ناگفتههای تمدن
استاندار سابق تهران، کشورهایی مثل پاکستان، ترکیه و هند را جزو کشورهای چند پایتختی دنیا عنوان کرد و گفت: این کشورها از ابتدا با نقشپذیری این طرح چند پایتختی را اجرا کردند نه اینکه پایتخت خود را انتقال داده باشند. البته مشابه این طرح برای تهران نیز عنوان شد که اصفهان پایتخت فرهنگی و سمنان یا اراک پایتخت اقتصادی باشد. هر چند چنین طرحی نیازمند یک برنامه بلند مدت است و مردم شهرهای پیشنهادی نیز واکنش منفی نسبت به جابجایی پایتخت به شهرشان دارند.
عصر خبر : تصمیم برای انتقال پایتخت که این روزها نقل و نبات هر محفلی شده و از راننده تاکسی گرفته تا مجلسیها درباره آن اظهارنظر میکنند، بهانهای شد تا پای گفتوگوی مرتضی تمدن – استاندار سابق تهران بنشینیم و معضلات و موضوعات این ابرشهر و چشم و چراغ ایران را از زبان مسئول سابق پایتخت بپرسیم؛ مسئولی که در روز تودیع خود با در دست داشتن اسناد و گزارشهایی از عملکرد کلانشهر تهران برای تحویل به استاندارجدید، سوژه عکاسان نیز شد.
تمدن در طبقه اول ساختمانی در خیابان وزرا پذیرای ما شد، او که پیش از این کارمند رسمی صداو سیما بود، میگوید در حال انجام امور اداری برای بازگشت به رسانه ملی است.
این گفتوگو با احتساب همه آن بخشهایی که “Off the record” (خارج از ضبط)انجام شد، حدود دو ساعت به طول انجامید. با تمدن درباره انتقال پایتخت، سبکسازی تهران، مسکن مهر و … به بحث و گفتوگو پرداختیم. در طول مصاحبه استاندار سابق پایتخت با تشریح چکیده 285 طرح پژوهشی و تحقیقاتی این موضوعات و انتقاد شدید از موضعگیری دولت جدید نسبت به “مسکن مهر” میگوید: “دروغ است، هر تهمتی که دولت به مسکن مهر میزند، دروغ است.”
مرتضی تمدن در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار «شهری» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره انتقال پایتخت، سبکسازی تهران و تشدید آلودگی آن و اینکه آیا با انتقال تهران میتوان مشکلات آلودگی هوا، ترافیک و سایر معضلات این ابرشهر را حل کرد، گفت: بحث انتقال پایتخت بحث جدیدی نیست و بر اساس اسناد موجود طرح اولیه این موضوع به دهه 60 و 70 بازمیگردد، هرچند پس از آن مدتی مسکوت ماند و بار دیگر در اواخر دهه 80 و اوایل 90 به جریان افتاد.
وی با تاکید بر اینکه تصمیمگیرندگان این موضوع لازم است به صورت جزیرهای درباره انتقال پایتخت عمل نکنند، افزود: در آن زمان به عنوان استاندار ، تمام مطالعاتی که در وزارت مسکن و شهرسازی قدیم، دفتر تحقیقات و مطالعات نهاد ریاست جمهوری، مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، کتابخانه ملی و وزارت کشور در این خصوص وجود دارد، مشاهده و برخی را نیز مطالعه کردهام، لذا مسئولین دولت جدید که میخواهند در کم و کیف طرح انتقال تهران قرار بگیرند، کار را از صفر شروع نکنند.
مطالعات طرح انتقال پایتخت در کتابخانهها خاک میخورد
تمدن تصریح کرد: تمامی مطالعاتی که در این مراکز در خصوص طرح انتقال پایتخت وجود دارد، با صرف هزینههای سنگین به مشاوران در زمان خود جمع آوری شده است و امروز در گوشه کتابخانهها این مطالعات و تحقیقات خاک میخورند در حالی که تصمیمگیرندگان میتوانند به این اسناد مراجعه کنند.
