خطر حمله قلبی در «تنهایی» افزایش مییابد
مهر نوشت: بیانیه علمی جدید انجمن قلب آمریکا هشدار می دهد که انزوای اجتماعی و تنهایی افراد را ۳۰ درصد بیشتر در معرض خطر حمله قلبی، سکته مغزی یا مرگ ناشی از هر یک قرار می دهد.
دکتر «کریستال ویلی سنه»، سرپرست تیمی که این بیانیه را نوشت، گفت: «بیش از چهار دهه تحقیق به وضوح نشان داده است که انزوای اجتماعی و تنهایی هر دو با پیامدهای نامطلوب سلامتی مرتبط هستند. با توجه به شیوع گسست اجتماعی، تأثیر سلامت عمومی بسیار قابل توجه است.»
یک نظرسنجی دانشگاه هاروارد نشان میدهد که تنهاترین نسل، جوانان ۱۸ تا ۲۲ ساله هستند که ممکن است منزویترین نسل باشند. یک دلیل احتمالی: آنها زمان بیشتری را در رسانههای اجتماعی صرف میکنند و زمان کمتری را برای شرکت در فعالیتهای حضوری معنی دار میگذرانند.
و به نظر میرسد که این بیماری همهگیر کووید ۱۹ باعث بدتر شدن اوضاع در بین جوانان و بزرگسالان مسنتر و همچنین زنان و فقرا شده است.
انزوای اجتماعی عبارت است از داشتن حداقل تماس حضوری با افراد برای روابط اجتماعی، مانند خانواده، دوستان یا اعضای یک جامعه یا گروه مذهبی. تنهایی زمانی است که احساس میکنید تنها هستید یا کمتر از آنچه میخواهید با دیگران ارتباط دارید.
برای بررسی رابطه بین انزوای اجتماعی و سلامت قلب، عروق خونی و مغز، گروه نویسندگان، تحقیقات در مورد انزوای اجتماعی که تا جولای ۲۰۲۱ منتشر شده بود، را بررسی کردند. آنها دریافتند:
• انزوای اجتماعی و تنهایی از عوامل مکرر اما نادیده گرفته شدهای هستند که بر قلب، عروق خونی و مغز تأثیر میگذارند.
• فقدان ارتباطات اجتماعی با خطر بالاتر مرگ زودرس به هر علتی به خصوص در مردان مرتبط است.
• افرادی که ارتباط اجتماعی کمتری داشتند، احتمال بیشتری داشت که علائم فیزیکی استرس مزمن را نشان دهند. انزوا و تنهایی با افزایش التهاب مرتبط است.
• هنگام ارزیابی عوامل خطر برای انزوای اجتماعی، مهم است که به یاد داشته باشید افسردگی ممکن است باعث انزوا شود و انزوا ممکن است افسردگی را تشدید کند.
• انزوای اجتماعی در دوران کودکی با افزایش عوامل خطر سلامت قلب، از جمله چاقی، فشار خون بالا و افزایش سطح قند خون مرتبط است.
• حمل و نقل، مسکن، نارضایتی خانوادهها، بیماریهای همه گیر و بلایای طبیعی چند عامل اجتماعی و محیطی هستند که بر تعاملات اجتماعی تأثیر میگذارند.
شواهد قوی وجود دارد که انزوای اجتماعی و تنهایی را با افزایش خطر بدتر شدن سلامت قلب و مغز به طور کلی مرتبط میکند. با این حال، دادههای مربوط به ارتباط با پیامدهای خاص، مانند نارسایی قلبی، زوال عقل و اختلالات شناختی بسیار اندک است