مهندسان،بیشترین آمار بیکاران!
چندی پیش آماری در خصوص تعداد بیکاران فارغ التحصیل کشور منتشر شد که بر اساس آن، ۷۶۸ هزار بیکار در کشور دارای تحصیلات فوق دیپلم تا دکترای تخصصی هستند که در این بین رشته های مهندسی در صدر بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاهی قرار دارد.
به گزارش جهان به نقل از تبیان، گذشت آن زمانی که رشته مهندسی بر تارک رشته های دانشگاهی یکه تازی می کرد و قبولی در این رشته برابر با عاقبت خیری در دنیا و آخرت بود. سالهای سال است که اوضاع تغییر کرده و فارغ التحصیلانی که پس از سالها تست زدن و کلاس رفتن موفق شدند در رشته مهندسی دانشگاه ها قبول شوند و پس از مدتها ممارست در پاس کردن واحدهای دشوار ریاضی و فنی و مهندسی مدرکشان را اخذ کردند، در نهایت نه تنها به شغلی بالاتر از سایر فارغ التحصیلان دست پیدا نمی کنند، بلکه باید هفته و ماهها و گاه سالهای بیکاری را زیر سایه رشته ای سپری کنند که دیرزمانی در آرزوی کسب مدرکش بودند.
تراژدی زمانی پررنگ تر می شود که این دانشجویان پس از تجربه سالها بیکاری با نگاهی به گذشته به این نتیجه می رسند که اگر این یک دهه از بهترین روزهای عمرشان را که صرف تست و کنکور و پاس کردن واحدهای نفسگیر فنی و منهدسی کردند، صرف هر کار دیگری می کردند، تا به امروز توانسته بودند به جایگاه در خوری در آن کار و پیشه دست پیدا کنند.
چه کسی تصور دانشگاه رفتن یعنی خوشبخت شدن را در سر نسل ما انداخت؟
علی . م از کسانی است که از سالهای اواخر دهه هفتاد که در مقطع دبیرستان تحصیل می کرد تمام هم و غم خود را گذشت بر سر اینکه بتواند در رشته مهندسی عمران را که آن روز برو بیای بسیاری در میان داوطلبان کنکور داشت، قبول شود و سالهای دهه هشتاد را هم صرف این کرد که بتواند دروس این رشته را تا مقطع کارشناسی ارشد پشت سر بگذارد. با اینکه سالها از زمانی که علی پایان نامه کارشناسی اش را ارائه داده، می گذرد، اما هنوز هم که هنوز است حتی یکی از مدیران هزاران شرکتی که فرمشان را در طول این سالها پر کرده، تماسی مبنی بر این استخدام با او نگرفته.
روزی که نام من در فهرست قبولی های رشته برق و الکترونیک بهترین دانشگاه فنی کشور در روزنامه های کثیر الانتشار منتشر شد، همه فکر می کردند من خوشبخت ترین دختر فامیل هستم. این روزها که سالها از آن روز می گذرد اما همه دخترهای فامیل ما یا ازدواج کرده اند و یا در شغلی مناسب مشغول به کار هستند
این روزها زمانی که علی نگاهی به بهترین سالهای جوانی اش می اندازد که در مسیر کلاس رفت و آمد به کلاس های کنکور و راهروهای دانشگاه تلف شد، بدون اینکه نتیجه ای در پی داشته باشد، آهی از حسرت سر می دهد. علی می گوید: نمی دانم آن سالهایی که ما دانش آموز بودیم، چه کسی در ذهن پدرو مادرهایمان انداخته بود که قبولی در دانشگاه مساوی است با عاقبت به خیری و آینده روشن که این همه به ما اصرار می کردند که حتما در رشته تاپ دانشگاهی قبول شویم. این روزها اما پس از اینکه یک دهه را در مسیر تحقق بخشیدن به رویای پدرو مادرم تلاش کردم، نتیجه ای جز هدر رفتنم عمرم و بی حاصلی و بیکاری نصیبم نشد.