کنار گذاشتن پژوهشهای گذشته یک آفت است
استاندار سابق تهران با اشاه به اینکه گویا در دولت کمیتهای برای بررسی طرح انتقال پایتخت تشکیل شده، اظهار کرد: این یک آفت است که آنچه را در گذشته انجام شده کنار بگذاریم و از نو مطالعه موضوع را آغاز کنیم، چرا که وقت و هزینه زیادی را به خود اختصاص میدهد. بنابراین این اقدام دوباره کاری است و دقت همه را خواهد گرفت.
وی با بیان اینکه مطالعات انجام شده درباره انتقال پایتخت در گذشته مطالعات نسبتا کاملی است، تصریح کرد: البته این به آن معنا نیست که هر آنچه در این مطالعات عنوان شده، آن را قبول داریم اما این طرح مطالعه شده و 285 عنوان مطالعات انجام شده در خصوص تهران و مسایل تهران از قبیل انتقال پایتخت، مهاجرت و موضوعات اجتماعی این کلانشهر وجود دارد که در روز تودیع آن را در اختیار استاندار جدید تهران قرار دادم که امیدوارم استفاده شود.
تمدن گفت: مسئولان باید کمی دقت و حوصله به خرج بدهند و به این مطالعات، فرضیات، پیشنهادات و نظریات سری بزنند و بررسی کنند و ببینند که موضوع از زوایای نگاه متخصصان چگونه ارزیابی شده است.
استاندار سابق تهران بررسی طرح انتقال پایتخت را با استناد به چکیده مطالعات انجام شده برای این طرح اینگونه بیان کرد: مطالعات انجام شده امر انتقال پایتخت را با کلی گویی مطرح نکرده است و در یک فرآیند کلی گفته نشده که پایتخت انتقال پیدا کند، بلکه در مطالعات نقشهایی که تهران در آمایش کشور دارد، مورد مطالعه و تفکیک قرار گرفته و نقش سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن تعریف شده است.
وی افزود: در این مطالعات به نقش سیاسی و اقتصادی تهران به عنوان دو نقش قالب اشاره شده و اهمیت و نقشهای بعدی پس از این دو نقش تعریف شده است. همچنین در این مطالعات عنوان شده که برخی از این نقشها قابل انتقال هستند و مثال روشن آن این است که گفته شده پایتخت اقتصادی کشور لزوما میتواند تهران نباشد و یکی از گزینههای مهندسین مشاور برای پایتخت اقتصادی نیز استان “اصفهان” بود البته کارشناسان این نقش را برای استانهایی که پتانسیل کافی را از لحاظ زیر ساختها دارند از جمله فارس وخوزستان نیز مطرح کردند.
استاندار سابق تهران در ادامه خاطرنشان کرد: در مطالعات انجام شده متخصصان بر این باورند که به لحاظ اهمیت، نقش و ماموریت سیاسی، پایتخت سیاسی باید در تهران بماند اما پایتخت اقتصادی منتقل شود. این کارشناسان انتقال را نیز تعریف کردهاند و نگفتند که وزارتخانهها یا کارمندانش منتقل شود، بلکه ساز و کارها و بخشهای مربوط به تصمیمگیری کلان اقتصادی را در تهران نگه داریم، اما مجموعه شرکتها و زیر مجموعهها را در استان دیگری تعریف کرده و گفته شده که این بخشها میتواند در استانهای دیگر باشد.
صاحبنظران تاکید بر ماندن پایتخت سیاسی در تهران دارند
وی تصریح کرد: برای نقشپذیری سیاسی تهران ، متخصصانی که انتقال پایتخت را بررسی کردند، معتقدند که نمیتوان نقشپذیری سیاسی تهران را تفکیک و منتقل کرد و به این نتیجه رسیدند که از لحاظ سیاسی تهران باید پایتخت باشد.
