«خودسرها» به پایان راه رسیدهاند؟
عصر لباس شخصیها به پایان رسیده است یا نه معلوم نیست. هرچند هشت سال گذشته خبر چندانی از لباس شخصیها و خودسرها نبود اما گویا قرار است پرونده هرگونه خودسری برای همیشه بسته شود.
عصرخبر: گزارش کمیته پیگیری حوادث 22بهمن قم، حاضر شده است. گزارشی که به گفته تهیهکنندگانش اگر در صحن قرائت شود، برای همیشه پرونده «خودسری» را در ایران میبندد.
اما ولیالله شجاعپوریان نماینده اصلاحطلب مجالس ششم و هفتم به «بهار» میگوید: «تاریخ مصرف لباس شخصیها به پایان رسیده است.» او که تجربه تلاشهای مجلس ششم برای مبارزه با «خودسر»ها را دارد، معتقد است که شرایط امروز کشور به نحوی است که ممکن است مردم برای مقابله با خودسرها به خیابان بیایند و شورش اجتماعی رخ دهد. به همین دلیل دیگر نهادهای خاص از لباس شخصیها حمایت نمیکنند.
چگونه ایران درگیر پدیدهای بهنام «لباس شخصی»ها شد؟
متاسفانه پس از پیروزی انقلاب معادلات سیاسی و اجتماعی کشور با پدیدهای مشهور به لباس شخصیها مواجه شد. گروهی بدون هویت و شناسنامه رسمی، که با هدایت چند نهاد مشخص به میدان میآمدند تا خواستهایی مشخص را از طریق «لباس شخصی»ها پیگیری کنند. این گروهها در موقعیتهایی که لازم میدیدند به میدان میآمدند و به نقشآفرینی میپرداختند.
شاید در دورهای ممکن بود که لباس شخصیها را به دلیل وقوع انقلاب قابل توجیه دانست اما پس از استقرار کامل نهادهای امنیتی و انتظامی دیگر نمیتوان با هیچ توجیهی حضور افرادی از این دست در معادلات اجتماعی-سیاسی را پذیرفت. امروز نهادهای امنیتی و انتظامی ما به گفته خودشان به حدی قوی هستند که میتوانند کمترین حرکتهای ضد امنیت ملی را در داخل و خارج از کشور رصد کنند. اگر این ادعای مسئولان امنیتی و انتظامی نظام واقعی باشد، میتوانیم انتظار داشته باشیم که این نهادها ناگزیر تکتک افرادی که جامعه به آنها نام خودسر داده است را میشناسند. نام، شغل و رابطان آنها را میشناسند و اگر ارادهای در میان باشد میتوان آنها را دستگیر کرد و برای تکتک آنها احکام قضایی صادر کرد.
یکی از پررونقترین دوران برای نیروهای خودسر، سالهای اصلاحات بود. ترور سعید حجاریان و واقعه کوی دانشگاه تنها نمونههایی از واکنشهای نیروهای خودسر در دوران اصلاحات است. شما در مجلس ششم برای کنترل «خودسر»ها با چه موانعی مواجه بودید؟
در دوران چهارساله مجلس ششم، کمیسیونهای مربوطه مخصوصا کمیسیون امنیت ملی در مواجهه با حضور «لباس شخصی»ها واکنشهای تند و به موقعی از خود نشان میداد. اگر به مجموع مذاکرات مجلس ششم رجوع کنید میبینید که موضوع لزوم مقابله با لباس شخصیها یکی از مهمترین مسائلی بود که در نطقهای نمایندگان مطرح میشد. اما پس از برگزاری جلسات متعدد با مسئولان امنیتی و انتظامی متوجه شدیم که مجموعه «لباس شخصی»ها از مصونیت پولادین برخوردار هستند و ارادهای در کشور برای کنترل آنها وجود ندارد. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم با این گروهها مقابله کنیم و تلاشمان به جایی نمیرسد.
