چه کسی مالیات حراج میلیاردی تهران را می پردازد؟
ایسنا نوشت: علیرضا سمیعآذر، مدیر حراج تهران، این حراج را به عنوان یک موسسه با فعالیت تجاری، مکلف به پرداخت مالیات دانست.
علیرضا سمیعآذر با اشاره به معافیت مالیاتی هنرمندان در سال ۱۴۰۰، گفت: «بر اساس بند (ل) قانون مالیاتهای مستقیم، هنرمندان و خرید و فروش آثار هنری شامل معافیت میشوند، اما حراج تهران به عنوان یک موسسه با فعالیت تجاری، مکلف به پرداخت مالیات است که تاکنون نیز مالیاتهای تکلیفی را پرداخت کرده است.»
علیرضا سمیعآذر، مدیر حراج تهران درباره حواشی مطرح شده مبنی بر مالیات هنرمندان در گفتگویی با ایسنا اظهار کرد: «بر اساس بند (ل) قانون مالیاتهای مستقیم، کلیه فعالیتهای هنری که زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، که طبیعتا شامل خرید و فروش آثار هنری نیز میشود، از معافیت مالیاتی برخوردارند. بر همین اساس تمامی آثاری که در حراج تهران خرید و فروش شده، مشمول نظارت وزارت ارشاد میشوند و نباید نگرانی مالیات داشته باشند.»
او اضافه کرد: «البته اظهارنامه مالیاتی از شروطی است که شامل این معافیت میشود، اما بر اساس نص صریح بند (ل) قانون مالیاتهای مستقیم، کلیه آثار به فروش رسیده در حراج تهران با مجوز مرکز هنرهای تجسمی بوده و مشمول نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشوند و لذا قاعدتاً از پرداخت مالیات معاف هستند.»
سمیعآذر تصریح کرد: «البته قانون معافیت مالیاتی از سال ۱۴۰۰ شامل خود حراج تهران به عنوان یک بنگاه تجاری نمیشود و حراج تهران مکلف به پرداخت مالیات است. این در حالی است که حراج تهران از ابتدای فعالیت خود با توجه به معافیتهای مالیاتی که در سالهای گذشته داشته نیز همواره مالیاتهای تکلیفی خود را پرداخت کرده و تا سال ۱۳۹۹ مفاصا حساب مالیاتی دارد.»
این نویسنده و پژوهشگر هنری در پاسخ به طرح موضوع مالیات از هنرمندان و چالشهای اخیری که در جامعه هنری داشته است، متذکر شد: «معافیت مالیاتی که سالیان زیادی است برای هنرمندان و خرید و فروش آثار هنری وجود دارد، یک سیاست تشویقی برای حمایت از تولید و خوداشتغالی هنرمندان، به ویژه در حوزه هنرهای تجسمی است. هنرمندان تجسمی کشور سالهاست بدون هیچگونه سوبسید و امکانات زیرساختی در کارگاههای شخصی خود مشغول به تولید ثروت برای کشور هستند و معافیت مالیاتی یک سیاست تشویقی برای چنین فعالیتی است. به نظرم این سیاست درستی است که دولت به عنوان یک شاخص حمایت از استراتژی تولید توسط هنرمندان، برای آنها معافیت مالیاتی منظور کرده است.»
او ادامه داد: «معتقدم این سیاست درست و تشویقی باید ادامه پیدا کند. اگرچه درست است که معدود آثار هنری دارند گران میشوند و ممکن است برخی از مسئولان و مقامات فکر کنند که چنین ارقامی باید شامل اخذ مالیات شوند، اما باید در نظر داشت که با وجود دانشکدههای هنری زیادی که در کشور داریم، هرساله فارغالتحصیلانی به عنوان تولیدکننده وارد بازار کار میشوند. این هنرمندان جوان در شمار بالایی مشغول تولید ارائه اثر هنری هستند و باید در کارگاه شخصی خود، بدون حمایت و سوبسید دولتی، به خلق اثر بپردازند. اگر این هنرمندان احساس کنند که با معافیت مالیاتی توجه و حمایتی ولو اندک شامل آنها میشود، طبیعتاً دلگرم خواهند شد.»
سمیعآذر با اشاره به قوانین مالیاتی رایج در کشور گفت: «از طرفی اگر بخواهیم داشتن معافیت مالیاتی را مشروط به گرفتن مجوز، ارائه اظهارنامه و غیره کنیم، قطعاً این امر مستلزم بررسیهای بوروکراتیک و غیرضروری میشود و نهایتاً دولت مجبور خواهد شد بهخاطر مورد بی شمار دست آخر اغماض کند و حتی قانون خود را نادیده بگیرد. پس واقعاً ضرورتی ندارد که رویهای را در پیش بگیریم که در نهایت مجبور به اغماض شویم.»
او توضیح داد: «البته معتقدم اگر زمانی دولت به اشکال مختلف، مثل در نظر گرفتن سوبسید واردات اقلام مورد نیاز هنرمندان، تخصیص فضای کار، تولید و ارائه آثار هنری و یا اختصاص تسهیلات و اعتبارات مالی که به سایر مشاغل دیگر تعلق میگیرد، به هنرمندان در تولید هنر کمک کند، آن وقت میتواند انتظار داشته باشد که از درآمد حاصله هم مالیاتی را دریافت کند. اما تا چنین زمانی معافیت مالیاتی موجود که سالهاست پابرجا بوده، به توسعه تولیدات هنری و ایجاد شوق و گسترش اشتغال هنرمندان کمک میکند.»
سمیعآذر درباره معافیت خریداران آثار هنری نیز گفت: «این مالیات میتواند تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده باشد که در مورد آثار هنری مشابه فرش، کتاب، مطبوعات و اقلام دیگر فعلاً اعمال نمیشود. این امر نیز در جهت حمایت از تولید ملی، اشاعه فرهنگ و سرمایهگذاریهای درست اقتصادی است که باید مدنظر قرار گیرد. افرادی که مبادرت به خرید آثار هنری میکنند، یا بر اساس علایق شخصی چنین کاری میکنند که عمل آنها در جهت فرهنگسازی و حمایت از آفرینشهای هنرمندان و جامعه هنری است و یا برای سرمایهگذاری به خرید و فروش آثار هنری اقدام میکنند که آن نیز فعالیتی همراستا با تقویت اقتصاد کشور است، زیرا سرمایهگذاری بر روی هنر، نقش مهمی در جهت تولید ثروت ملی دارد، بدون آنکه بار تورمی را متوجه اقتصاد کشور کند. سرمایهگذاران بر روی آثار هنری ضمن رونقبخشی به اقتصاد هنر، از انباشت سرمایه در بانکها برای دریافت سود، یا سرمایهگذاری در کالاهای تورمی مثل ملک، طلا، ارز، خودرو و… جلوگیری میکند و لذا نقش مهمی در اصلاح روندها در اقتصادی کشور دارد. پس معافیت مالیاتی چنین افرادی نیز حمایت از سرمایهگذاری در بخش تولید ملی است که مدنظر دولت نیز قرار دارد