نقد موضع «کیهان» علیه «بیانیه موسوی» / اصلا، فحش بده، به سن وسال طرف چهکار داری؟
عصرایران با انتشار«یادداشت وارده» نوشت: این که او را در ۸۱ سالگی در سن «فرتوتگی» توصیف کرده توهین به هم سنوسالهای او و چه بسا مقامات مذهبی و سیاسی دیگر در این سن یا با سن بالاتر هم باشد
روزنامهی کیهان در نقد بیانیهی اخیر میرحسین موسوی نکات مختلفی مطرح کرده که نه من خواننده سایت وزین شما قصد بررسی آنها را دارم و نه اگر چنین کنم شما چاپ میکنید. حتی به کلمهی «فسیل سیاسی» هم کار ندارم. اما این که او را در ۸۱ سالگی در سن «فرتوتگی» توصیف کرده توهین به هم سنوسالهای او و چه بسا مقامات مذهبی و سیاسی دیگر در این سن یا با سن بالاتر هم باشد و نمیدانم چرا این روزنامه این تعابیر را به کار میبرد. حالا اگر طرف زن باشد مینویسد پیرزن. این چه فرهنگی است که اگر جوانی موافق ما باشد جوانی او را ستایش کنیم و اگر مخالف باشد بگوییم خام است و بی تجربه. اگر پیری موافق ما باشد حکمت و خرد او را ستایش کنیم و اگر مخالف باشد بگوییم مبتلا به فراموشی شده است.
البته موضوع این نوشته پیشنهادهای آخرین نخستوزیر نیست و کیهان میتوانست بنویسد با این پیشنهاد موافق است یا نه و اگر این سن مناسب چند سطر نوشتن نیست مناسب در حصر ماندن هم به طریق اولا نیست. اما با این هم کار ندارم. من چون پدری با سن بالاتر دارم آن را توهین آمیز میدانم. رییس جمهوری فعلی آمریکا هم حول و حوش همین سن را دارد. پیرها را این گونه منکوب میکند و اگر مثل زلنسکی اوکراین جوان باشد میگویند جوانک و دلقک!
به قول بهرام بیضایی در فرهنگ ما نام عقل زن میشود مکر و نام حسادت مرد غیرت. خوب حالا دیگر معلوم شد که من زن هستم ولی کیهان خوب است مشخص کند سن یک سیاستمدار چقدر باید باشد که دچار «فرتوتگی» توصیف نشود؟ همین تعابیر را برای دکتر سحابی و بازرگان هم به کار میبردند ولی بعدها جوانترهای آنها را هم گرفتند!
بیانیه را نقد کن. اصلا فحش بده. به سن وسال طرف چه کار داری؟ راستی زمان چه زود میگذرد. یادم میآید در سال ۶۰ که همین آقای موسوی نخستوزیر شده بود پدرم میگفت جوان است تازه آن موقع ۴۰ سال داشت و پدرم میگفت نخستوزیر باید ۵۰ به بالا داشته باشد و حالا پدرم ۸۶ ساله است و او ۸۱ ساله. زمان به همین تندی میگذرد.
راستی خوب است نویسندهی بخش باغ ادبیات شما به این سوآل پاسخ دهند که اصلا این کلمهی فرتوتگی درست است یا نه؟ چون فرتوت داریم و اگر یای نسبت به آن بدهیم میشود فرتوتی. فرتوته نبوده که بشود فرتوتگی! مثل دیوانه و فرزانه و مردانه و زنانه و خانه که میشوند: دیوانگی و فرزانگی و مردانگی و زنانگی و خانگی!