سناریوی پیچیده قتل مرد ثروتمند
فردی که با طرح نقشهای مرد ثروتمندی را ربوده و با همدستی چهار جوان دیگر به قتل رسانده است در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
ماموران پلیس چند سال قبل در جریان گم شدن مرد ثروتمندی به نام بهنام قرار گرفتند و فهمیدند علاوه بر مفقودشدن بهنام اموال او نیز از خانهاش سرقت شده است.
همسر بهنام که چند ماه بعد از گمشدن شوهرش به ماموران مراجعه کرده بود به پلیس گفت: «من و بچههایم در لندن زندگی میکنیم. چند ماه قبل مردی با من تماس گرفت و گفت شوهرم بهخاطر خریدوفروش اشیای عتیقه توسط ماموران بازداشت شده و گفتهاند اگر 10میلیونتومان بدهیم او را آزاد میکنند. من هم قبول کردم و از طریق یکی از آشنایانم پول را به آن مرد در جایی که قرار گذاشته بود رساندم اما دیگر هیچ خبری از شوهرم نشد.»
ماموران در تحقیقات خود متوجه شدند بهنام توسط هیچ ارگان قانونیای بازداشت نشده و هیچ مرجعی هم دنبال او نبوده است بنابراین احتمال اخاذی و سرقت از بهنام و همسرش قوت گرفت. مدتی بعد پلیس متوجه شد بهنام با مردی به نام سیاوش درگیری داشته و آخرین تماسی که با مقتول انجام گرفته هم توسط همین مرد بوده است. همچنین مشخص شد چند روز بعد از گمشدن بهنام دو فقره چک او وصول شده است.
با ردیابیهایی که ماموران انجام دادند موفق شدند فردی که چک را وصول کرده بود شناسایی و بازداشت کنند. این فرد به ماموران گفت: چک را از سیاوش گرفتم. او به من بدهکار بود. نمیدانم او چک را از چه طریقی به دست آورده است.
با توجه به مدارکی که بهدست آمده بود سیاوش بازداشت شد. پلیس متوجه شد این مرد که نزدیک به 70سال دارد از نمایندگان مجلس در رژیم سابق بوده و مقتول را هم از سالها قبل میشناخته است.
سیاوش در بازجوییها اعتراف کرد با همدستی چهار مرد دیگر دست به قتل بهنام زده و اموال او را به سرقت برده است. او گفت به خاطر اختلافاتی که با مقتول داشت او را به قتلگاه کشاند و فرمان قتلش را صادر کرد. پلیس در پی اعتراف این متهم چهار مردی را که با سیاوش همدستی کرده بودند بازداشت کرد. سهنفر از این متهمان به دست داشتن در قتل بهنام اعتراف کردند.
یکی از متهمان که سعید نام داشت به پلیس گفت: من و سیاوش در محل کارم با هم آشنا شدیم. من کارگر شرکتی بودم که سیاوش با صاحب آن دوستی دیرینه داشت. چندباری هم در محلمان همدیگر را دیدیم. سیاوش به من گفت اگر کمکش کنم پولش را از فردی پس بگیرد کاری میکند که من صاحبخانه شوم. آن زمان همسرم باردار بود و پولم در مجتمع ارکیده شهرری به باد رفته بود و صاحبکارم یک خانه به من داده بود که آنجا زندگی میکردم. سیاوش به من گفت کاری میکند که صاحبکارم سند خانه را به نام من بزند. فکر نمیکردم پای قتل در میان باشد به همین خاطر هم قبول کردم. روز حادثه به اتفاق حمید و اردلان که هر دو از آشنایان سیاوش بودند مقابل خانه مقتول رفتیم. خودمان را مامور معرفی کردیم و از او خواستیم با ما بیاید. حمید و اردلان او را بردند و من به محل کارم برگشتم. چند ساعت بعد با من تماس گرفتند و گفتند باید به کهریزک بروم. به آدرسی که داده بودند رفتم. بهمحض اینکه رسیدم صدای تیر شنیدم. پیاده شدم و خودم را به نزدیکی صدا رساندم. متوجه شدم حمید و اردلان هرکدام یک تیر به بهنام شلیک کردهاند و من هم گلولهای شلیک کردم بعد هم جسد را همانجا دفن کردیم.
متهم ادامه داد: سیاوش بعد از انجام قتل به ما گفت خانه مقتول دوربین مداربسته دارد و فیلم شما را گرفته است بروید و هرچه دارد بردارید ما هم رفتیم و دوربین، فکس و دستگاه تلفن مقتول را برداشتیم. بعد سیاوش به من گفت: بهنام بهخاطر قاچاق اشیای عتیقه سابقهدار است. من شماره خانه او در لندن را دارم، با این شماره تماس بگیر و به همسرش بگو به خاطر پرونده جیرفت بازداشت شده و 10میلیونتومان میخواهند که او را آزاد کنند، به این ترتیب پول را از همسرش بگیر. من هم تماس گرفتم زن بهنام حرفهایم را باور کرد و پول را به من داد. سیاوش دو قولنامه سفید امضا هم از مقتول گرفته بود که من در جریان نیستم چطور آنها را به دست آورد اما با همدستی متهم دیگری که در قتل نقشی نداشت زمینهای مقتول را به صورت قولنامهای فروخت.
پرونده با توجه به اعتراف این متهم و سایر متهمان به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد سهنفر از پنج متهم در قتل مجرم شناخته و با توجه به درخواست اولیایدم، به قصاص و سیاوش به حبس ابد محکوم شد. با تایید احکام صادره از سوی دیوانعالی کشور اینبار پرونده به دلیل آدمربایی، جعل عنوان مامور، تبانی متهمان، سرقت اموال مقتول به عنف، اخاذی و کلاهبرداری در شعبه 74 به جریان افتاد و روز گذشته متهمان یکبار دیگر پای میز محاکمه رفتند.
بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند یکی از فرزندان مقتول که در دادگاه حاضر بود از سه متهمی که پدرش را به قتل رسانده بودند اعلام گذشت کرد اما از دو متهم دیگر شکایت کرد و از دادگاه خواست اشد مجازات را برای آنها در نظر بگیرد و خواستار بازگرداندن اموال مسروقه نیز شد. سپس متهمان یکبهیک در جایگاه حاضر شدند و توضیحات خود را به دادگاه ارایه دادند.
در پایان هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شد.