مخالفت «همشهری» با ایده گفت و گو با معترضان / گفت‌وگوی کی با کی؟ گفت‌وگو سر چی؟

روزنامه شهرداری تهران نوشت : جدال بین سکولاریسم و اسلام سیاسی است. جدال بین برون‌گرایی سیاسی- فرهنگی و بوم‌گرایی است. بعضا فاصله خیلی زیاد است مثلا در همین اغتشاشات عده‌ای خود را کنار مردم می‌دانند و ما آنان را کنار دشمن می‌دانیم و این یعنی اختلاف ۱۸۰درجه از فهم صحنه

مخالفت «همشهری» با ایده گفت و گو با معترضان / گفت‌وگوی کی با کی؟ گفت‌وگو سر چی؟

بعد از اغتشاشات اخیر برخی از نخبگان کشور، یکی از راه‌های کاهش تنش را گفت‌وگو دانستند و رئیس قوه‌قضاییه نیز آمادگی خود را اعلام کرد.

به‌صورت طبیعی بلافاصله این سؤال طرح می‌شود که گفت‌وگوی کی با کی؟ یا گفت‌وگو بر سر چی؟

آنچه حتمی و قطعی است، اینکه در منازعات فرهنگی-سیاسی درون کشور اختلاف ملی نداریم؛ یعنی اصول مربوط به ایران به‌عنوان یک کشور-ملت محل منازعه و مناقشه نیست. نخبگان متنوع کشور بر سر وحدت ملی و تمامیت ارضی اختلاف ندارند، پس اختلاف بر سر چیست؟

اختلاف ۳ منشأ دارد؛ عده‌ای اختلاف‌شان بر سر «روش» اجرای سیاست‌هاست، برخی اختلافات بر سر اصل چرایی اصرار حکومت بر اجرای شریعت است و دسته سومی هستند که خواستار حذف جمهوری اسلامی هستند. پس در چینش انسانی موضوع، معاند، مخالف و منتقد صف کشیده‌اند که باید مشخص کرد گفت‌وگو با کدام دسته نتیجه‌بخش و مفید است.

آیا با معاند می‌شود گفت‌وگو کرد؟ آنکه با اصل و ماهیت نظام مسئله دارد، بر سر چه موضوعی می‌تواند گفت‌وگو کند؟ طبیعی است که آنکه نفی نظام می‌کند و پرونده و گذشته مشخصی دارد، محل مذاکره و گفت‌وگو نیست. بنابراین باید گفت‌وگو بین کسانی باشد که اختلافشان منحصر به روش‌هاست و راه‌های دیگری را برای اجرا در نظر دارند.

از مهم‌ترین دلایل عدم گفت‌وگو در کشور یا به نتیجه مطلوب نرسیدن مطالبات یا رفع چالش‌ها این است که بخشی از نخبگان قدرت در جمهوری اسلامی از اختلاف سلیقه عبور کرده‌اند و اختلاف به ماهیت و اصول و مبانی رسیده است.

جدال بین سکولاریسم و اسلام سیاسی است. جدال بین برون‌گرایی سیاسی- فرهنگی و بوم‌گرایی است. بعضا فاصله خیلی زیاد است مثلا در همین اغتشاشات عده‌ای خود را کنار مردم می‌دانند و ما آنان را کنار دشمن می‌دانیم و این یعنی اختلاف ۱۸۰درجه از فهم صحنه.

حال اگر قصد گفت‌وگو بر سر هر مسئله‌ای باشد، ۲شرط اساسی لازم است؛ اول به‌رسمیت شناختن طرف مقابل به‌رغم قبول نداشتن اندیشه و دیدگاه‌های وی. می‌شود دیگری را به‌رسمیت شناخت اما قبول نداشت. پذیرش این اصل یک گام موثر در گفت‌وگوست. دوم توافق بر سر اصول انقلاب اسلامی است. تنوع و تکثر افکار، بینش و اولویت‌ها هرگز کنار هم قرار نمی‌گیرند مگر اصولی آنان را گرد هم بیاورد.

نخبگان مدعی جمهوری اسلامی باید ابتدا بر سر اصول تفاهم کنند که معلوم شود در کجا ایستاده‌اند و نقطه عزیمت از محل ایستادن به کجا منتهی خواهد شد؟ اگر بر سر اصول اختلاف باشد، بر سر جزئیات هیچ تفاهمی صورت نمی‌گیرد، زیرا دستگاه معرفتی و جهان‌بینی بر رفتار و منش فرد بسیار موثر است

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک