تلویزیون یلدا را هم به فضای مجازی باخت!/ مدیران واقعی هستند یا کیک؟
مهسا بهادری: معلوم نیست مشکل اصلی از کجاست؛ اما تا کنون دیدهاید چیزی ممنوع باشد اما همان افرادی که آن را ممنوع کردهاند در آنجا فعالیت جدی داشته باشند؟ بله، عجیب است اما غیر ممکن نیست. یک مثال ملموس میزنم مسئولینی که خودشان فضای مجازی را فیلتر کردهاند مکان اصلی اظهار نظرهایشان شبکه ایکس یا همان توییتر سابق است، البته که در اینستاگرام هم صفحه شخصی به نام خود دارند.
فرض را بر این بگیریم که فیلترینگ امری است اداری و اشخاص حقوقی آن را اعمال میکنند و هر یک از این افراد به عنوان شخص حقیقی و به صورت هویت مستقلی که دارند در این فضا حضور دارند، تا اینجای ماجرا امری است پذیرفتنی اما اینکه صداوسیما خوراکی برای ارائه به مخاطب نداشته باشد و ناچار باشد از فضای مجازی وام بگیرد امری است نگران کننده، حتی نگران کنندهتر از فیلترینگ.
«گهی زین به پشت و گهی پشت به زین» حکایت این روزهای صداوسیما است. روزگاری نه چندان دور مهران مدیری، رامبد جوان، احسان علیخانی و علی ضیا، در مناسبتهای مختلف در تلویزیون حاضر میشدند، برنامه اجرا میکردند و تا هفتهها، ماهها یا بعضا تا سالها بعد، بخشهای بریده شده از برنامه آنها را در فضای مجازی میدیدیم اما حالا همه چیز پشت به زین شده است، نه تنها برنامهای از تلویزیون در فضای مجازی مدتها دست به دست نمیشود، بلکه تنها یک مسئله به صورت انبوه پخش میشود و آن تکه محبوب برنامه نیست بلکه نقد جدی به محوه عملکرد است.
اگر بخواهیم از این ماجرا بگذریم که تلویزیون دیشب هیچ چیزی برای ارائه نداشت به جز چند مهمان محبوب که اکثر مواقع تلویزیون برای دیده شدن دست به دامن آنها میشود، به ماجرای محتوا میرسیم.
شب یلدا و در برنامه زنده تلویزیون، دو جریان جدی دیده شد که هر دو وام گرفته از فضای مجازی بود، اول از همه پسری که تصاویر را در اینستاگرام میدید و میگفت کیک است یا واقعی و دومین مورد هم آن آهنگی بود که صادق بوقی خواند و بخاطر آن صفحه اینستاگرامش مدتی مسدود شد.
اصل نقد به این ماجرا این است که آن پسر بچه وقتی روی آنتن تلویزیون ظاهر شد، چه آورده و جذابیتی برای مخاطبان داشت؟ مگر صداوسیما و پیمان جبلی مخالف سلبریتی نیستند و باور دارند که خودشان هم میتوانند اثری تولید کنند؟ پس چرا دو محتوای به اصطلاح جالبی که داشتند را از اینستاگرام برداشته بودند؟ حضور آن پسر بچه در تلویزیون آوردهای به غیر از این دارد، که یک انسان بدون مهارت خاص به شهرت بیشتری میرسد؟
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت دوازدهم در رابطه با همین ماجرا نوشت: «در تاریخ خواهند نوشت آن تفکر صداوسیمایی که به دنبال نابودی شبکههای اجتماعی بود و با زمینه سازی و حمایت از فیلترینگ سرمایه اجتماعی نظام را به حراج گذاشت، در نهایت برای جذب مخاطب ریزش کرده و جلب توجه مردم در شب یلدا دست به دامن اینفلوئنسرهای اینستاگرامی شد.»
سجاد نوروزی، مدیر سینما آزادی هم در اینستاگرامش نوشت: «حال نقد هم ندارم دیگه، اینه دیگه، سالها فحش به دیگران و بافتن موهومات و شادیات و ترهات اینه تهش… تحجر همیشه به نازلترین وجوه تجدد برای بقا چنگ میزند، شما با بصیرتها واقعی هستین یا کیک؟»
از طرفی بازخوانی موسیقی پر حاشیه تنگ غروب روی آنتن زنده تلویزیون، نقد به صداوسیما را دو چندان کرد.نامش صادق بنا متجدد است، همان پیرمرد هفتاد سالهای که موهایش را در هواداری از از تیم سپید رود رشت سفید کرده بود و بخاطر لیدری نام بوقی را پسوند اسمش گذاشتند، همان که در بازار رشت در کنار همشهریانش میخواند، ایروزی تنگ غروب آسمان، با تیرکمان، بوشومی انزلی میان با خاور، اگه دینی رشتیم، خیلی هم مشتیم، تاکسی برگشتیم، او او او او او، هل هله کن مره وله کن.
شادی این آهنگ زیبا بود و شاید یکی از دلایلش برآمدن آن موسیقی از دل فرهنگ یک قوم است که شادی عمومی را اشاعه میداد. مسئله ای که هم اکنون وجود دارد آن است که کم و بیش ابراز شادی در فضاهای خصوصی به رسمیت شناخته میشود ولی در خصوص شادی در فضاهای عمومی نه و همین گاهی اوقات باعث ایجاد چالش میشود.
صفحه این پیرمرد هم به دلیل هنجار شکنی بسته شد، اما مفهوم هنجار یکی از مفاهیم بنیادی علوم اجتماعی است. هر چند مانند سایر مفاهیم علوم اجتماعی، در اینجا تنوع تعاریف زیاد است ولی در کل منظور از هنجار به تعبیری؛ الگوهای غالب و پذیرفته شده رفتار در یک گروه اجتماعی است. معمولا در تعریف هنجار نگاه آماری هم وجود دارد یعنی به قواعد رفتاری اشاره دارد که تعداد بیشتری از اعضای یک گروه اجتماعی از آن پیروی می کنند. در این وضعیت هر کس از آن هنجارهای غالب تخطی کند هنجارشکن تعریف میشود. به همین دلیل و با تعریف بالا برخی از منتقدان و جامعهشناسان معتقدند که صادق بوقی هیچ هنجارشکنی انجام نداده است و عقیده آنها هم درست است به این خاطر که یوسف تیموری و بهنام تشکر و چندین نفر دیگر روی آنتن زنده تلویزیون این موسیقی را بازخوانی کردند.
نکته غیرقابل درک در این میان این است که تلویزیون همان میزان برنامه کمی که برای مخاطبانش داشت را از فضای مجازی برداشت کرده بود.