نان خورهای ایرانی “هولوکاست” افسرده شده اند
اصلاً ما در کجای ماجرای هولوکاست هستیم که باید هزینه های آن، از جمله تشدید تحریم ها را بپردازیم؟ آیا فلان شهروند ایرانی باید نسخه به دست ، از این داروخانه به آن داروخانه برود و داروی فرزند بیمارش را پیدا نکند چرا که "تاجران تحریم" ، می خواهند توپ هولوکاست محکم بر زمین حریف کوبیده شود و پاشنه آشیل غرب درد بگیرد؟!
عصرایران – « متاسفانه نرمش رئیسجمهور محترم کشورمان در مقابل حریف، تنها به لحن ایشان در گفتار خلاصه نشده بود بلکه جناب روحانی – شاید بیآن که متوجه باشند و یا بخواهند – در برخی از مواضع خود به گونهای سخن گفتند که از دیپلمات کارکشته و پرسابقهای نظیر ایشان دور از انتظار بود.
آقای روحانی در پاسخ به خبرنگار سی.ان.ان که نظر ایشان را درباره «هولوکاست» پرسیده بود، به اظهارات قبلی خود دراینباره اشاره کرده و گفتند؛ من دیپلمات هستم و نه مورخ و دراینباره – هولوکاست – باید مورخان نظر بدهند.
این در حالی است که جناب روحانی میتوانست با استفاده از این پاس – به قول والیبالیستها – آبشار محکمی بر زمین حریف بکوبد و در ادامه پاسخ خود اضافه کند «البته تعجب میکنم که چرا به هیچ مورخی اجازه تحقیق و بررسی در این زمینه داده نمیشود.»
این پرسش میتوانست توپ هولوکاست را در میدان حریف بیندازد و جناب روحانی باید میدانستند که ممنوعیت تحقیق درباره هولوکاست یکی از پاشنه آشیلهای به شدت آسیبپذیر صهیونیستها و غرب است. »
آنچه، خواندید بخشی از یادداشت امروز یکی از روزنامه های متعلق به جریان افراطی در کشور است که “بحران زا” و بحران زی” هستند و این روزها به شدت ، در صدد تخریب فعالیت های دیپلماتیک دولت هستند ، فعالیت هایی که با اعطای اختیارات لازم از سوی رهبر معظم انقلاب انجام می شود ولی گویا “تاجران تحریم” ، حتی “نرمش قهرمانانه” اعلام شده از سوی ایشان را نیز بر نمی تابند و چون دست شان به جایی بند نیست، به بهانه گیری هایی متوسل می شوند که آدمی را به یاد قوم بنی اسرائیل می افتد!
واقعاً باید از این فرقه پرسید که چه آب و نانی و عزتی برای مردم ایران در ماجرای هولوکاست وجود دارد که اینان این قدر بر روی آن تأکید دارند و اصرار می کنند که باید مدام از هولوکاست دم بزنیم؟
هولوکاست ، ماجرایی است مربوط به :
-سرزمینی دیگر
-زمانی دیگر
-انسان هایی دیگر
-دعوایی دیگر
که هیچ کدامشان ربطی به ما و منافع ما ندارد. بنابراین ، حق داریم نسبت به کسانی که در ایران، این قدر دغدغه هولوکاست دارند، بدبین باشیم و از ایشان بپرسیم چرا این قدر اصرار دارید ملت ایران را وارد این ماجرا کنید و برایش هزینه بتراشید؟!
نوشته اند: «جناب روحانی میتوانست با استفاده از این پاس – به قول والیبالیستها – آبشار محکمی بر زمین حریف بکوبد و در ادامه پاسخ خود اضافه کند:البته تعجب میکنم که چرا به هیچ مورخی اجازه تحقیق و بررسی در این زمینه داده نمیشود. این پرسش میتوانست توپ هولوکاست را در میدان حریف بیندازد.»
و ننوشته اند که احمدی نژاد که به قول خودشان، آبشار را محکم بر زمین حریف کوبید، چه گلی بر سرمان زد و چه دستاوردی برای کشور و نظام و انقلاب و ارزش ها داشت؟
آیا جز این بود که احمدی نژاد ، با مطرح کردن موضوع مرده ای به نام هولوکاست ، بار دیگر آن را بر سر زبان ها انداخت و زمینه مظلوم نمایی مجدد صهیونیست ها را فراهم ساخت و بی تعارف ، بزرگ ترین خدمت را به تل آویو کرد؟!
اصلاً گیریم که هولوکاست از اساس دروغ بوده و حتی یک نفر هم کشته نشده است و همین امروز، هم غربی ها و هم صهیونیست ها بیانیه دهند که هولوکاست افسانه ای بیش نبوده است؛ آن وقت چه چیزی گیر ما می آید؟
و اصلاً ما در کجای ماجرای هولوکاست هستیم که باید هزینه های آن، از جمله تشدید تحریم ها را بپردازیم؟ آیا فلان شهروند ایرانی باید نسخه به دست ، از این داروخانه به آن داروخانه برود و داروی فرزند بیمارش را پیدا نکند چرا که “تاجران تحریم” ، می خواهند توپ هولوکاست محکم بر زمین حریف کوبیده شود و پاشنه آشیل غرب درد بگیرد؟!
ای کاش جریان نگران هولوکاست در ایران ، همان اندازه که در دغدغه تبرئه آدولف هیتلر (و در واقع منافع مادی خودشان) را دارد ، به معیشت پر مضیقه ایرانی ها نیز می اندیشید!