دو محمودی كه ایران را دچار بحران كردند
مثلاً هر کسی که کراوات میزده را به سادگی کنار گذاشتهایم و به همین دلیل اتفاقات ۸ سال گذشته تلخترین و سختترین حوادثی بود که هم به اقتصاد کشور ضربه زد و هم تولید فکر را مختل کرد.
در مراسم رونمایی از کتاب «چند پرده از داستان روابط ایران وآمریکا و مقالات دیگر» به قلم محمدرضا دبیری و منتشر شده در انتشارات هرمس، روز گذشته(دوشنبه ۲۹ مهرماه) در مرکز فرهنگی شهر کتاب برپا شد و سیدصادق خرازی، عباس ملکی و محمدرضا دبیری پیرامون کم وکیف این کتاب سخن گفتند.
به گزارش عصر خبر به نقل از ایلنا؛ دبیری در مورد چگونگی انتشار این کتاب توضیح داد: این کتاب اولین مجموعه از مقالات سیاسی – حقوقی است که در سایت دیپلماسی ایرانی پیشتر منتشر شده که البته در ۳ جلد برای چاپ تنظیم شده و کتاب منتشر شده جلد اول از این مجموعه است.
وی ادامه داد: دراین کتاب روابط ایران و آمریکا طی ۱۲۰ سال گذشته در قالب داستانهایی پیرامون برخی رجال تاثیرگذار سیاسی نوشته شده است و همچنین به چرایی و چگونگی این روابط بعد از انقلاب و ایجاد شکاف عظیم بین این دو کشور پرداخته است تا جوانها و نسلهای بعدی انقلاب که کمتر از گذشته میدانند بتوانند از آن استفاده کنند.
دبیری ضمن بیان این مطلب به این کتاب حاصل شبه خاطرات سیاسی است و به همین دلیل ترکیب داستانی را برای آن انتخاب کرده، اظهار داشت: از افراد متعددی در این کتاب نام برده شده و به خاطرات آنها پرداختهام اما از آنجایی که هنگام نوشتن این مقالات فکر نمیکردم قرار است روزی در قالب کتاب منتشر شود، منابع مطالب زیرنویس نشده است اما در چاپهای بعدی این کار را خواهیم کرد.
این دیپلمات پیشکسوت در رابطه با سابقه روابط ایران و آمریکا خاطرنشان کرد: در این کتاب به این مسئله پرداخته شده که آمریکا که زمانی بعداز ریختن خون یک دانشجوی ایرانی به قهرمان آزادی در ایران تبدیل شد، آمریکایی که امید آزادیخواهان ایران بود چگونه تبدیل به شیطان بزرگی شد؟ این تحول انگیزه من از نوشتن این کتاب بود تا به جوانان بگویم که دلیل شعارهای مرگ بر آمریکا در جمعهای رسمی در کشور چیست.
وی ضمن طرح این سوال که چرا مردم از تماس تلفنی اوباما به روحانی سرخوش شدند، گفت: برای پاسخ دادن به سوالاتی از این دست باید دانش کافی از گذشته تاریخی روابط ایران و آمریکا داشته باشیم. متاسفانه در سنت تاریخ نویسی ما تنها وقایع نگاری وجود داشته و کمتر دیده شده که وقایع تاریخی با شرایط بین المللی ربط داده شود.
دبیری در ادامه سخنانش به سابقه فعالیتهای دیپلماتیک و همکاری با صادق خرازی و عباس ملکی در بخشهای مختلف وزارت امور خارجه در دورههای مختلف اشاره کرد و افزود: بعداز حضور در نیویورک و ژنو با کمک همکاران تعدادی کتاب انگلیسی درمورد روشهای مذاکرات سیاسی تهیه و آنها را ترجمه کردم و بعدها متوجه شدم این مطالب در قالب کتابهایی منتشر شده است. بعدتر نیز سایت دیپلماسی ایرانی را با همت آقای خرازی راهاندازی کردیم که همچنان با مطالب جدید به روز میشود.
در بخش بعدی این مراسم صادق خرازی صحبتهای خود را در ۳ باب تقسیم بندی کرد که عبارت بودند از: توضیحات در مورد شخصیت و ویژگیهای اخلاقی محمدرضا دبیری، مشکلاتی که در ادبیات سیاسی دیپلماتهای ایرانی وجود دارد و خودسانسوریهای شدید در این حوزه، درد و دلهایی چند از فضاهای سیاسی موجود در کشور و چیستی و چرایی مناسبات ایران با غرب و آمریکا.
خرازی اظهار داشت: از زمانی که در سپاه بودم آقای دبیری را میشناختم که ادبیاتی لفظ قلمی داشت و برای ما که تازه از جنگ آمده بودیم این ادبیات سیاسی جالب بود ولی دوستی ما از زمان معاونت در وزارت امور خارجه آغاز شد و بعد در سمتهایی که خارج از کشور ودر کشورهایی چون هند و پاریس تجربه شد. در مجموع من هرگاه که در خدمت ایشان بودم و حتی همین امروز، همواره چیزهایی از ایشان یاد گرفتهام.
وی با اشاره به خانواده آقای دبیری و ویژگیهایی از شخصیت و منش ایشان، به برکنار شدن از منصب دیپلماتی در پاریس به لطف محمود احمدینژاد که از نگاه وی بعد از محمود افغان، دومین محمود در تاریخ بوده که ایران را دچار بحرانهای گسترده کرده است، اشاره کرد و گفت: حرف و حدیث پشت سر ما زیاد بود که مثلاً اینها جاسوس هستند و… در چنین شرایطی سایت دیپلماسی ایرانی را راهاندازی کردیم و هدفم این بود که ثابت کنم در ایران به جز صداهایی که حاکم شدهاند صداهای دیگری هم هست، عقلانیت هست و آدمهای صاحب نظر و عاقل وجود دارد. منتهی اصل دموکراتیک بوده که منجر به روی کار آمدن دولتی از آن دست شده است.