از میزان تحرکات «لباس شخصی»ها در چند سال گذشته به نحو قابل توجهی کاسته شد. لباس شخصیها در طول دوران ریاستجمهوری احمدینژاد، برخلاف دوران اصلاحات دیگر با کوچکترین بهانهای سر و پا برهنه و کفنپوش، به خیابانها نیامدند.
دلیل سکوت لباس شخصیها در چند سال گذشته چه بود؟
همین سکوت هشتساله لباس شخصیها سرنخی مشخص برای یافتن گروهها یا نهادهای هادی «لباس شخصی»ها یا نیروهای «خودسر» است. در دوران دولت و مجلس اصلاحات، «لباس شخصی»ها در تقابل حرکتهای اصلاحی در هماهنگی با بخشهایی از بعضی نهادها که چندان همراه اصلاحات نبودند، به میدان میآمدند. آن زمان هم ما میدانستیم که این گروههای به ظاهر خودسر برای ایفای نقشهایی خاص سازماندهی میشدند. اما بعد از تشکیل دولت نهم چون آن نهادهای خاص قصد حمایت از دولت را داشتند، «خودسر»ها را از معادلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حذف کردند. در هشت سال گذشته حتی دستگاهها و نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، قوهقضاییه، سازمان بازرسی کشور و دیوان محاسبات که وظیفه نظارت بر کار دولت و نهادهای اجرایی را بر دوش دارند نیز با مشکلاتی در زمینه ایفای وظایفشان مواجه بودند. در این شرایط دور از ذهن است اگر فکر کنیم خودسرها برای دفاع از مواضعشان به میدان بیایند. البته همانطور که پیشتر گفتم این موضوع نشاندهنده این امر است که اگر نخواهیم با اطمینان بگوییم تکتک اعضای گروههای خودسر نزد نهادهای خاص شناخته شده هستند، باید بپذیریم که حداقل سرکردههای این گروهها شناخته شده هستند و از سوی نهادهای خاص هدایت میشوند تا زمانی که لازم است به میدان بیایند و زمانی که لازم نیست سکوت پیشه کنند.
با توجه به اینکه بعضی افراد دولت یازدهم را تهدید کردهاند که اگر شرایط آنگونه که آنها میخواهند پیش نرود، به خیابان خواهند آمد، فکر میکنید ممکن است دوباره شرایط حضور کفنپوشان در خیابانها باشیم؟
شرایط کشور به نسبت گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. امروز مجموعه حاکمیت این بیم را دارد که در مقابل حرکتهای «خودسرها» مردم هم به خیابان بیایند. اگر روزگاری مردم در مقابل خودسرها خیابانها را خالی میکردند، امروز این احتمال وجود دارد که حرکتهای هدایت شده خودسرها یا لباس شخصیها با مخالفت علنی مردم مواجه شود. به همین دلیل فکر نمیکنم که حداقل در آینده نزدیک شاهد حضور کفنپوشان در خیابانها باشیم.
میتوانیم امیدوار باشیم که پرونده نیروهای خودسر یکبار برای همیشه بسته شود؟
تاریخ مصرف «گروههای خودسر» به پایان رسیده است. یعنی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بهگونهای تغییر کرده است که دیگر «خودسری» در هیچیک از شئون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای مردم یا فعالان سیاسی پذیرفتنی نیست. سالهای اول پس از پیروزی انقلاب ممکن بود مردم بتوانند «خودسرها» را به عنوان پدیدهای که حاصل انقلاب است، طبیعی بدانند. اما پس از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب و با استقرار کامل نهادهای انتظامی و امنیتی دیگر «خودسری» آن هم در سطح گسترده قابل قبول و قابل توجیه نیست. نهادهای امنیتی ایران باید به این سطح از توانایی رسیده باشند که در مقابل هرگونه «خودسری» از خود واکنش نشان دهند. به همین دلیل گمان میکنم که حتی اگر گزارش کمیته پیگیری حوادث قم در مجلس قرائت هم نشود، باید پرونده خودسرها یا لباس شخصیها را بسته بدانیم.