مرتضوی: احمدینژاد گفت نگران نباش
مگر آقاي ربيعي نزديكان خود را در بخشهاي مختلف مديريتي وزارتخانه و تأمين اجتماعي منصوب نکرده اند؟ برادر خانم اينجانب در مصوبه هيئت مديره به شركت ايرانول به مدت يكسال مأمور به خدمت شده است.
عصر خبر به نقل از جهان:مديرعامل سابق تامين اجتماعي اتهامات متعدد در پرونده تحقيق و تفحص موجب شده است که در اين روزها بهدنبال تبرئه و دفاع از خود باشد. به همين دليل با لهجه يزدياش خيلي گرم از پيشنهاد ما استقبال ميکند. بهدليل پست قضايي که در کارنامه خود دارد، هميشه چند محافظ همراه دارد. چندين و چندبار مکان مصاحبه را عوض کرده و حالا در ساختماني خالي از سکنه، حوالي خيابان آزادي ميزبان ماست.
نسبت به فلش دوربينها حساس است و تمرکزش را از دست ميدهد. قانون را خوب ميداند خيلي برايش زمان مهم نيست. آنچه مهم است دفاع کامل از خود است؛ پس دور از انتظار نيست که مصاحبه با وي پنج ساعت طول بکشد.
سابقه فيلمبرداري از فاضل لاريجاني را نيز در کارنامه دارد و همين امر سبب ميشود ناخودآگاهمان در ميانه مصاحبه بهدنبال دوربين جاسازي شده و ميکروفون بگردد!
متن پیش رو خلاصه بخش هایی از این مصاحبه ۵ ساعته است که متن کامل آن در هفته نامه پنجره منتشر شده است:
*من با اينکه حکم را سياسي و غيرحقوقي و غلط ميدانستم، پس از اعلام قطعيت حکم توسط ديوان عدالت اداري به دولت اعلام کردم که از فردا بهعنوان مديرعامل به تأمين اجتماعي نميروم.
*وقتي پاستور رسيدم آقاي احمدي نژاد خيلي گرم استقبال کرد و گفتند شما اصلا نگران نباشيد، من فردا از شما دفاع ميکنم، شما بهجاي آمدن به اينجا بايد ميرفتيد سرکارتان و وقت خود را براي اين کارها هدر نميداديد. ديدم آقاي احمدينژاد اصلا در فضاي استعفاي من نيست. نامه را به ايشان نشان دادم و توضيح دادم که آقاي حداد گفتهاند مصلحت نظام است که کنارهگيري کنم. آقاي احمدينژاد گفتند من فرد دوم مملکت هستم، مصالح نظام را من بهتر ميدانم يا نمايندگان تهران؟ الان لازم است که شما براي خدمت به بيمهشدگان تأمين اجتماعي آستين بالا بزنيد و شبانه روز کار کنيد، من هم حمايت ميکنم. شما در اين سنگر خدمت کنيد. اگر امروز بر سر شما کوتاه بياييم اينها فردا در رابطه با افراد ديگر مدعي ميشوند. آقاي احمدينژاد خيلي محکم برخورد کردند و من هم بعد از جلسه با آقاي احمدينژاد همه وقايع را براي آقاي حداد بازگو کردم و صراحتا گفتم که ايشان استعفاي مرا نپذيرفتند.
*بابک زنجاني از طرف دولت يا باند و گروه خاصي معرفي نشده بود. بنده يک دوست مذهبي و هيئتي داشتم که با من تماس گرفت و مدعي شد رفيقي دارد که قصد خريداري شرکتهاي تأمين اجتماعي را دارد. او گفت که زنجاني در خارج از کشور سرمايههاي کلان و بانک خصوصي دارد که توانايي خريد اين شرکتها را نيز دارد و به واسطه تحريمها مجبور است سرمايه خود را به داخل کشور منتقل کند. بعد از اين معرفي، ملاقاتي با زنجاني انجام دادم كه پيشنهادهاي وي منطقي و خوب بهنظر رسيد. بعد از اين ملاقات با مسئولين ذيربط در وزارت اطلاعات تماس گرفتم تا ادعاي بابک زنجاني را از طريق آنها استعلام کنم. آنها در تماس تلفني و جلسات حضوري در محل سازمان اعلام کردند که زنجاني براي انجام اين معامله مورد تأييد ماست و ارزي که از طريق اين قرارداد وارد کشور ميشود يک فرصت است که نبايد آن را از دست داد. البته مشورت من با بانک مرکزي هم منجر به همين نتيجه شد و آنها هم موافق اين تفاهمنامه و انتقال ارز به کشور بودند.
*موضوع غيرشمول اختصاص به سازمان تأمين اجتماعي ندارد و در همه وزارتخانهها و سازمانها اين موضوع هست يا مثلا رياست محترم مجلس در همين سال جاري شنيدهايم طبق قانون رقمي در حدود ۳۰ ميليارد تومان بودجه غيرشمول دارد که ميتواند به اشخاص حقيقي و حقوقي بنا به تشخيص خودشان بدهند. حتي آقاي باهنر در جلسه گفت که ماهي ۳۰۰ هزار تومان به نمايندگان ميدهيم که در حوزه انتخاباتي به آدمهاي محروم بدهند كه يک نفر از نمايندگان در همان جلسه تکذيب کرد که آقاي باهنر، اين را به ما نميدهيد! چرا توقع ايجاد ميکنيد. پس معلوم است آنجا هم اين ابهامات وجود دارد.
