بنزین گران به شرط خودرو کم مصرف؛ تعلیق به محال
از آقای زنگنه می توان پرسید عدد سه هزار تومان از کجا استحصال یا استخراج شده و مادام که قیمت دلار تثبیت نشده این عدد را غیر واقعی دانست. اگر به هر دلیل قیمت دلار بالاتر رود آیا بهای سیاست های اقتصادی را مردم باید با افزایش قیمت بنزین تولید داخل بپردازند؟
عصرایران؛ مهرداد خدیر- «قیمت واقعی هر لیتر بنزین در ایران، بیش از سه هزار تومان است اما مادام که خودروی ارزان و کم مصرف به مردم ندهیم بالا بردن قیمت بنزین، ظلم به مردم است.»
این سخنان را بیژن نامدار زنگنه وزیر جدید نفت در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» بیان کرد. بخش اول که به ضرورت واقعی سازی قیمت بنزین اشاره دارد یادآور همان سیاست تعدیل اقتصادی در دولت سازندگی است که از واقعی سازی قیمت ها سخن گفته می شد و بخش دوم را می توان ناشی از سال های وزارت مهندس زنگنه در دولت اصلاحات دانست که از نگاه صرفا توسعه ای به نگاه همه جانبه با رعایت حقوق مردم تسری یافت و در واقع اصلاح وتصحیح شد. البته آقای زنگنه در دولت های سازندگی وزیر نیرو بود و در دولت خاتمی وزیر نفت شد.
غرض از این یادآوری این است که وزیر نفت خود نیک می داند که در وضعیت کنونی اقتصادی نمی توان با قاطعیت گذشته از واقعی سازی قیمت ها سخن گفت از این رو با عبارت بعدی موضوع را قطعیت نمی بخشد و تصریح می کند بدون تحقق آن شرط افزایش قیمت منطقی نیست.
به این بهانه اشاره به چند نکته مناسبت دارد:
1- بنزین در اقتصاد ایران به یک « کالای معیار» تبدیل شده است. کالای معیار به کالایی گفته می شود که افزایش قیمت یا کمبود و فراوانی آن معیاری برای داوری درباره اقلام دیگر نیز هست. در بیشتر موارد این تصور با منطق اقتصاد سازگار نیست ولی به دلایل مختلف نزد مردم این ذهنیت شکل می گیرد. از این رو هنگامی که قیمت بنزین دو یا چند برابر می شود دارندگان کالاهای دیگر تصور می کنند آنها نیز حق دارند قیمت کالا یا خدمات خود را دو یا چند برابر کنند.
حال آن که میزان مصرف بنزین یک خودرو در طول روز مشخص است و دو برابر شدن قیمت بنزین توجیه دوبرابر شدن کرایه خودرو نیست. دلار و طلا نیز دیگر کالاهای معیارند و خوش بختانه بخشی جامعه پذیرفته که قیمت طلا تابعی از قیمت جهانی است و نباید میان افزایش قیمت آن با دیگر کالاها نسبت دقیق و طابق النعل بالنعل برقرار کند. بنزین اما همچنان کالای معیار است و اگر اولویت دولت کاهش نرخ تورم است افزایش قیمت بنزین – فارغ از این که خودرو کم مصرف در اختیار مردم قرار بگیرد یا نه – تورم زاست.
2- در کشوری که یکی از مهم ترین معضلات اجتماعی آن مرگ 20 هزار نفر در جاده های آن است تشویق مردم به استفاده بیشتر از وسایط نقلیه شخصی تنها این آمار را بالا می برد . نفس این اقدام که خودروهایی باید تولید یا وارد شوند که مصرف بنزین آنها کمتر باشد درست است اما فاصله فناوری تولید خودرویی با مصرف 12 لیتر در هر100 کیلومتر با مصرف 5 لیتر در 100 کیلومتر بیش از 30 سال است. این جهش 30 ساله چگونه میسر است یا منظور، واردات به جای تولید یا مونتاژ است؟
3- شعار خودرو ارزان یا کم مصرف موضوع تازه ای نیست. بازار خودرو در ایران با همین شعار به وضعیت کنونی گرفتار آمده است. روزی که هاشمی رفسنجانی خط تولید پراید را افتتاح کرد نیز وعده دادند یک خودرو کم مصرف و ارزان تولید شود. روزی که صحبت از واردات خودرو چینی بود نیز همین توجیه شنیده می شد.
4- اگر همین فردا آمریکا به سوریه حمله کند و قیمت دلاردر ایران مثلا به 4 یا 5 هزار تومان برسد آیا آنگاه باید گفت قیمت واقعی بنزین لیتری 4 یا 5 هزار تومان است؟!
5- دراردیبهشت سال 84 وبلافاصله پس از اعلام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی خبرنگار یو.اس.تودی با او گفت و گو کرد و پرسید با این که درآمد متوسط ایرانیان در ماه 200 تا 250 دلار است چرا نوع زندگی ایرانیان به گونه ای است که درآمد آنان دو تا سه برابر این مبلغ به نظر می رسد؟ آقای هاشمی پاسخ داد: «چنانچه به یکی از جایگاه های بنزین سربزنید یا قبوض برق و گاز را ببینید متوجه می شوید راز این تفاوت چیست. بخشی از هزینه های زندگی را در واقع دولت با یارانه های انرژی می پردازد.»
به عبارت دیگر واقعی نبودن دستمزدها با یارانه ها و حامل های ارزان انرژی توجیه می شد. در وضعیت کنونی اما نه دولت توان افزایش دستمزدها را دارد و نه کارفرمایان و در نتیجه می توان گفت با افزایش قیمت بنزین سطح رفاه عمومی کاهش می یابد.
6- آقای مهندس زنگنه که بیش از هر مدیر و کارشناس حوزه نفت و انرژی در ایران اعتبار و اشتهار دارد بهتر از نویسنده این سطور و هر شخص دیگر می داند که برای بنزین تولید داخل یارانه ای پرداخت نمی شود بلکه شرکت های تولید و پخش فرآورده های نفتی در واقع نفعی دریافت نمی کنند یا احیانا محصول خود را با زیان می فروشند و این با یارانه متفاوت است. صحبت از قیمت واقعی را می توان به منزله جبران آن عدم النفع دانست حال آن که این جبران با روش های دیگرنیز میسر است.
با عنایت به موارد فوق، می توان بر بخش پایانی سخنان وزیر نفت تاکید کرد و هم نوا با او گفت:«بالا بردن قیمت بنزین ظلم به مردم است.»