انرژی درمانی فقط یک ادعاست!
در میان هجوم انبوه فرقهها و جریانات منحرف به جوامع اسلامی خصوصاً ایران، روشها و متدهای متفاوتی دیده میشود. تمرینات ورزشی، کلاسهای تقویت قوای روحی و روانی، مراکز ترک اعتیاد و... که اساساً در ظاهر هیچ شباهتی به یک فرقه یا یک جریان با رنگ و بوی مذهبی ندارند و تقریباً اکثریت طعمههای خود را زمانی جذب میکنند که افراد از ماهیت و پشت پرده این تشکیلات بیاطلاعند.
عصرخبر به نقل از دیده بان؛ در این میان انرژی درمانی هم با توجه به تبلیغات وسوسهانگیزش از قبیل درمان بیماری و تقویت قوای روحی و جسمی تبدیل به یکی از همین مراکز ترویج عرفانهای تقلبی شده است که متاسفانه روزبهروز در حال گسترش است. در این حوزه و تبیین دلایل نقض ادعاهای مدعیان انرژی درمانی گفت وگو کردیم با حجت الاسلام قاسمی، استاد حوزه و دانشگاه که دهها اثر پژوهشی از قبیل مقاله و کتاب در حوزه ادیان و فرقه ارائه دادهاند.
خواستگاه انرژی درمانی چیست؟
اساساً خاستگاه انرژی درمانی و اینکه آیا واقعاً میشود با انرژی کاری انجام داد یا خیر، به هندوستان باز میگردد. اگر چه میتوانیم مباحثی را از منابع شرق دور مثل چین نام ببریم، اما اصل این موضوع از هندوستان سرچشمه گرفته است. شما میبینید در ژاپن مکتبی به نام «ریکی» یا سبکی از انرژی درمانی وجود دارد که از آن تعبیر به انرژی کیهانی میشود در همه جای دنیا و در ایران بعضی افراد ادعا میکنند انرژی درمانی و ریکی میتواند بدن را بالانس و انرژی افراد را تنظیم کرده و افراد را از مشکلاتشان فارغ نماید. نکته مورد توجه آن است که آیا انرژی درمانی صرفاً میخواهد به عنوان یک طب مکمل به مسائل پزشکی بپردازد یا فراتر رفته و بحث شهودی و عرفانی را مطرح کند.
در عمل چگونه بوده است؟
اگر بررسی کنیم، میبینیم که به عنوان مثال در ریکی گریزی به مباحث زیرساختی اعتقادی افراد زده و ادعا میکنند میتوانند جهانبینی متفاوتی ارائه دهند، به این معنا که مبدأ و انتهای عالم آفرینش را با توجه به انرژی تعریف کنند. این موضوع در مباحث این گروهها ملموس میباشد اگرچه بیان نمیکنند. خاستگاه ریکی برگرفته از آئین شینتو و آئین ریبوبو است که آئین ترکیبی بودائی در ژاپن میباشد.
آیا به لحاظ علمی تاثیری از انرژی درمانی مشاهده شده است؟
در سال ۲۰۰۸ یکسری از اندیشمندان اروپایی به ژاپن رفته و مطالعاتی درباره ریکی انجام دادند و متوجه شدند ادعاهایی که میشود درست نیست، یعنی در بیشتر مواقع، شاید در حدود ۵۵% به نتایج مطلوب نمیرسد. ادعا میکنند با انرژی تأثیر میگذارند ولی به نتیجهای مطلوب نمیرسند. اگر زمانی چنین ادعایی اثبات شود ما حاضریم در صورت اثبات، برای افردی که ادعای درمانگری از طریق انرژی درمانی دارند، کرسی تدریس در دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار دهیم. اما این در حالی است که انجمن طب مکمل و انجمن انرژی درمانی که در آمریکا است این موضوع را تایید نکرده است.
دلیل این موضوع چیست که انرژی درمانی تا به این اندازه با بحث عرفان در هم تنیده شده است؟
افرادی که ادعای انرژی درمانی دارند، میگویند از انرژی کیهانی استفاده میکنند و مثلاً مهارتهای خود را با محوریت مکتب ریکی در ژاپن کسب میکنند. این افراد کتابهای مکتب ریکی را مطالعه میکنند و در آخر چیزهایی را التقاط کرده، میگویند که به جای استفاده از انرژی، از کالبدهای ذهنی افراد سابق یا از موجودات ماورائی و موجودات غیر ارگانیک استفاده میکنند!