*طبق قانون مطبوعات، اگر هر بحثي در رابطه با اداره، انتشار و تيتراژ روزنامه مطرح شود به عهده مديرمسئول است. اين يک اصل است؛ پس او بايد پاسخگو باشد ضمن اينکه براي واحدهاي مختلف تأمين اجتماعي روزنامه هميشه مجاني بوده است. از اول تا به حال مجاني ميفرستند. زمان آقاي نوربخش مديرعامل فعلي نيز مجاني ميفرستند. در زمان انتخابات همه روزنامهها بهطور طبيعي تيراژشان بالا ميرود. آن هم که دست من نيست که تيراژش بالا رفته يا پايين. خودش ميداند او بايد جواب بدهد. اين را بايد مدير مسئول جواب بدهد. اگر تيراژ روزنامهاي بالا برود حسن کار اوست و عيبي محسوب نميشود.
*همه پرداختيهاي دوره يک و نيم ساله من مربوط به مجلس نهم است. عدد اعلامي توسط آقاي محجوب دروغ است و از روي سوء نيت به منظور ابهام آفريني عدد ۳۷ را ذکر كرده است.
*ما سه تا ليست کلي داريم. علت اينکه اسامي را به آقاي محجوب ندادم اين بود که کارمند ايشان مطالبي را به من گفت و متوجه شدم ايشان ميخواهد رقباي خود را تخريب کند. آنها پيشنهاد دادند در رابطه با يکي از نمايندگان، مدرکي به آنها بدهم. بعد با من در حذف برخي از موارد همکاري کنند. احساس کردم که ميخواهند سوءاستفاده کنند. الان شما ميبينيد مدارک و اسناد داخل سازمان تأمين اجتماعي روي ميز رسانههاي ضدانقلاب خارج از کشور است و مانور تبليغاتي خودشان را ميدهند. مقصر آقاي محجوب است و او اين اسناد را غيرقانوني منتشر كرده و در اختيار ضدانقلاب قرار داده است. پس من حق داشتم و الان هم حق دارم نسبت به آن قسمت از اسنادي که فقط در اختيار خودم است ايشان را محرم ندانم و به او سندي ندهم. البته به دادگاه و مراجع ذيصلاح و امين در موقع خود ارائه ميکنم.
*پرداخت حقوق هيچ ارتباطي با مديرعامل ندارد. اين حقوق در هيئت امنا و در هيئت مديره تصويب شده و اجرا ميشود و براساس آن، امور اداري و مالي سازمان، حقوق مديران و کارمندان را محاسبه و ابلاغ ميكند. مديرعامل هيچ دخالتي در تعيين ميزان حقوق معاونين خود ندارد.
*برادر خانم بنده کارمند پيماني سازمان تأمين اجتماعي بوده است. براي اينکه بتوانيم اشراف بهتري به شرکت ايرانول داشته باشيم با درخواست انتقال ايشان از سوي شرکت ايرانول موافقت شد و مصوبه آن نيز هيچگونه خدشه و ايرادي ندارد. مگر آقاي روحاني برادر خودشان را به سمت بازرسي رياستجمهوري منصوب نكردهاند؟ مگر آقاي ربيعي نزديكان خود را در بخشهاي مختلف مديريتي وزارتخانه و تأمين اجتماعي منصوب نکردهاند؟ برادر خانم اينجانب در مصوبه هيئت مديره به شركت ايرانول به مدت يكسال مأمور به خدمت شده است.
*چرا تحقيق و تفحص از دورههاي گذشته نيمه کاره رها شد؟ اگر دنبال منافع خود و ساخت و پاخت نبودند چرا در آن دوران هيچ گزارشي تنظيم نشد؟ چرا زونکن اسناد دوره مجلس ششم هيچگاه مورد بررسي قرار نگرفت؟ من آن زونکن را ديدم که همه سران جبهه مشارکت مبالغ بسيار کلاني را دريافت کردهاند که پرداختيهاي ما در قبال آن هيچ است. الان شنيدهام هيچکس جرأت بررسي و انتشار اين زونکن را ندارد و آن را لاک و مهر کردهاند و خارج از مدارک سازمان در گاو صندق نگهداري ميکنند. با ورود آقاي محجوب، زونکن مجلس ششم حکم هولوکاست را پيدا كرده است و کسي حق دخالت و ورود به آن را ندارد! شنيدهام كليد آن گاوصندوق را به آقاي وزير دادهاند تا كسي در سازمان به اسناد دسترسي نداشته باشد.
*طرف امروز همه کاره رسانهاي دولت شده است مرا اتفاقي در مراسم تحليف ديد و گفت يادتان هست مرا بازداشت کرديد؟ و من هم گفتم يادم هست. تو هم يادت هست که چه خيانتهايي انجام دادي که بازداشت شدي؟! من بيصبرانه منتظر برگزاري دادگاه هستم و صحن علني دادگاه صحنه رسوايي اين گروه خواهد شد. من پشت پرده اين جريانات را به لطف الهي با ارائه اسناد و مدارك رسوا خواهم کرد.