«اسکانیاکُشی» چه پشت پردهای دارد؟
عباس رضایی در وبلاگش، شب کویر نوشت:
گزارش مبسوطی
که باشگاه خبرنگاران از سوانح اتوبوسهای اسکانیا در ایران روی خط فرستاده
را میخواندم؛ ناخودآگاه یاد سانحه هواپیمای ماهان در فرودگاه مشهد افتادم
که هجمه سنگین رسانهها را در پی داشت، آنهم در حالی که هواپیماهای رقبا
در چند ماه گذشته چند مورد از آن دست سوانح را تجربه کرده بودند اما هیچیک
رسانهای نشده بود. کسی اگر در فضای رسانه باشد و کمی شگردهای عملیات
روانی را بشناسد، شامهاش اینطور موقعها تیز میشود. لحن گزارش موردنظر و
دهها و بلکه صدها گزارش مشابهی که این روزها درخروجی اغلب رسانهها دیده
میشود آدم را مشکوک میکند. شرکت «عقابافشان» که اتوبوسهای اسکانیا را
در ایران میسازد، متعلق به بخش خصوصی است، در دو سه سال گذشته بیشترین سهم
را در تولید اتوبوس کشور داشته و طبیعتاً رقیبی قدرتمند برای سایر
تولیدکننده هاست، از آن مهمتر لابد مانع مهمی بر سر راه دلالان وارداتچی
هم هست. میدانیم که هر یک از اینها خصوصاً آخری، به تنهایی میتواند
انگیزهای مهم برای زمین زدن یک شرکت باشد. به همان گزارش برگردیم…به عنوان
نمونه تیتر و لید این گزارش را ببینید؛
تیتر: با ارابه ۸۸ کشته و زخمی اتوبان قم بیشتر آشنا شوید (
اولاً اینکه واژه ارابه برای تبادر ترکیب «ارابه مرگ» به کار رفته و ثانیا
جمع تعداد کشته و مجروح در اعلام تلفات حوادث، از شگردهای سنتی رسانهها
برای افزایش تکاندهندگی و تاثیرگذاری است. به همین خاطر هم هست که در خیلی
از موارد داخلی، برای جریحهدار نشدن احساسات عمومی رسانهها از این کار
نهی میشوند)
لید خبر:
شامگاهان دوشنبه ۱۸ شهریور حادثه ای رخ داد که بار دیگر همه توجه ها را به
بزرگترین قاتل این جاده ها یعنی اتوبوس اسکانیا جلب کرد. ( آیا
هیچ پژوهش جامع و مانعی از سهم اتوبوسهای مختلف در حوادث جادهای منتشر
شده که اسکانیا اینطور به ضرس قاطع بزرگترین قاتل جادهها لقب بگیرد؟)
یا مثلا این یکی جمله را ببینید؛
…این جملات بیشتر بدین معناست
که همچنان باید شاهد سوانح و حوادثی باشیم که اتوبوسهای اسکانیای این شرکت
ممکن است به وجود آورند. ( این جمله از
گزارش، دقیقا پس از درج متن معرفی اتوبوس اسکانیا از سایت شرکت سازنده قید
شده و لحنش به وضوح نشان از این دارد که گزارشگر میخواهد به همه بفهماند
چه خطر عظیمی در صورت ادامه تولید این اتوبوسها در کمین مردم خواهد بود)
در بخش دیگری هم تحت عنوان «
خونبارترین حوادث “اسکانیا” در چند وقت اخیر»، علاوه بر مواردی که واقعا
نقص فنی اتوبوس عامل حادثه بوده به موارد متعددی هم اشاره شده که هیچ ربطی
به اتوبوس و مختصات فنی آن ندارد. به عنوان مثال برخورد اتوبوس با اسب و
واژگونی آن را هم که مشخصا به دلیل بی احتیاطی راننده بوده، جزء حوادثی فرض
کردهاند که به خاطر سیستم فنی اتوبوس اتفاق افتاده، من البته هیچ تعلق
خاطری به اتوبوس اسکانیا و شرکت سازندهاش ندارم، خط وربط صاحبان آن را هم
نمیدانم، خدا را شکر چندان اهل تردد با اتوبوس هم نیستم که بود و نبود
اسکانیا یا هر اتوبوس دیگری در جادهها تاثیر بسزایی در زندگیام داشته
باشد. علت این حادثه هم اگر پس از کارشناسیهای دقیقتر شرکت سازنده باشد،
حتما موافق برخورد متناسب با آن هستم. منتهی بعضی همکاران ما گاهی فراموش
میکنند که آبهای گلآلود اینچنینی در ایران معمولاً ماهیگیران قهار و
قلدری دارد، بهتر است در عین پایبندی به معیارهای حرفهای و رسالت
خبرنگاری، احساسات خود را کنترل کنیم و ابزار دست اینوآن شویم. این البته
روی خوشبینانه ماجراست و مربوط به کسانی که با نیت خیر و احتمالاً به خاطر
غلیان احساسات همراه اینگونه موجها میشوند، چنان که افتد و دانی ممکن است
ماجرا روی بدبینانهای هم داشته باشد…