقعه نخواهیم بود.
با توجه به اینکه در دو طرف عرضه و تقاضا اتفاق خاصی در بازار ارز رخ نداده است، این کاهش قیمت ها را می توان تله دلالان برای صاحبان آماتور منابع ارزی دانست تا بتوانند چندین میلیارد دلار ارزی که گفته میشود در خانهها نهان شده است را ارزان خریده و گران بفروشند و جالب این است که دولت هم به این کاهش قیمت موقت چندان بی تمایل نیست!