همسرکشی فرجام اختلاف بر سر مسافرت

عصرخبر: آنها گفتند: «مهسا به‌تازگی با جوانی 26ساله به نام سهند عقد کرده بود اما هنوز مراسم عروسی‌شان برگزار نشده بود. روز حادثه دخترمان به قصد رفتن به خانه پدرشوهرش منزل را ترک کرد اما دیگر خبری از او نشد. وقتی با سهند صحبت کردیم او هم گفت از مهسا خبری ندارد.»

کارآگاهان بعد از گرفتن مشخصات مهسا تحقیقات خود را برای یافتن سرنخی از او آغاز کردند. همزمان ماموران جنازه زنی را یافتند که در جاده‌ای روستایی رها شده بود. جسد سوخته بود و غیرقابل شناسایی به نظر می‌رسید با این حال از آنجا که احتمال داشت مقتول، مهسا باشد خانواده وی به پزشکی‌قانونی معرفی شدند و بعد از دیدن پیکر سوخته تایید کردند جسد متعلق به دخترشان است.  به این ترتیب نخستین گره پرونده گشوده و سرنوشت دختر جوان مشخص شد.

 کارآگاهان در گام بعدی تلاش خود را برای یافتن ردی از قاتل یا قاتلان آغاز کردند. والدین مهسا و سهند هیچ حدسی در این خصوص نمی‌زدند و سرنخی که بتوان آن را پیگیری کرد وجود نداشت به همین دلیل تحقیقات با کندی پیش می‌رفت تا اینکه مشخص شد مقتول با شوهر خود اختلافاتی داشت. اگرچه این اختلافات می‌توانست انگیزه‌ای برای ارتکاب جنایت باشد، اما مدرک محکمی علیه سهند در دست نبود و خود او نیز ضمن انکار قتل ادعا می‌کرد به هیچ‌وجه نمی‌داند همسرش چگونه کشته شده و اختلاف جدی‌ای نیز با او نداشت.

 کارآگاهان بعد از گذشت پنج‌ماه از وقوع جنایت مدارکی را به دست آوردند که ثابت می‌کرد سهند روز ناپدیدشدن مهسا به همان جاده‌ای رفته که جنازه در آنجا کشف شده بود. وقتی این مدرک به دست آمد سهند بازداشت شد و بعد از دوروز انکار بالاخره به کشتن همسرش اقرار کرد.  سهند در اعترافات خود گفت: «بعد از ازدواج با مهسا متوجه برخی رفتارهای غیرمتعارف او شدم. از این موضوع به‌شدت ناراحت بودم. پدر و مادرم هم که از ابتدا با ازدواج ما مخالف بودند درباره این رفتارهای مهسا مرتب به من تذکر می‌دادند به همین دلیل چندبار با وی صحبت کردم و از او خواستم رفتارش را اصلاح کند اما او اصلا نمی‌پذیرفت کار بدی انجام داده است و همان کارهای قبلی را تکرار می‌کرد. این مساله باعث شد اختلافات میان ما شدیدتر شود تا اینکه روز حادثه تصمیم گرفتم با همسرم به‌صورت جدی صحبت و مشکل را حل کنم.»

متهم به قتل ادامه داد: «آن روز پدر و مادرم در خانه نبودند. وقتی مهسا آمد دوباره همان تذکرات قبلی را تکرار کردم، او هم همان جواب‌ها را تحویلم داد و گفت قصد دارد همراه دوستانش به جنوب کشور سفر کند. از شنیدن این حرف ناراحت شدم و به او گفتم دوست ندارم با دوستانش به مسافرت برود. سر این موضوع با هم مشاجره کردیم و در حالی‌که عصبانی شده بودم به طرفش حمله کردم و با دستم گلویش را فشار دادم و وقتی به خودم آمدم که مهسا دیگر نفس نمی‌کشید. به‌شدت ترسیده بودم و نمی‌دانستم با جسد چه‌کار کنم. آن را در یکی از اتاق‌های خانه پنهان کردم تا بتوانم نقشه مناسبی بکشم.»

 سهند در ادامه توضیح داد: «فردای روز قتل خودرو پراید یکی از دوستانم را از او قرض گرفتم، جسد را داخلش گذاشتم و به جاده‌ای خلوت بردم. در آنجا جنازه را در گودالی انداختم و فرار کردم. قتل را قبول دارم اما آتش‌زدن جنازه کار من نبود و نمی‌دانم جسد چطور سوخته است.»

کارآگاهان در ادامه تحقیقات این احتمال را مطرح کردند که جسد همراه با زباله‌هایی که آن اطراف بود به آتش کشیده شده و درواقع سوزاندن پیکر مهسا غیرعمدی بوده است.

بنا بر این گزارش متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.