تجارت مستي و عشق بدمستي
عرق توليد داخل هم بخواي داريم اما بيكلاسيه، خارجيش بهتره، اگر مشروب آغشته به پودر طلا هم بخواي داريم اما بطري 120 هزار تومنه!
عصر خبر/مهدي عسكري: 4 هزار تا بطريه، هر كدوم 10 هزار تومن، ببر و آب كن. وقتي فروختي پولشو به من بده، هر چقدر هم كه دوست داشتي قيمت بزن. اگرم توي راه گرفتن يا لو رفت، بيخيال! پولي ازت نميخوام، فقط سعي كن لو نره … !*** ترفند وسوسه كنندهاي است بر آنها كه دين و اعتبار مسلماني جوانان اين مرز و بوم را نشانه گرفتهاند. قرار بر وارد كردن مشروبات الكلي كه باشد آنقدر وسوسه انگيز كار ميكنند كه نگو. كافي است طرف معاملهشان به اصطلاح امروزيها كمي شُل بيايد و حاضر به تجارت با آنها شود تا آنها به هدفشان برسند. البته با اين شرط معامله، اولين نقشهاي كه به سرش ميزند اين است كه مالالتجاره حرام را به هر نحو ممكن كه شده به مقصد برساند و بعد هم به فروشنده آن طرف مرزها (افغانستان، عراق و تركيه) خبر لو رفتن محموله را بدهد. به قول سرهنگ بيدمشكي رئيس پليس آگاهي استان «اين يعني يك بازي دو سر برد!» يا به قول سادهتر خودمان، خوردن هم از توبره هم از آخور!
آمدن دوست قديمي!يكي از دوستان قديمي دوران دانشگاه از شهرستان به مشهد آمده. چرايش بماند اما يادم ميآيد اواخر دوران دانشجويي به خوردن اين كوفت و زهر ماري افتاد. اوايل به اتفاق چند تن از دوستان باب نصيحت و «يارمْ جانم» گذاشتيم كه خوب نيست، قباحت دارد، تو مسلماني، نماز ميخواني و … اما يا ما خودمان مشكل داشتيم و حرفمان در او اثري نداشت يا رفتهرفته كار همكلاسي دوران دانشگاه از حد گذشت و نصايح ما نيز جز مزاحمت و ملال خاطر، چيز ديگري برايش نداشت. بگذريم، آن سالها افتاد به خوردن و مثل … هم ميخورد! از آمدنش خوشحال شدم، حداقل بخاطر يادآوري خاطرات دوران دانشگاه. دو روزي كه از آمدنش به اتفاق همسر و دو فرزندش گذشت، با من تماس گرفت و سر صحبت را آرامآرام باز كرد و از من خواست براي تهيه چند بطري از همانها كمكش كنم! برخلاف انتظارش قبول كردم. مدتها بود كه دنبال فرصتي براي تهيه اين گزارش بودم!با راهنمايي يكي از دوستان، آدرس يكي از واسطههاي فروش را به دست آورديم؛ واسطهاي كه به گفته خودش به يكي از گردنكلفتهاي توزيع وصل است و جنس برخي فروشگاههاي خاص در برخي مراكز خريد مشهد را تأمين ميكند و به سوپريهاي مورد اعتمادش هم جنس ميرساند. واسطه گرامي هم قراري صوري با ما ميگذارد؛ رضا شهر، رو به روي خيابان دهخدا، پاي تپه! قرار و مدارمان ساعت 9 صبح است. بر سر قرار حاضر ميشويم. بعد از 45 دقيقهاي كه پاي ديوارهاي تپه منتظر ميمانيم و زماني كه مطمئن ميشويم طرف نميآيد، سوار ماشين ميشويم، سوئيچ را توي استارت ميچرخانم و دنده را عوض ميكنم… اما دستي به شيشه ميخورد و جوانكي با احتياط ميگويد: آقا مهدي؟ شيشه را پايين ميدهم و ميگويم بله…چهره تركهاي و بلندي دارد. ماسك بر روي بيني و دهانش دارد و عينك آفتابي هم به چشم دارد. مطمئنم براي شناخته نشدن است كه اينگونه تغيير چهره داده. ميگويد: از دور هواسم به شما بود. ببخشيد معطل شديد، قبول كنيد كه بايد احتياط كنيم، سال گذشته يك كاميون ما رو توي راه كردستان گرفتن. در حالي كه قدم ميزنيم و عرض خيابان را طي ميكنيم ميگويم: از كجا فهميدي مأمور نيستيم و ميگويد: ما هم آدم شناسيم، بعد از يك عمر گدايي، شب جمعه خودمان را كه ديگه ميشناسيم. وارد خيابان دهخدا ميشويم. موتور بدون پلاكش را كنار يكي از درختها زنجير كرده. ميگويد: اول زحمت پول را بكشيد بعد جنس، البته مجبور نيستيد اطمينان كنيد، نميخواهيد ميروم.مجبوريم اعتماد كنيم. براي يك بطر مشروبي كه به كنياك معرفياش ميكند 75 هزار تومان مطالبه ميكند و دوست ابله من هم قبول ميكند و سريع دست ميكند جيب پشتش و از كيف جيبياش پول را ميشمارد و ميدهد. موتورش را روش ميكند و گاز ميدهد راه ميافتد، رويش را به عقب بر ميگرداند و ميگويد: پشت همون شمشادا، جايي كه موتورم را پارك كردم، برش داريد… و ميرود. حرصم گرفته. نميدانم از دست خودم كه دارم اين گزارش را تهيه ميكنم، از حماقتي كه براي آمدن و خريد انجام دادم يا از همكلاس احمق دوران دانشگاه كه چه ساده به هوسش تن دادهام…تيرم براي اولين مورد به سنگ خورد و نتوانستم حرفي از واسطه بيرون بكشم.
ايستگاه اتوبوس بانك ملي، بولوار سجاداينجا ايستگاه دوم گزارش من است. آقاي نادان اين بار 105 هزار تومان ديگر براي گرفتن يك بطر شامپاين ميدهد و با واسطه ديگري دم صحبت را باز ميكنم. ميگويد: اگر بخواهيد تلفني هم براي شما مشروب ميآوريم، فقط بايد يك نفر معرف شما باشد و نام يك آشنا را بياوريد تا تحويل بدهيم.ميپرسم حالا كار كجا هست اين مشروبها و ميگويد: همه جا، روسيه، انگلستان، اسكاتلند، چك، آلمان. اگر جنس شناس باشي ديگه چه فرقي برات داره؟ عرق توليد داخل هم بخواي داريم اما بيكلاسيه، خارجيش بهتره، اگر مشروب آغشته به پودر طلا هم بخواي داريم اما بطري 120 هزار تومنه!از او در مورد بهشت موعود آنها كه اهلش هستند سئوال ميكنم و او ميگويد: اگر اهلش باشي، ارمنستان خيلي مصرف ميكنند و بازارش سكهاس. اعلاترين جنس بازاره. كنياك و ودكاي روسيه هم عاليه و جنسش مرغوبه. مشروبات آلماني هم بخواي هست، مخصوصاً آبجوهاي خوبي دارد. اما مشروبات فرانسوي گرانترن. شامپاين از 60 و 70 هزار تومان شروع ميشود تا 300 هزار تومن هم قيمت دارد. مارتيني ايتاليا هم هست 70 هزار تومان. او منافذ رود مشروبات به كشور را كردستان عراق ميداند و ميگويد: از آنجا وارد كردستان ميشود و از آنجا هم به تمام كشور توزيع ميكنيم. ابزارش هم قاطر و اسبه. اما به قاطرها مشروب ميدهند تا مقاومتشان دو برابر شود. در حالت عادي هم مقاومت بيشتري نسبت به اسب دارند. از جاهايي رد ميكنند كه در تيررس نيست. از گردنههاي كور و راههاي صعبالعبور، دست آخر هم 300 تا 500 هزار تومان به طرفي كه مشروبات را ميآورد ميدهند. ميگويد بعضي وقتها مشروبات را از داخل بطري خالي ميكنند و داخلش چايي ميريزند؟سئوالم كه تمام ميشود ميگويد: بله درسته. وقتي توي جنس اصل و حلال سر هم كلاه ميزاريم، ميخواي توي اين جنس كلاهبرداري نباشه؟ صحبت كه به اينجا ميرسد، تلفن همراهش زنگ ميزند. چند جملهاي نامفهوم حرف ميزند كه متوجه ميشوم به صورت رمز است. تلفن را كه قطع ميكند، گل از گلش شكفته. ميگويد: بايد بروم، براي يك پارتي بايد 40 تا بطر ببرم. و اصرار من هم براي اطلاعات بيشتر فايدهاي ندارد…
