آنها به خاطر ما «گناه» می کنند
چقدر مدیون آنهایی هستم که به خاطر ما گناه می کنند. آنها «اثر وضعی» نگاه به نامحرم را به جان می خرند، صفحه سفید و لوح پاکیزه دل شان را بددیدن دخترکان آنچنانی سیاه و کدر می کنند، خودشان را در معرض گناه قرار می دهند. برای چه؟ برای که؟ برای من و شما ناسپاس نباشیم و کفر نعمت نکنیم که دودش به چشم خودمان می رود.
به گزارش عصر خبر روح الله رجايي روزنامه نگار و مدرس ارتباطات نوشت: 1-ترم دوم دانشگاه بودیم فکر کنم.دکتر احمدی ما را برد ایرنا یا شاید هم ایسنا.(البته ایرنا بود به نظرم). یادم هست مصطفی قوانلو قاجار هم آمده بود. آنجا به اتاق مونیتورینگ رفتیم.یک آقایی را گذاشته بودند پای چندین مونیتور که آنها را بپاید و بشود مونیتورینگ.با اینکه ما وسط روز رفته بودیم،اما همه کانال ها تقریبا حال و هوای نصفه شب را داشتند.یکی از بچه ها پرسید:«این اقا چه ویژگی ای دارد که اینجا کار می کند؟ » دکتر احمدی که فکر می کرد او سوال درسی پرسیده،سعی کرده ویژگی های «مونیتور کننده ! » را توضیح دهد.رفیق ما بعدش درآمد که:«نه استاد ! منظورم اینه که ایشون این عکس و فیلم ها رو می بینن،چیز نمی شن ؟ یا جنبه بالاست یا هم مشکلی دارن شاید!»
2- چند سال قبل همچین وقت هایی بود که برای ثبت نام همشیره در خیابان قائن همراهش رفته بودم.پرونده و مدارک سایر توصیه نامه ها زیر بغل برای اینکه بعد از آزمون های اولیه و ثانویه او را نام نویسی کنند.از کسی هم توصیه شفاهی گرفته بودم.باید پیغام را به حاجیه خانمی که مدیر دبیرستان بود می دادم.آقایی که دم در ایستاده بود مانع ورود آقایان می شد و می گفت:« چون خانم ها داخل هستند،آقایان نمی توانند بروند داخل،اذیت می شوند!» پدر های دخترخانم ها دم در ایستاده بودند،چند تایی تلفن کردند همسرشان آمد که دخترشان را همراهی کند.بقیه ای هم که چاره ای نداشتند مدارک و پیغام و پسغام ها را می دادند به همان آقای میانسال که می برد داخل.هی می رفت و می آمد و حتی نمی گذاشت ما از لای پرده ای که دم در آویزان بود، داخل را دیدی بزنیم تا ببینیم اوضاع از چه قرار است.آن وسط ها یکی به آن آقا اعتراض کرد و درآمد که:«ببینم ! مگر تو محرم همه خانم ها هستی که هی می روی داخل و ما را راه نمی دهی.»
3- دکتر اکبر نصر اللهی به ما «تحلیل محتوی» درس می داد.آن سال مدیر خبر شبکه دو،سردبیر بخش خبری 22:30 شبکه 2 یا همچین چیزی بود.یادم هست دو سه باری هم من را بعنوان دانشجو برد روی آنتن گفتگوی ویژه خبری.او درباره تغییر تیتراژ این بخش خبری می گفت:«وقتی کار را شروع کردم،اولین نکته مهم برای من تغییر همین تتیراژ انجز انجز انجز وعده، نصر نصر نصر عبده بود. استدلال کردم که این هیچ مدله نمی تواند تیتراژ بخش خبری باشد.زورم را زدم و موافقت های مربوطه را گرفتم.یکی دو شب پخش نشد.بعد از شبکه گفتند «انجزه» را پخش کنید.از قم تماس گرفته و اعتراض کرده بودند.» البته این کلیتی است که بعد از 11 سال از آن نقل قول خاطرم مانده.اما اصلش همین است.اقای نصر اللهی چند شبی هم یک موزیک زیر همین «انجز» پخش می کند و باز از قم پیغام می رسد و نتیجه این است که هنوز تیتراژ یکی از مهم ترین بخش های خبری ما همین تکه های دعای وحدت است.
4- شب بازی اول سانسورچی صدا و سیما «بخیل» نبود.فکر کرده بود هر چه خودش می بیند،بقیه هم می توانند ببینند.اما شب بازی دوم تماشاچی ها همان ها بودند،کارگردان هم همان بود،اما سیما چیز دیگری شده بود.مجری دست کم سه بار توضیح داد که کارگردان ایتالیایی بی حیا است و ما مراقب دین و ایمان شما هستیم.اما بعد احساس کردند این کافی نیست و به صورت زیر نویس هم توضیح دادند که مراقب هنجار ها هستند.حالا خبر رسیده که آقای مطهری به آقای ضرغامی پیغام داده است که حیا کنید.آنها هم حیا کرده اند و دیشب کسی مثل بید بر سر ایمان خویش نلرزید وقتی والبیال نگاه می کرد.چون عده ای دیگر حاضر شده بودند به خاطر صیانت از دینانت ما چشم های خودشان را به حرام آلوده کنند.شاید هم به قول آن رفیق ما مشکلی دارند !
همه اینها برای این بود که بگویم ما چقدر مدیون آنهایی هستم که به خاطر ما گناه می کنند. آنها «اثر وضعی» نگاه به نامحرم را به جان می خرند، صفحه سفید و لوح پاکیزه دل شان را بددیدن دخترکان آنچنانی سیاه و کدر می کنند، خودشان را در معرض گناه قرار می دهند. برای چه؟ برای که؟ برای من و شما ناسپاس نباشیم و کفر نعمت نکنیم که دودش به چشم خودمان می رود.