فوتبالیستی که از مجلس شراب زنگ زد
حيف است با چشماني كه براي خداست و او به ما عطا كرده به نامحرم نگاه كنيم. آنقدر بايد چشم هايمان پاك باشد كه وقتي آن ها را باز مي كنيم بگوييم: چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن...
سيزدهمين شب از ويژه برنامه دعا و نيايش ماه مبارك رمضان در مهديه تهران با سخنراني حجت الاسلام و المسلمين مومني و مناجات خواني حاج مهدي سماواتي برگزار شد.
گزيده اي از سخنان حجت الاسلام مومني را مي خوانيد:
* صدمين روايت در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق(ع) در ارتباط با عبوديت و بندگي است. تمام مشكلاتي كه انسان و جوامع بشري درگير آن است به دليل غفلت از عبوديت و بندگي و ناديده گرفت آن است.
* در ابتدا به تبيين معني و مفهوم عبوديت مي پردازيم. عبوديت يعني انسان هر آنچه كه سرمايه دارد، در راه خدا و براي خود خدا بذل كند و به پاي او بريزد. سلامتي، جواني، فراغت و هر چه كه در اختيار انسان است براي خدا باشد و انسان چيزي براي خود نداند.
* عبد به تنهايي نكره است و اگر شد عبد الله آن وقت معرفه شده و از مضاف اليه خود معني مي گيرد. شما ببينيد در اين باشگاه هاي بدن سازي برخي آن همه زحمت مي كشند براي تقويت جسماني خود اما برخي همان مقدار وقت را هم براي سلامت و تقويت روحاني خود اختصاص نمي دهند و اين جاي تاسف دارد.
* چشم ما براي خدا بوده و امانتي است در دستان ما. حيف است با چشماني كه براي خداست و او به ما عطا كرده به نامحرم نگاه كنيم. آنقدر بايد چشم هايمان پاك باشد كه وقتي آن ها را باز مي كنيم بگوييم: “چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن / به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن “. اصلا عضوي در بدن ما وجود ندارد كه براي غير خدا باشد؛ هرچه وجو دارد امانتي است در اختيارما كه بايد در راه او مصرف شود.
** روزه در گرمای تابستان نفس را تربیت می کند
* بايد نفس خود را وادار كنيم آنچه كه ميل دارد را انجام نداده و چيزي را كه دوست ندارد انجام دهد. براي مثال روزه گرفتن در گرماي تابستان سخت بوده و براي نفس دشوار است که در این شرایط از آب خنک چشم پوشی کند و یا میلی که چشم به نگاه به نامحرم دارد را پس بزند، اما بايد با نفس مقاومت كرد تا تربيت شود.
* سال گذشته در ایام ماه مبارک رمضان بود که برای کاری رفته بودم کتابخانه ملی؛ یک جوی آبی دارد آنجا که انصافا زیباست، نزدیک ظهر شد که دیدم پسر و دختر که بماند با هم چه نسبتی داشتند آمدند کنار این جوی آب و با هم شروع کردند به خوردن ساندویچ، چای و آب و… رفتم به یکی از این آقایان که در حال خوردن بود گفتم شما روزه نیستید که در جواب گفت علم ثابت کرده برای ما که اهل علم و در حال تحصیل هستیم روزه ضرر دارد! گفتم این علمی که شما می گویید بیشتر می فهمد یا آن خالق کل عالم؟ اصلا همه این ها به کنار آیا این کار شما که می گویید اهل ادب و علم و دانش هستید یک هنجار شکنی نیست؟
* کلید ورود به وادی بندگی این است که انسان به بدن خود سختی بدهد. سختی بیدار شدن در دل شب برای نماز شب، سختی گناه نکردن و حتی به آن فکر هم نکردن. انسان نباید خود را در محل گناه قرار دهد؛ یادم هست یکی از همین فوتبالیست ها به من زنگ زد و گفت مجلسی دعوت شده ام که یک حوض پر از شراب در وسط قرار داده شده و هر کس که می رسد با پیاله مقداری از آن می نوشد، حال من چه رفتاری از خود نشان دهم؟ همان جا به همان آقا گفتم که شما خیلی بیخود کردی که به این مجلس رفته ای و گفتم که آن جا را ترک کند. وقتی می بینید مجلس گناه برپاست و حضور شما هم نمی تواند تاثیر مثبت در آن داشته باشد چرا به آن مکان می روید؟
* حال که بحث فوتبال و فوتبالیست ها شد یک مطلب را نیز درباره برنامه نود عرض کنم. خواهشا این برنامه که مخاطب قابل توجهی نیز دارد را طوری شروع و به پایان برسانید که مردم به نماز صبح هم برسند. من برای آقای فردوسی پور پیام هم فرستادم این مطلب را اما در برنامه خوانده نشد.
** نماز شب را اینگونه که من می گویم بخوانید
* بعضی ها دین را خیلی دشوار می پندارند. چند روز پیش بود که در رسانه ملی یک خانم دکتری درباره نحوه نماز شب خواندن سخن می گفت. طوری سخت و دشوار این نماز را بیان می کرد که گویی نماز شب آیت الله بهجت را توضیح می دهد. من به شما می گویم که برای شروع و به مدت 2 سال نماز شب را اینگونه که من می گویم بخوانید، جوابش در روز قیامت با من. شما 4 تا دو رکعت مثل نماز صبح و فقط با یک حمد و بدون سوره بخوانید. یک دو رکعت شفع و یک رکعت هم وتر، آن 40 مومن را هم فعلا لازم نیست.
* راهی که انسان را به بندگی خداوند نزدیک می کند این است که انسان خود را محتاج خداوند بداند. انسان باید خود را فقیر درگاه الهی دانسته و محتاج او باشد. یک دعایی می کنم که بدون هیچ گرایش حزبی و سیاسی همه شما آمین بگویید؛ “خدایا ما را محتاج امام رضا(ع) قرار داده و محتاج مسکن مهر و صندوق مهر امام رضا قرار نده”
پس از سخنان حجت الاسلام و المسلمین مومنی، حاج مهدی سماواتی به توسل به حضرت علی اکبر(ع) و خواندن اشعاری در مقام ایشان پرداخت و مجلس با قرائت بخشی از دعای ابوحمزه ادامه پیدا کرد.
متن اشعار :
تا صدای تو شنیدم ز رخم رنگ پرید / خبرم داد صدایت که چه آمد به سرم
چشم خود وا کن اگر لب به سخن وا نکنی / مکن از موی پریشان خود آشفته ترم
بسکه غم هست به دل جای غمت دیگر نیست / می نهم داغ جگر سوز تو را بر جگرم
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم / داغت آخر کشدم لیک بدان من پدرم
چشمه ی چشم مرا اشک فشان خیز و ببین / لب خشکیده مگر تر کنی از چشم ترم
منکه خود خضر رهم بر سر تو پیر شدم / چون نهادم لب خود بر لب تو ای پسرم
خصم لبخند زند من کف افسوس به هم / بین دل ریش و از این بیش مزن نیشترم
گه سرت، گاه رخت، گاه لبت می بوسم / دلم آرام نگیرد، چه کنم من پدرم