صادق زیباکلام؛ آمریکاستیزان کاسب
عصرخبر: صادق زیباکلام در روزنامه شرق نوشت:
به نظر میرسد موضوع تنشزدایی با آمریکا، در حال تقسیم جامعه ما به دو بخش مخالف و موافق تنشزدایی با آمریکاست.
روزی روزگاری، در این مملکت، دشمنی با آمریکا پرستیژ و اعتبار انقلابی بههمراه میآورد. هر گروه و جریان، هر چهره و شخصیت که ضدآمریکاییتر بود، از جایگاه، اعتبار و شأن بیشتری برخوردار میشد. اما مدتهاست، دیگر، از این وضعیت عبور کردهایم.
این سخن، به هیچ روی، به معنای آن نیست که مخالفان تنشزدایی با آمریکا، یا جریانات و شخصیتهایی که همچنان اعتقاد راسخ به ضدیت و دشمنی با آمریکا دارند دیگر در جامعه ما نیستند! خیر. این درست است که آمریکاستیزی در میان بسیاری از اقشار و لایههای جامعه ایران نسبت به سالهای نخست انقلاب بسیار کمرنگتر شده است، اما جریانها، اشخاص و چهرههای آمریکاستیز در جامعه ما، هنوز، وجود دارند. برای دیدن آنها نیازی نیست که راه دوری برویم. کافی است واکنشهای آنان به سفر آقای روحانی به نیویورک را مرور کنیم.
آمریکاستیزان یکی پس از دیگری، مینویسند و میگویند اکنون نوبت آمریکاییهاست که با برداشتن تحریمها و سایر گامها حسننیت خود را نشان دهند و اگر آنان گامی به طرف ایران برندارند، بار دیگر، حقانیت و درستی دیدگاه ما درباره آمریکا به اثبات میرسد و مشخص میشود آمریکا همچنان خوی استکباری و زورگویی دارد.
این تیپ استقلال که در میان اصولگرایان تندرو این روزها خیلی طرفدار دارد، در حالی مورد تاکید قرار میگیرد که اصولگرایان بهتر از هرکس دیگری میدانند که ما امتیازی و وعدهای به آمریکا ندادهایم و گامی به سمت واشنگتن برنداشتهایم، تنها و تنها اتفاقی که افتاده آن بوده که برخلاف سنت و رویه هشتسال گذشته رییسجمهور ایران و وزیر خارجهاش با لحنی مودب و به دور از بغض و کینه و توهین و تحقیر با آمریکاییها صحبت کردهاند؛ همین و بس.
بنابراین در عمل ما هنوز اقدام مشخصی نکردهایم که توقع داشته باشیم گام بعدی را به تعبیر اصولگرایان آمریکاییها بردارند. اینکه برخی از اصولگرایان این نکته بدیهی را میدانند، اما همچنان در بوق و شیپور میدمند که آمریکا باید برای نشاندادن حسننیتش اقداماتی نشان دهد، از همان دشمنی عمیق با آمریکا حکایت دارد. همانطور که گفتیم اگرچه دشمنی با آمریکا به نسبت دهه 1360 خیلی کمرنگتر شده اما همچنان جریانات و کانونهای سفت و سخت علیه تنشزدایی با آمریکا وجود دارند.
سوال اساسی آن است که این گروهها و جریانات در روند آتی تنشزدایی با آمریکا که توسط روحانی شروع شده، چه نقشی و چه کارکردی پیدا خواهند کرد؟ آنان تا کجا بر سر تنشزدایی با آمریکا ایستادگی کرده و تلاش خواهند کرد تا جلو این مسیر را بگیرند؟ پاسخ به این پرسش خیلی ساده نیست خیلی کلی اگر خواسته باشیم آمریکاستیزان را تقسیمبندی کنیم باید آنان را به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
گروه اول را من گروه «معتقدان اصیل» یا «انقلابی» میدانم. کسانی که واقعا و قلبا باور دارند که میان ایران اسلامی و آمریکا تضادی بنیادی وجود دارد و تنها زمانی آمریکا از دشمنی با ما دست میکشد که ما پرچم سفید تسلیم را برداشته و مقابلش زانو بزنیم. به عبارت دیگر آنان همچنان در فضای پارادایم دهه 1360 و سالهای اولیه انقلاب هستند.
باور آنها به دشمنی با آمریکا، از عمق وجود و اعتقاداتشان برمیخیزد. ما باید این جریان را بپذیریم و به آن احترام بگذاریم. چراکه اعتقاداتش از سر صدق است. در عین حال باید با آنها گفتوگو داشته باشیم. نمونه چنین رفتاری، پریشب در جمع صدها دانشجوی دانشگاه امام صادق(ع) اتفاق افتاد.
بنده بههمراه یکی از استادان اصولگرا به دعوت بسیج دانشگاه امام صادق(ع) به آنجا رفتم در فضایی که تعداد قابلتوجهی از دانشجویان بهشدت علیه هرگونه مصالحه و تنشزدایی با آمریکا مساله داشتند و گویی فضا همچنان همان فضای دهه60 بود به بحث با آنان نشستم. زیرا چارهای نیست جز اینکه با آنان «دیالوگ» داشت و توضیح داد که اساسا ریشه دشمنی با آمریکا از کی پیدا شده؟ تشریح کرد که چگونه در نتیجه غلبه گفتمان سیاسی دوران انقلاب بههمراه دلایل دیگری، گفتمان دشمنی با آمریکا از اواسط سال 58 بدل به گفتمان غالب شد.
از گروه «صادقان» که بگذریم به گروه و جریان دومی میرسیم که آنان نیز بهشدت مقابل تنشزدایی با آمریکا مقاومت میکنند. این گروه عمدتا شامل افراد، اشخاص و جریاناتی میشوند که خواسته و ناخواسته مواهب هنگفتی – اعم از مواهب سیاسی و اقتصادی – از آمریکاستیزی نصیبشان شده است. البته عمده مشکل بر سر مواهب اقتصادی است. کم نبوده و نیستند کسانی که در داخل و خارج کشور از دشمنی ایران و آمریکا نفع زیادی بردهاند.
در اوایل دهه 1380 یک بررسی توسط آمریکاییها صورت گرفته بود که نشان میداد اماراتیها سالانه سه تا پنجمیلیارددلار از واسطهگری صدور کالاهایی که واردات مستقیم آنها به ایران قدغن است، سود میبرند. اگر بررسی شود مشخص خواهد شد که چندین برابر این مقدار ترکها، روسیه، چین، قطر و… از بغل دعوای ما با آمریکا سود میبرند. اما مشکل فقط تجار ترک، عرب، روس یا چینی نیستند.
بسیاری از هموطنان شریفمان هم در طول این 34سال، به واسطه دشمنی ایران با آمریکا، سودهای کلان اقتصادی بردهاند. سادهترین شیوه سودبردنشان این بود که کالایی که ورودشان به واسطه تحریمها امکانپذیر نبوده، اینان به شیوههای گوناگون وارد کشور کردهاند و سودهای میلیاردی به جیب زدهاند.
یقینا این گروه، از تنشزدایی ایران و آمریکا استقبالی نخواهند کرد و برای بازگرداندن فضای تخاصم میان دو کشور خواهند کوشید، زیرا پیامد تداوم تنشزدایی و عادیشدن مناسبات، کار و کسب تحریم محور آنها و منافع حاصل از آن را به خطر انداخته و چهبسا به تعطیلي خواهد کشاند.
حاجت به گفتن نیست که برخلاف «آمریکاستیزان صادق» با «آمریکاستیزان کاسب» هیچجوری نمیتوان کنار آمد.