تهران حکم یک جعبه تقسیم را دارد
استاندار سابق تهران در ادامه سخنان خود درباره طرح انتقال پایتخت و نقطه نظرات کارشناسانی که این طرح کلان را بررسی کردهاند، اظهار کرد: از نگاه جغرافیای سیاسی و آمایش سرزمین نیز کارشناسان معتقدند که تهران به تمام مناطق کشور دسترسی دارد و این کلانشهر حکم یک جعبه تقسیم را دارد و همچنان از لحاظ سیاسی باید پایتخت بماند اما از نظر اقتصادی قابل تفکیک و انتقال است. زمانی که تهران به عنوان پایتخت ایران انتخاب شده بود، در مرکز ثقل بوده و به مرور زمان بیشتر از شمال کشور جغرافیای آن کمتر شد و امروز به نظر میرسد که تهران در شمال جغرافیای ایران قرار دارد، در حالی که در گذشته هرات، بخشی از کشورهای آسیای میانه – قفقاز جزء ایران بوده و تهران مرکز محسوب میشد.
وی در پاسخ به این پرسش که برخی مراکز و نهادهای حساس و مهم در تهران قرار دارد و علیرغم کوچک بودن محدوده شان، اهمیت قابل توجهی دارد، بحث جابجایی این مجموعهها را چگونه میتوان بررسی کرد؟ گفت: در مورد انتقال طرح نباید احساسی و شتابزده عمل کرد، چرا که این مقوله بسیار پیچیده است، اما از سوی دیگر نیز نباید آنچنان این طرح را پیچیده کرد که از مواجه شدن با آن ترسید؛ مثل فردی که نام فرزندش را رستم گذاشت اما از نزدیک شدن به وی میترسید.
وی افزود: برای اندیشیدن و نحوه زندگی کردن در این کلانشهر باید به موضوعات آن ورود پیدا کرد. این وظیفه دولت نیست بلکه وظیفه حاکمیت است. چرا که مساله انتقال تهران، مساله حاکمیتی است، نه یک بحث برای دولت و اینگونه نیست که با یک قانون در مجلس، دولت را موظف کنیم که پایتخت را انتقال دهد و این حرف، شدنی نیست.
جرقهای که احمدینژاد در تهران زد
تمدن با تاکید بر اینکه مساله انتقال تهران مربوط به یک قوه و وزارتخانه نیست، اضافه کرد: احمدینژاد جرقه این کار را در توزیع نقشها و ماموریتهای تهران زد، به این معنا که تمام کارخانجات و مراکز بزرگ صنعتی را به استانهای دیگر کشاند. شما فکر میکنید برای چه چنین اقداماتی را انجام داد و اعتبارات عمرانی را به استانها برد؟ برای توزیع نقش اقتصادی تهران بود در حالی که امروز اقدامات وی مورد انتقاد قرار گرفته است.
وی با تاکید بر اینکه این اقدامات و نحوه اجرای احمدینژاد درست بود، اظهار کرد: دولت دهم امکانات را در روستاها توزیع کرد تا مردم روستا در روستاهایشان بمانند به عنوان مثال بزرگترین رقم مقاومسازی ساختمانهای روستایی در طول تاریخ کشور در دولت احمدینژاد شکل گرفت و چند میلیون خانه روستایی مقاومسازی و به منازل میلیونها روستایی نیز گازرسانی شد اما بسیاری از مسئولین که امروز مدیریت کارها را بر عهده گرفتهاند، اعتقاد داشتند که این اقدامات توجیه اقتصادی ندارد.
استاندار سابق تهران با اشاره به اینکه گازرسانی به روستا آنها را به ماندن در محل زندگیشان ترغیب و تشویق میکرد، خاطرنشان کرد: نمیخواهم بگویم این روند مطلق بوده اما زمانی که گاز، برق، آب و سایر زیرساختها فراهم شد، قسمت عمدهای از روستاییان در روستاهایشان میمانند.
بلایی بر سر تهران آمد
تمدن سخنان خود را با طرح این پرسش که باید ببینیم چه عاملی تهران را به این روز رسانده، محور گفتوگویش را به علتهای بروز معضلات تهران سوق داد و مهاجرت را علت اصلی این سردرگمی تهران و پاسخ سئوال خود عنوان کرد و گفت: آن چیزی که این بلا را سر تهران آورد، مهاجرت بود.
