روز بازگشت طالبان
ایسنا نوشت: در ۱۵ اوت ۲۰۲۱، تنها ۹ روز پس از تصرف اولین مرکز ولایت افغانستان، طالبان وارد کابل شد و اشرف غنی فرار را بر قرار ترجیح داد. احتمالا هیچ کس، حتی خود طالبان هم باورش نمیشد اما ظرف چند ساعت، کابل سقوط کرد و تصاویر ورود آنها به ارگ ریاستجمهوری افغانستان در شبکههای مجازی دستبهدست شد.
یک سال قبل در چنین روزهایی جهان شاهد صحنههایی تکاندهنده از افغانهای ناامیدی بود که سعی داشتند کشورشان را ترک کنند… طالبان داشت پیروز میشد.
پس از تقریبا ۲۰ سال جنگ، بیش از ۶۰۰۰ سرباز آمریکایی جانشان را از دست دادند، بیش از ۱۰۰ هزار افغان جان باختند و بیش از دو تریلیون دلار بودجه آمریکا در افغانستان صرف شد، اما این هزینهها نتوانستند آینده روشنی برای این کشور جنگزده ترسیم کنند. یک سال قبل، در چنین روزهایی، طالبان بار دیگر کنترل افغانستان را در دست گرفت و تا امروز همچنان بر مسند قدرت تکیه زده است.
کسی فکرش را نمیکرد که افغانستان با این سرعت سقوط کند. تحلیلگران باور داشتند که دولت افغانستان و ارتش ملی این کشور، مقاومت بیشتری میکنند، آنهم وقتی ارتش افغانستان تحت آموزش آمریکاییها و با صرف ۸۹ میلیارد دلار بودجه رشد کرده بود؛ اما طالبان در برابر چشمان بهتزده افغانها و دیگر مردم جهان، به سرعت کنترل این کشور را در اختیار گرفت.
یکی از مقامات سابق اطلاعاتی آمریکا که در افغانستان حضور داشته، گفت: «نتیجه نهایی مشخص بود و میدانستیم که پس از خروج ما، در افغانستان خونریزی بهپا خواهد شد، اما این اتفاق با سرعت غیرقابل باوری رخ داد.»
یکی از اعضای سابق نیروی دریایی آمریکا که در جنگ عراق فرماندهی یک گروهان عراقی تحت آموزش آمریکا را بر عهده داشت، میگفت: چرا طالبان با چنین سرعتی توانست افغانستان را تصرف کنند؟ چرا توانستند در مدت زمان کمتری نسبت به سال ۲۰۰۱ که ما بر افغانستان مسلط شدیم، آن را تصرف کنند؟
این سوال بسیاری از آمریکاییها، افغانها، کهنهکاران ارتش و ناظران بینالمللی است و جوابش، مانند خود مناقشه افغانستان، پیچیده، چندلایه و تراژیک است.
با این حال، تحلیلگران میگویند که عمدهترین دلایل سقوط افغانستان اینها هستند: شکست اطلاعاتی، قدرت بیشتر طالبان، فساد، پول، تفاوتهای فرهنگی و اراده برای جنگ.
شکست اطلاعاتی
«ارزیابی سرویسهای اطلاعاتی آمریکا از شرایط افغانستان، نمونهای از بزرگترین شکست اطلاعاتی بود.»
بیل روجیو، یکی از کارشناسان ارشد بنیاد «دفاع از دموکراسیها» گفت که سلطه سریع طالبان بر کابل و کاخ ریاستجمهوری افغانستان، نشان میدهد که سرویسهای اطلاعاتی ارتش آمریکا نتوانستند ارزیابی مناسبی از وضعیت موجود داشته باشند.
این کارشناس ارشد میگوید: این بالاترین درجه از شکست اطلاعاتی است. این بزرگترین شکست اطلاعاتی از زمان «حمله عید تت» در جنگ ویتنام است، رشتهای از حملات مرگبار و غیرمنتظره علیه آمریکا و متحدانش در ۱۹۶۸.
روجیو گفت که طالبان تدارکات و تجهیزاتش را از قبل مستقر کرده بود و پیش از آغاز حمله اصلیاش، چندین حمله گسترده را از اوایل ماه مه انجام داد، در آن زمان مقامات آمریکایی گفتند که دولت وقت افغانستان و نیروهای نظامی این کشور بین ۶ تا ۱۲ ماه دوام خواهند آورد.
چند روز قبل از تسلط طالبان بر افغانستان، رویترز به نقل از یک مقام دفاعی آمریکا تخمین زد که افغانستان ظرف ۹۰ روز سقوط میکند. اما تنها کمتر از ۱۰ روز بعد از تصرف نخستین مرکز ولایت افغانستان (زرنج)، طالبان این کشور را در قبضه خود گرفت.
سقوط اراده مبارزه
«آمریکا هرگز مناسبات قبایل افغان را درک نکرد، فکر کردیم همه دموکراسی لیبرال ما را میخواهند.»
به باور “جک واتلینگ”، یک کارشناس نظامی در موسسه «رویال یونایتد» نکته حائز اهمیت این است که طالبان با مبارزه و به زور در افغانستان پیشروی نکرد، بلکه شهرها یکی پس از دیگری تسلیم شدند. طالبان در سالهای آخر جنگ، توانسته بود با تصرف مناطق روستایی، حدود
۵۰ درصد خاک افغانستان را در اختیار بگیرد.
ما هرگز پویایی و مناسبات قبیلهها در افغانستان را درک نکردیم، هرگز. فکر میکنیم همه آنچه ما داریم را میخواهند. این کندفهمی فرهنگی، بیتوجهی و غفلت نسبت به واقعیت قبایل افغان است.
وقتی نیروهای طالبان در شهرها پیشروی کردند، بسیاری از سربازان ارتش افغانستان تسلیم شدند، چرا که مطمئن بودند دولت مستقر در کابل از آنها حمایت نخواهد کرد.
این کارشناس میگوید: طالبان به مناطق شهری نفوذ کرده، افراد کلیدی – مانند خلبانان – را ترور کرده، خانوادههای فرماندهان را تهدید کرده و به آنها میگفتند که برای حفظ جان خانوادههایشان هم که شده، تسلیم شوند.
او ادامه داد: از آنجا که بسیاری از مردم به توانایی دولت مرکزی کابل در حفاظت از جانشان شک داشتند، تسلیم طالبان شدند. رفتهرفته افراد بیشتری این راه را برگزیدند، پس نبرد و مبارزه چندانی در نگرفت و برای همین است که همه چیز آنقدر سریع پیش رفت. سرعت پیشروی طالبان نشان از توانایی نظامی آنها ندارد، بلکه نمایانگر سقوط عزم نیروهای افغان برای مبارزه است.
همچنین به باور استفن بیدل، استاد دانشگاه امور بینالمللی دانشگاه کلمبیا، خبر خروج کامل نظامی آمریکا از افغانستان هم موجب تسریع پیشروی طالبان شد.
او معتقد است که «وقتی آمریکا اعلام کرد که به صورت کامل نیروهایش را از افغانستان خارج میکند، این پیغام به سربازان و پلیس افغانستان مخابره شد که پایان نزدیک است. این، انگیزه ضعیف سربازان برای رزم را به یک سقوط مطلق تبدیل کرد، زیرا هیچکس نمیخواست آخرین سربازی باشد که پس از تسلیم شدن دیگران، هنوز در میدان نبرد ایستاده است.»
بیدل گفت: وقتی این پیغام ارسال شد، به سرعت بین افغانها سرایت یافت و روند سقوط افغانستان مانند یک گلوله برفی غلتان، بزرگتر و سریعتر شد، بدون مقاومت چشمگیر.
در آوریل سال گذشته، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا به سربازان آمریکایی دستور داد که تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ از افغانستان خارج شوند، تصمیمی که به گفته او، با تبعیت ناتو انجام میشد. یک روز پس از سقوط افغانستان، بایدن همچنان از تصمیم خود دفاع کرده و دولت ملی افغانستان را مسئول این واقعه دانست.
بایدن گفت: سربازان آمریکایی نمیتوانند و نباید در جنگی جانشان را از دست بدهند که خود سربازان افغان هم نمیخواهند در آن شرکت کنند. ما به آنها (افغانها) تمامی امکانات ممکن را دادیم که سرنوشتشان را در دست خود بگیرند، اما نمیتوانیم انگیزه و اراده جنگیدن برای آیندهشان را هم به آنها بدهیم!
اشرف غنی، رئیسجمهوری وقت افغانستان هم در ۱۵ اوت، همزمان با ورود طالبان به کاخ ریاستجمهوری، افغانستان را ترک کرد تا به گفته خود از جاری شدن «سیلی از خون» پیشگیری کند.
او پایان جنگ را اعلام کرد و گفت: طالبان با زور اسلحه و شمشیر در این جنگ پیروز شده و اکنون مسئول ناموس، مال و حفظ جان هموطنان خود هستند.
گرچه تعداد نیروهای افغانستان به مراتب بیشتر از طالبان بود و تحت آموزش آمریکا هم قرار داشتند، اما طالبان در هفتههای منتهی به سقوط کابل، در تعداد چشمگیری از میدانهای نبرد، پیروز شد.
در ۱۵ اوت، طالبان به آخرین مقصد خود رسید و کاخ ریاستجمهوری افغانستان در کابل را تصرف کرد.
جان کیورکیاری، مدیر مرکز سیاست بینالملل و دیپلماسی «ویزر» در دانشکده سیاست عمومی دانشگاه میشیگان میگوید: سلطه یافتن سریع طالبان نشان میدهد که نیروهای افغان تا چه حد به ائتلاف آمریکایی وابستگی داشتند، چه از نظر مادی و چه از نظر روانی. حتی قبل از خروج آمریکا هم دولت افغانستان و نیروهای امنیتی این کشور در حال فروپاشی بودند.
او گفت: بلافاصله پس از آغاز روند خروج آمریکا، سربازان و مقامات افغان شروع به فرار از این کشور کردند، یا برای گریز از خشم طالبان یا برای عقبنشینی به سمت شبهنظامیان قومی قدیمی.
طالبان از نظر نظامی ماهرتر بود
«استفاده طالبان از فضای مجازی همانقدر مرگبار بود که تکتیراندازهایشان!»
همه باور ندارند که خروج نیروهای آمریکا از افغانستان مسبب بحران موجود در افغانستان باشد.
کرستن فونتنرز، از مدیران اندیشکده «شورای آتلانتیک» معتقد است که طالبان در ۲۰۲۱ نسبت به دهه ۱۹۹۰ کارآمدتر بود.
او گفت: آنها در ۲۰۲۱ به مراتب ماهرتر بودند، چه از نظر نظامی و چه از نظر دنبال کردن یک هدف مشترک، یعنی «ایجاد یک امارت اسلامی در افغانستان».
او ادامه میدهد: خروج آمریکا دلیل شکست دولت افغانستان نیست. بلکه طالبان کابل را تصرف کرده و زنجیره تدارکات نیروهای مستقر در پایتخت را قطع کرد. همچنین تعداد آنها و استراتژیهای جدیدشان هم افزایش یافته بود.
این تحلیلگر گفت: استفاده طالبان از فضای مجازی همانقدر مرگبار بود که تکتیراندازهایشان! آنها از تهدید و اجبار برای تحت فشار قرار دادن رهبران
قومی محلی استفاده کرده و با پیامکهای تلفنی بسیار ساده، کسانی که با آمریکا یا دیگر نیروهای خارجی کار میکردند را تهدید کردند.
طالبان همچنین به فرماندهان زمینی اجازه تصمیمگیری مستقل دادند و افرادی را به مناطق اشغالشده آوردند تا – هرچند در مقیاس کوچک – خدماتی اجتماعی به ساکنان این مناطق ارائه دهند.
او افزود که این به طالبان اجازه داد تا در جذب حمایت موثر مردم محلی به حمایت از آنها – یا دستکم عدم مخالفت – از نیروهای افغانستان و نیروهای خارجی سبقت بگیرد.
فساد دولت افغانستان و ضعف ارتش
«فرماندهان افغان حتی تعداد سربازهای یگانهای تحت امر خود را نمیدانستند»
واتلینگ میگوید: اگر طالبان با مقاومت سفتوسخت مردم افغانستان مواجه میشد، باز هم این کشور سقوط میکرد، فقط کمی دیرتر.
او گفت: طالبان بازهم سقوط میکرد، چون ارتش ملی افغانستان از واحدهای بسیاری تشکیل شده بود که در آنها فساد سازمانیافته جریان داشت و هیچ فرماندهی مرکزی موثری در کار نبود. آنها حتی تعداد سربازهای یگانهای تحت امر خود را نمیدانستند و بسیاری از تسلیحاتشان از هم جدا شده، به سرقت رفته و فروخته شده بود. ارتش ملی افغانستان یک نیروی کاملا ناکارآمد بود.
سربازان در بسیاری از موارد غذای خوبی نمیخوردند، به ندرت حقوق میگرفتند و مدتها بود که از خانوادههایشان دور بودند، آنها رهبری مناسبی هم نداشتند، یک شکست تاکتیکی که در سالهای منتهی به سقط کابل، به جان باختن حدود 40 سرباز در روز منتج میشد.
همچنین ارتش افغانستان به طرز تاسفباری از سوی دولت مستقر در کابل دستمزد، تغذیه و رسیدگی کافی دریافت نمیکرد.