درست مانند عرفان حلقه؟
بله. عرفان حلقه کیهانی اگر چه یک تفاوتی با انرژی درمانی دارد، ولی وقتی که آموزههای کلاسها را مشاهده میکنید از مولفههای انرژی درمانی استفاده میکنند، ولی نمیگویند ما انرژی درمانی میکنیم. بطور مثال در کلاسهای ترمیک عرفان حلقه که ۸ ترم است، فوقالعاده از مباحث تلقینی استفاده میکنند، یعنی مستر برای این که بتواند افکار افراد حاضر در جلسه را هماهنگ و مدیریت کند، میگوید تصور کن الان کنار دریا هستی و این دریا متصل به جنگل است و شما در این فضا حرکت میکنید. در واقع نوع تلقینی که به آنها میدهد خیلی موثر است. در مراحل بالاتر، مدعیان درمانگری ادعا میکنند از طریق این که دست شما را میگیرم یا با شما حرف میزنم انرژی را به شما منتقل میکنم، اگرچه مسترهای عرفان حلقه اسمی از انرژی درمانی نمیآورند و حتی در برابر این موضوع جبهه میگیرند که ما راه جدیدی را ارائه میکنیم. کما اینکه میگویند ما با موجودات ماورائی و اجنه ارتباط داریم. اما در واقع نوع روشهای مورد استفاده، همان روشهای انرژی درمانی است. نکته حائز اهمیت این است که انرژی درمانی هیچ ربطی به عرفان ندارد و ما باید بین این دو تمییز قائل شویم. بر فرض اینکه یک فرد هم خوب شد، اولاً باید اثبات شود فرد آزمایشها و شواهد گذشته بیماری را داشته و در اثر این عمل خوب شده است. آیا اگر فردی به حرم امام رضا(ع) رفته و شفا پیدا کند، موضوع را به راحتی می پذیرند؟ عکسهای قبل و بعد از بیماری و تائیدیههای کمیسیون پزشکی را بررسی میکنند تا اعلام کنند که شفا پیدا کرده یا خیر! حال چطور میشود آقایان میگویند ما با انرژی درمانی افراد را درمان میکنیم و هیچ مرجع پزشکی آن را تأیید نمیکند، چطور میگویند که نمره ۸ عینک را به صفر تبدیل میکنم، یا ناراحتی قلبی و ریوی شما را برطرف میکنم؟ آیا تا به حال توانستهاند در مراجع و مراکز پزشکی این موضوع را تائید و ثبت نمایند؟ در غرب هم با این همه تجهیزات پزشکی این مورد تأیید نشده است. متاسفانه عموم مردم وقتی با این قضایا برخورد میکنند آن را با مباحث عرفانی مخلوط میدانند. کسی که ادعا میکند انرژی درمانگر است، در ابتدای صحبتهایش جملاتی از عرفای شیعه مانند آقای بهجت میگوید تا خودش را مقدس نشان دهند، در حالیکه بحث یک بحث مهارتی است و جدای از مباحثی است که نیاز به سیر و سلوک عرفانی دارد.
یکسری از خطرهای ورود به این حوزه را بفرمایید تا هشداری برای افراد در معرض خطر باشد.
اولاً باید بدانیم مسیری که مدعیان انرژی درمانی دارند منطبق بر شریعت باشد و اگر افرادی مواردی را مطرح میکنند که مخالف شریعت است، قطعاً بدانید او ضربه میزند و از مسیر شرع و اسلام پیش نمیرود. بنابراین یکی از ملاکها این است که آیا با منابع دین همخوانی دارد یا نه؟ ممکن است خیلی از فرقهها در نقاط مختلف دنیا با یکسری کارها حتی کارهای شیطانی به قدرتهایی برسند، اما آیا این دلیلی بر حقانیت آنها است؟ نه این دلیل بر حقانیت نیست چون وقتی دقیق نگاه میکنید، متوجه میشوید که مسیرشان شیطانی است و از سحر و جادو استفاده میکنند. اگر کسی توانست از طریق انرژی درمانی یا از طریق هر کدام از این فرقهها، درمانی انجام دهد، آیا این دلیل برحقانیت راهشان است؟ یا حقانیت مکتب ایشان است؟ افراد مدعی درمانگری کاریزماتیک هستند و تفاوتی با دیگران دارند، کاری انجام میدهند که دیگران انجام نمیدهند، بطور مثال آقای آزمندیان همیشه گل سرخ دستش میگیرد، لباس شیک میپوشد و ماشین گران قیمت سوار میشود، وی تفکرش این است که انسان ارزشمند باید از همه دارائیهایش بهترین استفاده را بکند. ایشان در کتاب تکنولوژی فکر میگوید نمادهایی مثل پول، اسکناس و شمش طلا را در خانه خود بگذارید، این باعث میشود توجه شما به آن جذب شود و بر اساس قانون جذب یا راز به آن فکر کنید، درنتیجه چون اندیشه شما دارد به این مباحث فکر میکند، شما آن را جذب خواهید کرد.
در آخر توصیهای بفرمایید برای افرادی که برای رفع نیازهای خود به دنبال انرژی درمانی، مسائل متافیزیکی، و انرژیهای ماورائی می روند.
آیا واقعا شما که برای رفع مشکلات خود به دنبال این راهِها میروید همه زوایای دین خود را نگاه کردهاید و مأیوس شدهاید و حال به دنبال آنها رفتهاید؟ خیلی از افراد به خاطر سردرگمی در مباحث و اینکه سبک واحدی نمیتوانند پیدا کنند. برای پرداختن به مهارتهای زندگیشان به سمت این افراد می روند. افرادی که وارد این فرقهها میشوند غالباً سرگردان هستند، یعنی بیشتر عمر خود را از این فرقه به آن فرقه میگذرانند. اگر ۵ سال دیگر احساس کردید راهی که رفتهاید خطا بوده و عمر خود را هدر دادهاید، عمر رفته باز نمیگردد آیا نباید الان تأملی کنید و با منطق به این موضوع نگاه کنید؟ هیچ اشکالی ندارد در صورتی که وقت زیادی دارید بروید و این موضوعها را مطالعه کنید، اما آیا عقل ما دفع ضرر احتمالی را واجب نمیداند؟ بعضی از اینها در فرقهها میگویند ترمز دستی نمازمان را کشیدهایم حال از خود نمیپرسید به چه دلیل عقلی، من باید نماز خود را ترک کنم؟ میگویند اگر نمیتوانید به خدا وصل شوید ترمز دستی را بکشید یعنی نماز نخوانید! مگر حضرت رسول(ص) نگفتند که ستون دین شما نماز است؟ دوستانی که میخواهند به سمت این مباحث بروند و در محافل آنها شرکت کنند، عاقبت کار را نگاه کنند. ما تمام زاویههای دین خود را نشناختهایم دین اسلام دینی است که از گهواره تا گور و حتی بعد از رفتن از دنیا هم برای ما برنامه دارد.