آمارهاي قابل تأمل!سال قبل بود كه مقامات پرشكي قانوني كشور اعلام كردند 80 نفر در كشور بر اثر مصموميتهاي ناشي از مصرف الكل جان خود را از دست دادند. و باز هم سال قبل بود كه فرمانده نيروي انتظامي كشور اعلام كرد سالانه 20 ميليون مشروبات الكلي وارد كشور ميشود كه پليس تنها 25 درصد آن را كشف ميكند. و باعث تأسف است كه متوسط سن الكل در كشور به 21 سال رسيده است. او ميگويد: آمارها هنوز نگرانكننده نيست زيرا در كشور در نهايت 200 هزار نفر به استفاده از مشروبات الكلي اعتياد دارند و اين در مقايسه با رقم 250 ميليون نفري معتادان به الكل در جهان رقم ناچيزي است! و ديگر اينكه «در مورد الکل همواره بر مخفی کردن مشکلات آن در کشور تلاش شده است، در حالی که مصرف الکل و حتی افزایش مصرف آن در کشور یک واقعیت است.»چندی پیش هم اقبال محمدی، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی اعلام كرده بود متاسفانه محمولههای بزرگ مشروبات الکلی در برخی مواقع از معابر رسمی کشور و با حضور دستگاههای ناظر و متولی وارد میشود.
فرجام مستان!توي صفحات حوادث روزنامهها و مجلات را كه بگردي، هر چند وقت يك بار خبر و گزارشي در مورد سوء مصرف مشروبات الكلي و نيز مشروبات دستساز منتشر ميشود. آذر ماه 5 سال قبل بود كه 20 نفر در شيراز به دليل مصرف مشروبات الكلي دستساز كور شدند. الکل چوب موجود در مشروبات الکلی دستساز، بسیار سریع از راه مخاط دهان و دستگاه گوارش جذب میشود. در مراحل اول، به خاطر وجود الکل ایتلیک، علائم خفیف و فقط در حد مستی ایجاد میکند، ولی با گذشت زمان الکل متیلیک، تحت تاثیر آنزیمها متابولیز شده و ایجاد فرمالدهید کرده و این ماده تحت تاثیر آنزیم دیگری به نام آلدهیدروژناز قرار گرفته و تولید اسید فورمیک جوهر مورچه میکند.با توجه به این که اسید فورمیک به میزان کمی در بدن وجود دارد ولی بدن با داشتن یک مکانیزم دفاعی ترکیبات فورمیک را به آب و c02 تبدیل میکند ولی چنانچه مصرف الکل چوب افزایش یابد مقدار اسید فورمیک افزایش یافته و باعث ایجاد مسمومیت میشود.اسید فورمیک در مراحل پیشرفته از سطح خونی – مغزی عبور کرده و وارد مغز میشود که باعث آسیب رساندن به سلولهای مغزی و کاهش سطح هوشیاری و کما و نهایتا مرگ میشود.در صورت استفاده مکرر از الکل اتیلیک یا اتانول که همان الکل موجود در داروخانههاست باعث بروز عوارضی همچون کوچک شدن کبد (سیروز کبدی)، زخم معده و عوارض گوارشی میشود.عمدهترین عارضه مصرف مشروبات الکلی اختلال در غده پانکراس، هپاتیت الکلی، خونریزی دستگاه گوارش ناشی از واریسهای مری، کم خونی و آنمی، سوء تغذیه، افزایش ابتلا به عفونتهای ریوی، مغزی و مننژیت است.اگر به آمار بد مستي و جناياتي كه به دليل بد مستي و نوشيدن مشروبات الكلي خارجي و داخلي وجود دارد نيز گذري بيندازيم، رسانهها بارها و بارها از اقدام به قتل قاتل مست خبر دادهاند. اقدامي كه در عين مستي آغاز ميشود و در نهايت با پشيماني و اعدام قاتل همراه ميشود… اگر اشتباه نكرده باشم، 10 سال پيش بود كه ستاد مبارزه با مواد مخدر كشور اعلام كرد بطور متوسط زمان رسيده به مواد مخدر در كشور 22 دقيقه و همين زمان براي رسيدن به مشروب 17 دقيقه است. و امروز قطعا اين آمار كم و كمتر شده است.