واکنش انجمن صنفی شبکه نمایش خانگی به تصمیم نظارت صداوسیما: آقای رئیسی چرا؟
انجمن صنفی شبکه نمایش خانگی (شرکتهای نمایش ویدیوی برخط) با انتشار بیانیهای نسبت به مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست ابراهیم رئیسی درباره فعالیت ویاودیها واکنش نشان داد. انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدیوی برخط با انتشار بیانیهای نسبت به مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره فعالیت ویاودیها واکنش نشان داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدیوی برخط با انتشار بیانیهای نسبت به مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره فعالیت ویاودیها واکنش نشان داد.
متن بیانیه انجمن به این شرح است:
خبر بهتآور مصوبهی جدید شورایعالی انقلاب فرهنگی را همه خوانده ایم. پس چه بهتر که روی صحبت با رئیس این شورا، یعنی حجتالاسلام و المسلمین آقای ابراهیم رئیسی باشد؛
ریاست محترم شورایعالی انقلاب فرهنگی!
همانطور که میدانید، سالهاست زیست بوم رسانهای جهان و از جمله آن ایران، دگرگون شده، ذایقه و سلیقه مردم در چگونگی استفاده از محتواهای فرهنگی و سرگرمی خانوادگی با گذشته نه چندان دور تفاوت بسیار کرده است و ما اما مدتهاست که این مهم را در برنامه ریزی های فرهنگی نادیده انگاشته ایم و چنانچه جایی هم موفقیتی -ولو اندک- حاصل شده، با تصمیماتی خام و عجولانه، بال و پر این موفقیت را چیده ایم.
بیایید به ۵ سال قبل بازگردیم؛ در آن روزها تقریبا همه خانوادهها و دلسوزان فرهنگی ایران نگران ضریب نفوذ سریالهای سخیف کلمبیایی و ترکی و رئالیتیشوهای کانال های ماهوارهای بودند؛ امروز اما فراموش کردهایم که چگونه آن بحران با همین صنعت نوپای نمایش خانگی به یک فرصت ملی بدل شد.
جناب رییس جمهور آیا به آگاهی تان رساندهاند که دومینوی مهاجرت هنرمندان این سرمایه های گران بهای فرهنگی و اقتصادی چه عواقب جبرانناپذیری برای کشور دارد و آیا گفتهاند که عملکرد شبکه نمایش خانگی در روزهای سخت و سهمگین اقتصادی کشور مانع فرار بسیاری از سرمایهها و ترک دیار متخصصان فنی و هنری شده است؟
جناب آقای رئیسی!تصمیم هفته گذشته شورایعالی انقلاب فرهنگی به ریاست جنابعالی درباره واگذاری نظارت بر نمایش خانگی به صداوسیما، پرسش ها و تردیدهای جدی را به شرح زیر برای اعضای این انجمن صنفی ایجاد کرده است:
۱- چرا چنین تصمیم مهم و تأثیرگذاری در حیات اقتصادی هنر صنعت فیلم و سریال بدون حضور کارشناسان و نمایندگان قانونی فعالان این حرفه گرفته شده است؟
۲- انتظار این است که مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی در مقام سیاستگذاری کلان میتواند راهنمای بخش فرهنگی صنعت سینمای خانگی در تصویب قوانین معاصر و متناسب فرهنگ عمومی در مجلس شورای اسلامی باشد و نه اینکه آن شورایعالی بی مطالعه پیامدهای آن، جایگاه تقنینی بخود بگیرد!
۳- چگونه منطقی است که نظارت بر یکی از مهمترین حوزههای صنعت سرگرمی کشور در این برهه، به سازمانی واگذار شود که از یکسو به دلیل ماموریت تولید محتوای مشابه، مشمول «تعارض منافعِ» است و از سوی دیگر در کسب اقبال عمومی درمانده و ناتوان! (برای اثبات همین نکته مثالهای متعددی از برخوردهای سلیقهای سازمان موصوف با پلتفرمها وجود دارد که در این مختصر مجالش نیست)
۴- از نتیجه عملکرد سالیان آن سازمان عریض و طویل چیزی جز از دست دادن مخاطبان، تاراندن هنرمندان، واگذاری میدان فرهنگی کشور به بیگانگان و سرانجام از بین بردن امید و اعتماد در بین مردم چه چیزی حاصل شده است؟
۵- آیا ساختار و منابع انسانی متخصص خود در این عرصه را در برابر تحولات فزاینده این صنعت در دنیا مخصوصا منطقه خاورمیانه، آماده و مجهز کرده ایم که خاکریز نمایش خانگی ملی را برای واگذاری به بیگانگان منهدم می کنید؟
۶- چگونه میشود در حوزه تنظیم مقررات و انتظام بخشی این هنر صنعت نوپا را به سازمانی سپرد که نه تنها خود در این عرصه که شاخص اصلی موفقیت درآن آن جذب مخاطب است قافیه را باخته و حتی حاضر نیست مستند به قانون به اعضای یک صنف قانونی، برای مشارکت در تصمیمات اعتماد کند؟
بایسته است به عرض تان برساند آن سازمان عریض و طویل بر خلاف قانون نسبت به راه اندازی نهادهای موازی مجمعی موسوم به «رصتا» اقدام تا تصمیمات اشتباه و غیر کارشناسی خود را وجاهت عمومی بخشد. برای اطلاع حضرتعالی تا امروز در تدوین هیچ مصوبه و مقرراتی علیرغم نامهنگاریهای متعدد این انجمن هیچ نظر کارشناسی چه کتبا و چه شفاها از این انجمن قانونی مورد توجه و حتی درخواست نشده است!
جناب آقای رییسیشکوفایی و حفظ دستاوردهایی که طی این مدت پنج ساله در این هنر صنعت ملی حاصل آمده است حمایت و مراقبت میخواهد؛ ساختن، کار دشوار وپرطاقتی است اما ویرانی و خراب کردن بسیار آسان است.
آقای رئیسجمهور!اعتراض روزهای گذشته نهادهای هنری چون بیانیه خانه سینما،کانون کارگردانان و هنرمندان را دیدهاید؟ نگرانی جدی آنها به ممنوعیت های کسب و کارشان فراتر از قانون و با اعمال سلیقه های این و آنست!
اما قفل حل این بحران، نه در پشت درهای بسته که به سادگی با تعریف عبارت «صوت و تصویر فراگیر» توسط متخصصان ونهادهای مدنی ذیصلاح، گشوده می شود!
امید است شخصا وارد میدان شوید و دستور تجدیدنظر دهید؛ «امید» آخرین سرمایه انسانی است پاسدار آخرین جوانههای امید باشید.