انتقام گيری اسیدی، پايان عشق نافرجام
وقتي شيرين جلو آينه ايستاد تا براي آخرين ديدار خودش را آماده کند نمي دانست اين آخرين بار است که مي تواند صورتش را بي نقص ببيند و عشقي که جمشيد از آن دم مي زد تمام زيبايي او و بينايي يکي از چشمانش را خواهد گرفت.
عصرخبر: شيرين يکي ديگر از قربانيان اسيدپاشي است که شکايت او ديروز در اختيار قضات دادگاه کيفري استان تهران قرار گرفت. به گزارش خبرنگار ما، يک سال قبل صداي دلخراش دختري 17 ساله در پارکي در تهرانسر پيچيد. او روز حادثه براي آخرين ملاقات با جواني رفته که رابطه اش را با او قطع کرده بود. عابران و حاضران در پارک به محض اطلاع از وقوع حادثه شيرين را به بيمارستان رساندند و درمان هاي اوليه روي اين دختر آغاز شد.
شيرين که قدرت حرف زدن نداشت و از سوزش و درد به خود مي پيچيد و مي لرزيد نتوانست توضيح دهد چه اتفاقي افتاده اما وقتي پرستاران ديدند تخريب ماده اي که روي صورت شيرين ريخته شده به قدري است که قدرت کنترل کردن آن را ندارند، متوجه شدند اين دختر با اسيد سوخته است. بنابراين شيرين بايد به بيمارستان تخصصي برده مي شد.
دختر جوان در بيمارستان مطهري تهران بستري شد و بعد از اينکه داروهاي مسکن روي او اثر کردند کم کم قدرت حرف زدن را به دست آورد.
او گفت: «جمشيد جواني که ادعا مي کرد عاشق من است اين بلارا سرم آورد.»
شيرين توضيح داد: مدتي مي شد که با جمشيد آشنا شده بودم. اما بعد از مدتي متوجه شدم او موادفروش است و هزينه زندگي اش را از اين راه تامين مي کند. براي من که در زندگي شخصي ام از موادمخدر ضربه خورده بودم، خيلي سخت بود که بخواهم با مردي دوست باشم که مواد مي فروخت و مي خواست زندگي من را هم از همين طريق اداره کند به او گفتم ديگر نمي خواهم به اين رابطه ادامه دهم، گفتم نمي توانم خودم را بدبخت کنم. او اول فکر کرد يک دعواي ساده است و همه چيز حل مي شود خيلي اين موضوع را جدي نمي گرفت تا اينکه متوجه شد من خواستگاري دارم و واقعا قصدم اين است به رابطه با او پايان بدهم براي همين شروع به اصرار کرد. پافشاري جمشيد فايده اي نداشت من ديگر او را نمي خواستم خودش هم مي دانست نمي تواند تغيير کند و تلاشي هم در اين خصوص نمي کرد اما مرتب با من تماس مي گرفت و التماس مي کرد که برگردم گفتم اين کار را نمي کنم وقتي ديد در تصميم خودم جدي هستم گفت بيا تا براي آخرين بار همديگر را ببينيم و خداحافظي کنيم. من براي اينکه ديگر دست از سرم بردارد قبول کردم، البته از او قول گرفتم که اين ديدار آخرين ملاقات باشد. به پارک رفتم سر قرار حاضر شدم فکر نمي کردم چنين کاري بکند اصلا در مورد او چنين تصويري نداشتم، با اين همه ادعاي عشق و عاشقي که داشت، اصلا فکر نمي کردم بخواهد به من آسيبي بزند. وقتي وارد پارک شدم به من نزديک شد چيزي دستش بود يکدفعه از فاصله نزديک آن را روي من ريخت فقط توانستم صورتم را برگردانم که همه صورتم آغشته نشود.
شيرين که به سختي حرف مي زد گفت: اسيد لباس هايم را از بين برد و وارد بدنم شد و بدنم را سوزاند. با اعلام شکايت شيرين از جمشيد پليس براي دستگيري پسر جوان اقدام کرد.
جمشيد يک سال بعد، پس از دستگيري، اسيد پاشي به دختر جوان را پذيرفت و گفت: من عاشق شيرين بودم او قدر عشق من را ندانست خيلي دوستش داشتم به من مي گفت تو به درد من نمي خوري و نمي توانم با تو خوشبخت شوم. اصرارهاي من به شيرين که همه زندگي ام شده بود، فايده اي نداشت. بعدها فهميدم او مي خواهد با مرد ديگري ازدواج کند مي شناختمش آن مرد بهتر از من نبود اما شيرين او را به من ترجيح داد. مي خواستم او براي هميشه مال من باشد. شيرين داشت از دستم مي رفت به بهانه اينکه مي خواهم او را براي آخرين بار ببينم از او خواستم سرقرار بيايد اسيد خريداري کردم تا او را بترسانم نه اينکه بسوزانمش وقتي ديدمش و با هم صحبت کرديم متوجه شدم ديگر اميدي نيست. به همين دليل اسيد را پاشيدم و فرار کردم. من نمي خواستم او بسوزد فقط مي خواستم بترسد و به دوستي اش با من ادامه دهد.
ادعاي اين جوان در مورد اينکه قصد نداشت دختر مورد علاقه اش را بسوزاند در حالي بود که پزشکي قانوني گزارش داد يک چشم، گوش، بيني، لب ها و صورت شيرين به صورت بسيار عميق سوخته و او بينايي يک چشمش را به طور کامل از دست داده است. همچنين مشخص شد به دليل نفوذ اسيد و قدرت تخريب بالاي آن کتف، دست، انگشتان و گوشت بدن شيرين تا قسمتي از کمر به طور کامل از بين رفته است.
پرونده شيرين در حالي قرار است به زودي در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران مورد رسيدگي قرار گيرد که اين دختر به لحاظ مالي در تنگنا قرار دارد و روند درمان او بسيار کند است و پزشکان گفته اند اگر او به زودي تحت عمل جراحي قرار نگيرد بخش هاي آسيب ديده بيشتر تخريب خواهد شد.