شوخی های جالب شبکه های اجتماعی
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.
هفت صبح: هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.
اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
1- بابام اومده می گه قانون جدید راهنمایی و رانندگی رو شنیدی؟ گفتم: نهگفت: تصویب کردن از این به بعد اونایی که بنزین نمی زنن غلط می کنن ماشینو ببرن بیرون!
2- چهار نفر سوار تاکسی میشن ولی کرایه نداشتن بدن. قرار گذاشتن به مقصد که رسیدن پیاده بشن و فرار کنن!
بعد از رسیدن به مقصد چهارتاشون درهای ماشینو باز می کنند و با سرعت پا به فرار می ذارن.
می رن تا می رسن به یه ساختمون تاریک هیشکی هیشکی رو نمی دید و فقط صدای تند تند نفس کشیدنشون می یومد. یکیشون زد رو شونه بغلیش و گفت فکرشو بکن حالا راننده چه حالی داره؟!
یارو گفت بابا راننده منم، فقط بگین چی شده؟!
3- تلویزیون سریال پخش می کنه حقوق پسرده 400 هزار تومنهزنش برنامه ریزی می کنه، در طول چندماه هم ماشین لباسشویی می خرن هم جاروبرقی هم فرش دستباف. تازه مستاجرم هستن و به روح هم اعتقاد ندارن!
4- آقوی همساده: ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم
یهو نفهمیدیم چی شد اونوسط از یکی طلاق گرفتیم!ما که اصلا زن نداشتیم…الاتن پنج ساله دارم مهریه می دمآقای مجری: به کی؟آقوی همساده: نمی دونم به کی! یعنی داغونما! له لهم!
5- لازم است گاهی تلفن را برداری، شماره کسی که مدت ها با او قهر بودی را بگیری، گوشی را که برداشت فحش بدهی، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید!
6- اینطوری که داریم پیش می ریم باید تا چند وقت دیگه به دخترا گفتمگه پسری که ابروهاتو برداشتی؟!
7- وقتی لاک پشت ها عاشق می شن تحمل درد عشق براشون خیلی راحت تره. می دونی چرا؟چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشونمی کنه!
8- اهمیت الویه در خونه ما:- مامان شام چی داریم؟- الویه- مامان صبحونه چی داریم؟- الویه تو یخچاله- مامان ناهار حاضره؟ گشنمه- یکم الویه مونده هنوز!
9- وحشتناکتر از پیدا کردن یک سوسک تو اتاق، گم کردنشه
10- اینایی که انگار از دماغ فیل افتادنقبلا تو دماغ فیل چی کار می کردن؟
11- مکالمه چند وقت پیش منو ممانم:مامانم: اگه خاله ت زنگ زد، گوشیو برندارمن: واسه چی؟مامانم: آخه می خواد خبر مرگ خواهر شوهرشو بده!من: خب چه ربطی داره؟مامانم: آخه من هنوز در جریان نیسم، اگه منم بفهمم نمی تونم امشب بروم عروسی!
12- بیمار: من فکر می کنم پشه ام!دکتر: من دوندون پزشکم، مطلب روانپزشک روبروی ماستبیمار: می دونم. الان اونجا بودمدکتر: پس چرا اومدی اینجا؟بیمار: مهتابی تون روشن بود!
13- بعضیا که عینک آفتابی می زنند مثل هندونه قاچ نکردن. یهو عینکشونو که بر می دارن همه تصورات تو به هم می ریزن!
14- هیچ کس نه به خوشگلی عکس پروفایلش است و نه به زشتی عکس کارت ملی اش
15- بابام چند روز پیش بهم گفت واسش اکانت فیس بوک درست کنم حالا امروز ازم پرسید چی شد فیس بوک درست کردی واسم؟ منم به شوخی بهش گفتم دارم کارای اداریش رو انجام می دم!بابام: امان از این بوروکراسی و کاغذ بازی های الکی!
16- اعتراف می کنم بچه که بودم خیلی تلاش می کردم مثه کارتوناه گریه کنم.چشمامو محکم می بستم ولی نمی دونم چرا اشکم اینور و انور پرت نهمی شد.
17- اون یوسفی هم که برگشت به کنعان استثنا بود، تو غمتو بخور!
18- به بعضیا باید گفت کم پیدایی الحمدالله!
19- یکی از چالش های دوران کودکیم این بود که چه جوری فریبرز عرب نیا و ابوالفضل پورعرب رو از هم تفکیک کنم!
20- توجه کردین هر دبیری که می خواد با کشیدن شکل درس رو توضیح بده می گه حالا من زیاد نقاشیم خوب نیس!
21- یه نرم افزار خریدم، موقع نصب در قسمت توافق شرکت نامه مثل همیشه موافقم رو تیک زدم ودکمه بعدی next رو تند تند زدم،پیغام داده: «کاربر گرامی حداقل زمان برای خواندن توافقنامه پنج دقیقه است، لطفا دوباره با دقت شرایط را خوانده و سپس وارد مرحله بعد شوید.»
22- به مامانم می گم برم چند روز خونه مامان بزرگ بمونم (مامان بابام)می گه می خوای بری حمالی؟می گم پسر می رم خونه مادر (مامان مامانم)می گه آره اتفاقا یه خورده هم کمکش می کنی!فک و فامیله ما داریم؟
23- یه نفر دندونش درد می کرد می ره دندونپزشکی می گه همه دندونامو بکش جز دوندون خرابم دکتره می گه چرا؟می گه بذار مث سگ تنها بمونه!
24- فقط یکی از خودمونه که می تونه بره یه جایی مهمونی تلپ بشه، دو سه روزم اونجا بمونه، بخوره، بخوابه، بنوشه، بشکنه، بپاشه، تفریحشو بکنه، بعد وقتی که رفت خونه خودشون بگه آخیش هیچ جا مثل خونه خود آدم نمی شه!
25- یه اخلاق خوبی که پشه ها دارن تک خوریه، شما فکر کن مثل مورچ ها رفیق باز بودن …یه سوژه که پیدا می کردن 800 تا از رفیقاشونو می کشوندن اونجا!
26- یه روز استادمون برگه های میان ترم تصحیح شده رو آورده بود تا به بچه ها بده، بعد از توزیع اوراق به بچه ها، استاد م یگه این کیه اسمشو بالا برگش ننوشته؟!خیر سرش 16 هم شده؟هیشکی جواب نمی ده.دو دقیقه بعد می گه: دست خطشم شبیه خودمه؟! اینکه کلید سواالاست که!
27- یه بار اینقدر تو ورق امتحانم چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم!