آیت الله صادق روحانی با آقای منتظری مخالف بود چون مجلس خبرگان به او رای داد/ می گفت رهبر باید انتصاب شود نه انتخاب/ اکثریت،سیاست نمیفهمند
روزنامه جوان در مطلبی که به زندگی مرحوم آیت الله سیدصادق روحانی که اخیرا مرحوم شد اشاره دارد، نوشت:آیتالله سیدمحمدصادق روحانی، نوع حکومت در اسلام را انتصابی (انتصاب از جانب شارع) میداند و دموکراسی متعارف غربی را مردود میشمارد
او علاوه بر علل عقلی و تجربی، سیره پیامبر اسلام را شاهدی بر این معنا میشمارد:
در دموکراسی ثابت که اساس کشورداری بر آن قرار دارد نه براساس حرکت و تربیت و به عبارت دیگر براساس حفظ سنن موجود و احساس بیقیدی افراد انسانی قرار گرفته است، باز مراجعه به آرای عمومی صحیح نیست، زیرا میبینیم که مردم غالباً فاقد بینش کافی هستند و یک سخنرانی داغ، یک مشت کلمات به ظاهر زیبا چنان آنها را تحت تأثیر قرار میدهد که هر چه سخنران بخواهد، به آن عمل میکنند. جمعی به قدری شهوت رانند که یک نگاه محبتآمیز زنی، عقیدهشان را عوض میکند. آیا در میان این قبیل جماعت، دموکراسی حقیقی ممکن است، رایج شود؟ این است که میبینیم دنیایی داریم که انسانیت از آن بیزار است و پهنه زمین را مبدل به جهنم سوزانی کردهاند.تازه این مربوط میشود به دول پیشرفته و به اصطلاح متمدن که حقیقتاً مقید به اعتنا به آرای حقیقی مردم هستند، اما در ممالک عقبمانده گاهی یک مأمور، هزارها رأی در اوراق انتخاباتی نوشته و دور از چشم مردم به صندوق های رأی میریزد، به گونهای که فعلاً در بعضی از کشورهای شرقی معمول است.به علاوه اکثریت، از سیاست چیزی نمیفهمند و لذا جماعات زیادی در موقع رأیدادن، آنچه اربابشان بنویسد و به دستشان بدهد، بدون آنکه بفهمند که چه نوشته شده، در صندوق های رأی میریزند و روی این جهات، خداوند تبارک و تعالی در آیات قرآنی زیادی این اکثریت را مورد نکوهش قرار داده است. بنابراین تعیین حاکم در حکومت اسلامی، حتماً به گونه تعیین آن در حکومت دموکراسی مصطلح نیست، بلکه انتصابی است و لذا پیغمبر اکرم (ص)، خود بدون مراجعه به آرای عمومی متصدی حکومت اسلامی شد و برای بعد از خودهم تعیین حاکم نمود و دیده شد.بعد از آن حضرت که بنا شد خلیفه و حاکم بر امت را با مراجعه به آرا تعیین کنند، چه فجایعی نصیب امت اسلامی گردید….گفتنی است که یکی از مهمترین دلایل مخالفت آیتالله روحانی با قائم مقامی رهبری آقای منتظری، تأکید انتخابکنندگان به انتخاب یا پذیرش وی از سوی مردم بوده است. چه اینکه در منطق شیعی، انتخاب حاکم از سوی مردم جایگاهی ندارد و در اینباره، نظریه انتصاب معمول است و علاوه بر این، انتخابکنندگان از کجا دریافتهاند که آقای منتظری در جای جای ایران، از پذیرش مردمی برخوردار است؟ آیتالله گذشته از این همه، شخص آقای منتظری را نیز به دلیل تقریظنویسی بر شهید جاوید و عقاید ناصواب درباره غصب فدک از سوی خلفا، فاقد صلاحیت میدانست