چرا مطهری نباید وزیر ارشاد شود
آنها که یادداشتهای این بنده کمترین را این طرف وآن طرف و دست کم در همین خبرآنلاین خواندهاند میدانند که بارها و بارها جسارت و صداقت و جوانمردی علی مطهری را در دفاع از حق و حقیقت ستودهام. به ویژه دفاع ایشان از آدمهای بیپشت و پناه و مظلومی که هیچ دادرسی جز خدا ندارند همواره برایم قابل احترام بوده و هست. البته اختلاف نظر هم به جای خویش باقی است که نمونههایی از آن در گفتوگویی که با ایشان در هفتهنامه نگاه پنجشنبه داشتم کاملا مشهود بود.
عصرخبر: در مجموع معتقدم وجود آقای مطهری در مجلس شورای اسلامی بسیار غنیمت است و مایه دلگرمی کسانی که فارغ از سیاست بازیهای مرسوم تیغ از پی حق میزنند. و درست به همین دلیل به شدت با قرار گرفتن ایشان در پست وزارت ارشاد مخالفم. نه این که گمان کنم ایشان با قبول تصدی وزارتخانهای به کنج عافیت میخزد و مدافع وضع موجود میشود، نه. با شناخت نسبیی که در این سالها از ایشان پیدا کردهایم بعید میدانم جوانمردی نسبی خود را در ازای وزارتخانهای به حراج بگذارد. به احتمال قریب به یقین ایشان در زمان وزارت نیز دست از حق گویی برنخواهد داشت اما چرا باید یک منتقد تمام عیار که بیپروای زید و عمر به نقد فرادستان میپردازد و با جرأت گاه حتی دستگاههای امنیتی را به پاسخگویی وا میدارد به وزارتخانهای برود که یکی از پرمشغلهترین و حساسترین وزارتخانههای موجود است؟ آدم شایسته برای قبول این پست کم داریم؟ خود آقای مطهری میداند که شایستهتر از ایشان هم برای وزیر شدن وجود دارد. به یاد دارم یکی از ایرادات آقای مطهری به دولتمردان سالهای اخیر این بوده که چرا با این که میدانند از آنها شایستهتر برای قبول مسئولیت وجود دارد مسئولیت میپذیرند. آیا قبول مسئولیت توسط آقای مطهری به نوعی یادآور “رطبخورده منع رطب کی کند” نیست؟ بدون شک آقای مطهری برای پذیرش مسئولیت ملاحظاتی دارند، ملاحظاتی که حتما معقول و منطقیاند و بیش از همه در آن خیر و صلاح آقای روحانی و مملکت در آن لحاظ شده، با این همه گمان میکنم دیگرانی هم وجود دارند که بتوانند جای آقای مطهری را در وزارت ارشاد پر کنند منتهی گمان نمیکنم کسی بتواند جای خالی ایشان را در مجلس پر کند. علاوه بر این آقای مطهری یکی از منتقدان جدی وزارت ارشاد در این سال ها بودهاند، با قرار گرفتن ایشان در جایگاهی که تا دیروز منتقدش بودهاند حساسیت دیگران روی ایشان مضاعف خواهد بود. نتیجه نیز قاعدتا فاجعهآمیز خواهد بود. آقای مطهری هرچه قدر هم در اداره وزارتخانه موفق باشد به یقین نمیتواند آن را چنان اداره کند که خود پیش از این از دیگران توقع داشت. نه این که ایشان ناتوان باشد. خیر. این طبیعت کار اجرایی است. فاصله اجرا تا عمل همواره بسیار بوده و هست. به ویژه در سرزمین ما که ساختار بوروکراسی اصلا اجازه تغییر و تحول اساسی را به کسی نمیدهد.
تجربه جالب آقای صفارهرندی را فراموش نکنیم. آقای هرندی از منتقدان رادیکال وزارت ارشاد بود. سالهای سال. تا این که خود در مصدر این وزارتخانه قرار گرفت. چه شد؟ هیچ، جز آن که آقای هرندی خود در معرض بسیاری از همان انتقادات قرار گرفت. این ماجرا کمترین ضررش این است که همان انتقادات دیروزی را نیز بیارج و مقدار میسازد. منتقد، کارش انتقاد است. این جمله را که اصل و اساسش خندهآورنده است حتما شما هم شنیدهاید که فیالمثل در دفاع از یک فیلم به منتقدی که مخالف فیلم است میگویند اگر راست میگویی خودت فیلم بساز. منتقد کارش نقد و تحلیل و به هنگام ضرورت حمله و تخریب است و نه فیلمسازی. مگر کسی از فیلمساز توقع نقادی دارد؟ آقای مطهری یک منتقد تمام عیار است. نقشی که به دلایل مختلفی فقط خود ایشان میتواند آن را تمام و کمال اجرا کند پس بهتر است هم چنان در قالب این نقش دوست داشتنی باقی بماند و عطای وزیر شدن را به لقایش ببخشد. در ضمن با پرهیز از قبول مسئولیت، این شائبه را که هر منتقدی به دنبال سهم خواهی از نظام است نیز کم رنگ خواهند کرد.