خرازی، دبیری را شخصی مهجور و مشتاق و فرصت طلب خواند و از نشر هرمس بابت حمایت از انتشار این کتاب تشکر کرد که البته مقارن شدنش را با شرایط سیاسی خاصی که در آن هستیم بر ویژگیهای آن افزوده است.
وی در بخش پایانی سخنانش به مشکلات موجود در جامعه سیاسی کشور اشاره کرد و افزود: یکی از مشکلات اصلی ما عدم شناخت از طرف مقابل در روابط بین المللی است. نگاههایمان تنها یک نگاه ژورنالیستی به جهان است آنچنان که اگر کشوری بدترین حرفها را برای ما کادوپیچ شده بفرستد فکر میکنیم حرفهای خوبی هستند زیرا قدرت تحلیل آنها را نداریم.
خرازی ادامه داد: ما بحران دانش در سیستم آموزشی سیاسی داریم. البته علم و دانش نزد تحصیل کردهها وجود دارد اما مشکل ما، مشکل بینش است. زیرا سالهای سال دچار خودسانسوریهای شدید بودهایم مثلاً هر کسی که کراوات میزده را به سادگی کنار گذاشتهایم و به همین دلیل اتفاقات ۸ سال گذشته تلخترین و سختترین حوادثی بود که هم به اقتصاد کشور ضربه زد و هم تولید فکر را مختل کرد.
وی با اشاره به تلاشهای دیپلماتهای متخصص و حرفهای در دوران جنگ تحمیلی و کنار گذاشته شدنشان در دورههای بعدی افزود: پرداختن به ادبیات سیاسی تعطیل شد و نتیجهاش این بوده که ما امروز هیچشناختی از آمریکا و اسرائیل نداریم و شناختهای ما منوط است به مطبوعات و ژورنالیست که در بسیاری از موارد موجبات گمراهی نسل ما را فراهم میآورد.این دیپلمات با سابقه ضمن انتقاد به سیستم آموزشی علوم سیاسی و بیان این مطلب که فارغ التحصیلان علوم سیاسی هنوز فرق CIA و FBI را نمیدانند، گفت: متاسفانه نگاهها سطحی شده آن قدر که یک تماس تلفنی ساده حتی اندیشمندان و صاحبنظران ما را خوشحال میکند. البته من منکر این نیستم که این تماس تابویی را شکست اما برای کسی مهم نیست که ما به ازای این تماس تلفنی چه بوده؟ چه اتفاقی افتاده بعد از ۳۴ سال؟
وی افزود: ما ایرانیها علم یادنگرفته اما مدعی هستیم این عدم شناخت تا باعث ایجاد هیجانات و ذوق زدگیهای فاقد آگاهی میشود و از دل این ناآگاهیها و ذوق زدگیها است که شرمندگیهای تاریخی به وجود میآید.
عباس ملکی دیگر سخنران این مراسم در رابطه با کتاب «چند پرده از داستان روابط ایران و آمریکا» گفت: به نظر من این کتاب در یک نگاه کلی میتواند در ۲ محور اصلی پیگیری شود که همانا رابطه ایران با روسیه و رابطه ایران با آمریکاست. برای من این ۲ بخش ارزش زیادی دارند خصوصاً بخش روابط با روسیه که معتقدم به دلیل منافع مشترک و نزدیکی به ایران حتی از روابط با آمریکا مهمتر است.
وی ضمن بیان این مطلب که روابط و منازعات ایران و شوروی از زمان محمود افغان همچنان ادامه دارد، گفت: شبه حمله روسیه به ایران از زمانی عقد قراردادی که در آن آمده است روسیه در صورتی که مخالفانش از طریق ایران به این کشور حمله کنند میتوانند بدون اطلاع قبلی ارتش خود را به جنگ با ایران گسیل کند، وجود داشته و همچنین مسائل مشترک بر سر دریای خزر و منافع آن همچنان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ملکی در خصوص روابط ایران و آمریکا نیز توضیح داد: بخشهایی ازاین کتاب که به سابقه روابط ایران و آمریکا مربوط میشود نیز بسیار جالب است خصوصاً تقسیم بندی دورههای مختلف که با عناوینی چون آمریکای قهرمان، آمریکای دوست داشتنی، آمریکای بزرگ، آمریکای مدعی و آمریکای زشت در کتاب آمده است.
وی ضمن بیان این مطلب که میتوان دو عنوان دیگر را نیز به فصول این کتاب اضافه کرد، اظهار داشت: از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۳ میتوان عنوان آمریکای محروم را در تقسیم بندی مذکور قید کرد زیرا معتقدم طی این سالها آمریکا نیز خودش را از ایران، ویژگیهای اقتصادی، فرهنگ و هنر ایرانی محروم کرده است. همچنین از سال ۲۰۱۳ که مقارن است با روی کار آمدن دولت جدید در ایران میتوان آمریکا را آمریکای مسئول خواند.
ملکی در ادامه سخنانش اظهار داشت: مهمترین مشکل ما در روابط خارجی این است که ما فقط آمریکا را میبینیم و نمیدانیم که آمریکا به جز ایران با کشورهای متعدد دیگری نیز طرف حساب است و مسئولیتهای گستردهای در جهان دارد و باید به کشورهای مختلف در خصوص مسائل مختلف جوابگو باشد. مثلاً یکی از مسئولیتهای بزرگ آمریکا مسئله افغانستان است که فکر نمیکنم بعد از این آمریکا چنین اشتباهی را در کشور دیگری تکرار کند.