بسیاری از سربازان افغان تسلیحات خود را در ازای پول به نیروهای طالبان واگذار کردند و بسیاری از آنها هم ارتش را ترک کردند، اما این اتفاق در جایی ثبت نشده و باعث شد تا نام این سربازان فراری همچنان در لیست سربازان در حال خدمت ارتش باقی بماند.
آمریکاییها افغانستان را نمیشناختند
«هر کس برای ایجاد دولت مرکزی در افغانستان تلاش کند، به دنبال نخود سیاه رفته است!»
برای فهم چگونگی شکست آمریکا در افغانستان، باید به فهم تاریخ و فرهنگ این کشور و تفاوت فاحش آن با کشورهای غربی رجوع کرد.
یک مقام اطلاعاتی سابق آمریکا که در افغانستان حضور داشته، میگوید: افغانستان هرگز یک دولت مرکزی نداشت. اگر کسی برای ایجاد دولت مرکزی در افغانستان تلاش کرده، به دنبال نخود سیاه رفته است! حیرت حاصل از به قدرت رسیدن طالبان، نشان میدهد که آمریکاییها تا چه حد با زیر و بم افغانستان ناآشنا بودند.
افغانستان کشوری است با چندین قبیله، زبان، قوم و مذهب. واشنگتن و متحدانش در ناتو سعی میکردند افغانستان را به یک دموکراسی متحد بر مبنای ارزشهای عمدتا غربی تبدیل کنند.
یکی از تعلیمدهندگان آمریکایی سابق نیروهای عراقی گفت: در فهم اینکه افغانها چه میخواستند، شکستی اساسی رخ داد. ما فکر کردیم آنها همان چیزی را میخواهند که ما داریم، یک دموکراسی لیبرال با ارزشهای یهودی-مسیحی؛ ما فکر کردیم که آنها خودبهخود به کیش میگرایند، اما این درست نبود.
در اغلب موارد، اتحادهای قبیلهای در افغانستان جای اتحادهای ملی را میگیرند، وفاداری در این کشور هم با پول و قدرت به دست میآید. بخشی از قدرت طالبان در این حقیقت نهفته است که آنها از قوم پشتون هستند، یعنی بزرگترین گروه قومی افغانستان.
این مقام سابق اطلاعاتی آمریکا گفت: در عین حال، ما از مجموعهای از اقلیتهای قومی حمایت کردیم که به هیچ وجه توانایی متحد کردن افغانستان را نداشتند.
او گفت: ما هرگز پویایی و مناسبات قبیلهها در افغانستان را درک نکردیم، هرگز. فکر میکنیم همه آنچه ما داریم را میخواهند. این کندفهمی فرهنگی و بیتوجهی و غفلت نسبت به واقعیت قبایل افغان و تجربه زیسته آنهاست.
واتلینگ همچنین اشاره میکند که ماهیت توافق آتشبس آمریکا و طالبان که در سال ۲۰۲۰ امضا شد و دولت مرکزی کابل در آن نقشی نداشت، تصویر این دولت را بیش از پیش تضعیف کرد. واتلینگ گفت که این اقدام دولت ترامپ (رئیسجمهوری وقت آمریکا) باعث شد تا مشروعیت ناچیز دولت مرکزی افغانستان بیش از پیش تضعیف شود.
مردم این کشور با ۳۹ میلیون نفر جمعیت، شدیدا نگران آینده خود هستند، مخصوصا زنان که با شکست حکومت نخستین طالبان در سال ۲۰۰۱ به دست ائتلاف آمریکایی، توانستند پنج سال پس از قدرتگیری طالبان در ۱۹۹۶ به مدرسه بروند. اما اکنون یک سال پس از قدرتگیری دوباره طالبان در اوت ۲۰۲۱، دختران افغان تنها حق شرکت در کلاسهای دوره ابتدایی را داشته و از ورود به مقطع متوسطه منع میشوند. همچنین این نگرانی وجود دارد که باتوجه به اینکه این دختران اجازه شرکت در کلاسهای دوره متوسطه را ندارند، توانایی و اجازه حضور در دانشگاه و تحصیلات تکمیلی را هم نخواهند داشت.
اینها آزادیهایی بودند که سربازان سابق افغانستان ازخودگذشتگیهای زیادی برای دستیابی به آنها انجام دادند.
یک کهنه سرباز آمریکایی که سابقا در افغانستان خدمت میکرد، میگوید: این دستاوردها یک سال پس از روی کار آمدن طالبان، از بین رفته است.
او گفت: از آنچه در افغانستان کردم پشیمان نیستم؛ اما برای کودکانی که در سالهای حضورم در افغانستان دیدم تاسف میخورد. آنها اکنون نوجوان هستند و میتوانم تصور کنم که چه میکشند