کاش یکی از عاقبت درس خوانده آگاهمان می کرد
مریم. ک از دیگر فارغ التحصیلانی است که پس از سالهای تلاش توانسته مدرک کارشناسی ارشد رشته برق را از یکی از دانشگاه های برتر دولتی تهران دریافت کند. مریم اما پس از گذشته بیش از دو سال از دریافت مدرک تحصیلی اش، نتوانسته در شغلی مرتبط مشغول به کار شود و این روزها پس از مدتها تلاش در شرکت خصوصی فعالیت های دفتری را انجام می دهد، شغلی که با مدرک دیپلم هم می توانست تصدی اش را بر عهده گیرد. مریم در این باره می گوید: روزی که نام من در فهرست قبولی های رشته برق و الکترونیک بهترین دانشگاه فنی کشور در روزنامه های کثیر الانتشار منتشر شد، همه فکر می کردند من خوشبخت ترین دختر فامیل هستم. این روزها که سالها از آن روز می گذرد اما همه دخترهای فامیل ما یا ازدواج کرده اند و یا در شغلی مناسب مشغول به کار هستند و این تنها من هستم که پس از سالها تلاش بیهوده و با دریافت مدرک کارشناسی ارشد برق الکترونیک در شغلی مشغول به کار شده ام که پیش از اخذ مدرک دیپلم هم می توانستم تصدی اش را بر عهده بگیرم. مریم ادامه می دهد: کاش آن روزهای کسی پیدا می شد و به ما می گفت پس از فارغ التحصیل از دانشگاه کسی برای مدرک ما تره هم خورد نمی کند تا ما زیباترین سالهای جوانی مان را در مسیری بی نتیجه تلف نمی کردیم.
یکی از هم کلاسی هایم که در همان سالهای مدرسه، به سمت مکانیکی رفت، اگرچه ابتدا از شاگردی شروع کرد اما این روزها دخل مغازه اش روزی حدود ۶۵۰۰ تا ۷۰۰ است اما منی که آن همه سال درس خواندم الان دو سال است که در جستجوی شغلی با حقوق ماهانه ۶۰۰، ۷۰۰ تومانی، کل شهر را زیر پا گذاشته ام و هنوز هم موفق به یافتنش نشدم!
این همه سال در هر کاری تلاش می کردم، تا به حال به جایی رسیده بودم
احمد. ف از دیگر کسانی است که پس از پایان مقطع اول دبیرستان در فرم انتخاب رشته، عنوان ریاضی-فیزیک را ثبت کرد و در رویای مهندسی سالهای تحصیل در دانشگاه را ادامه داد. احمد می گوید که از کودکی به مکانیکی خودرو علاقه فراوانی داشته است اما از آنجا خانواده اش، مکانیکی را شغلی دور از شان خانوادگی شان می دانستند، فرزندشان را راهی دانشگاه کردند و در نهایت این روزها احمد مدرک کارشناسی ارشد رشته مهندسی مواد را دریافت کرده و ماهها است که به دنبال یافتن شغل از شرکتی به شرکت دیگر می رود. پای صحبت احمد که می نشینی می گوید: پس از ۸ سال تحصیل در دانشگاه، یکی دو سالی است که بیکارم و هر چه بیشتر تلاش می کنم کمتر به نتیجه می رسم.
این روزها وقتی به سالهای جوانی ام فکر می کنم به این نتیجه می رسم که کاش همان روزهای مدرسه به حرف دلم گوش می دادم و در حرفه مورد علاقه ام مکانیکی مشغول به کار می شدم. احمد ادامه می دهد: یکی از هم کلاسی هایم که در همان سالهای مدرسه، به سمت مکانیکی رفت، اگرچه ابتدا از شاگردی شروع کرد اما این روزها دخل مغازه اش روزی حدود ۶۵۰۰ تا ۷۰۰ است اما منی که آن همه سال درس خواندم الان دو سال است که در جستجوی شغلی با حقوق ماهانه ۶۰۰، ۷۰۰ تومانی، کل شهر را زیر پا گذاشته ام و هنوز هم موفق به یافتنش نشدم!
چه کسی قرار است به فریاد رسد؟
با اینکه خانواده های امروزی عاقبت فارغ التحصیلان دانشگاهها را در جامعه دیده اند، اما باز هم کنکور داغی بازار خود را از دست نداده و دانش آموزان هنوز هم در رویای ورود به رشته های تاپ دانشگاه ، مسیر کلاس های تست را می پیمایند. در این میان این مدیران رسانه ها هستند که باید پرده از حجاب پوشالی موفقیتی که بر تن مدرک دانشگاهی نشسته بربیاند تا دانش آموزان بدانند که تنها راه موفقیت، راه یافتن به دانشگاه نیست و می توان با آموختن حرفه و پیشه ای مطابق با علایق و استعدادشان در محیطی غیر از آکادمیک، می توانند به موفقیت هایی دست پیدا کنند که هیچ گاه پس از فارغ التحصیلان از دانشگاه به آن نمی رسیدند.