وی با طرح این پرسش که آیا عامل دیگری جز مهاجرت را برای این شرایط پیش آمده میشناسید؟ و چه اتفاقی افتاد که جمعیت کشور به سمت تهران سراریز شده؟ گفت: اشتغال همان حلقه مفقوده ایست که همه را به تهران کشانده و می کشاند.
به اعتقاد تمدن، تمرکز تمام خدمات کلیدی و مهم در تهران و ایجاد پس زمینههایی از زوایای زندگی شخصی مردم از جمله مدرنگرایی، لوکسگرایی، شهرنشینی و اینکه افراد احساس میکردند با آمدن به تهران به شان و شخصیت آنها افزوده میشود، باعث سیل مهاجرت به سمت تهران شد و این کلانشهر را به چنین روزی درآورد.
علاج مشکل پایتخت، توقف مهاجرت به تهران و مهاجرت معکوس است
استاندار سابق تهران علاج درد را بازگشت به همان نقطه شروع درد یعنی “مهاجرت معکوس” بیان کرد و گفت: باید از همان نقطه شروع که تهران را به چنین روزی دچار کرد، برگردیم و مسیر را اصلاح کنیم و تنها راهحل مهاجرت معکوس است.
وی ادامه داد: زمانی که در کارگروه سبکسازی پایتخت کار را شروع کردیم، صاحبنظران نیز تاکید داشتند که باید ورودی تهران را اصلاح کنند و این کار شبیه به کشیدن آب حوض است که ابتدا باید ورودی آب بسته شود و پس از تخلیه آن، آب جدید در حوض قرار گیرد. در تهران نیز ابتدا باید جلوی سیل مهاجرت به تهران گرفته شود و تا زمانی که این بخش حل نشود، رفتن روی علتها و دلایل دیگر، اقدام در مسایل فرعی است و حرکت در مسیر اصلی نیست.
استاندار سابق تهران تصریح کرد: تمام نسخههایی که در مطالعات برای تهران پیچیده شده، بر محور مهاجرت معکوس و توقف مهاجرت جدید به تهران است و ممکن است به اشکال گوناگون آن را بیان کرده باشند اما همه تحقیقات و مطالعات یک نقطه مشترک دارد و آن هم توقف روند مهاجرت فعلی و مهاجرت معکوس.
این مقام مسئول در دولت دهم باز هم تاکید کرد که احمدینژاد در این مسیر کار و وقت صرف کرد و در روستاها و استانها پول خرج کرد و طرحهای بزرگ صنعتی و تحقیقاتی واقتصادی را در کشور توزیع کرد و این مساله باعث شد در استانهایی همانند بوشهر، سیستان و بلوچستان و لرستان دهها کارخانه فولاد، سیمان، آلومینیوم و کارخانجات کلیدی ایجاد شود تا دلیلی برای مهاجرت وجود نداشته باشد، چرا که محل کار و سکونت در جوار هم قرار دارد و فرد در منطقه میماند.
تهمتی که دولت به مسکن مهر میزند، دروغ است
وی توقف طرحهای مسکن مهر را اتفاق بدی خواند که در حال رخ دادن است و خاطرنشان کرد: یکی از پیامدهای توقف مسکن مهر، تشدید مهاجرت به شهر تهران خواهد بود. چرا که وقتی فرد میداند نمیتواند صاحب خانه شود، در زاغهها و حلبیآبادهای تهران ساکن میشود.
تمدن با رد کردن اشکالات و انتقادات در حوزه مسکن مهر حتی در نحوه عملکردی آن با وجود گزارش های تصویری و مشکلات مردمی ساکن در این پروژهها، تاکید کرد که مسکن مهر هیچ اشکالی نداشت و هیچ پروژهای فاقد امکانات نبود و اینکه گفته میشود امکانات ندارد، دروغ میگویند. هر آنچه درباره مسکن مهر میگویند تهمت است و دروغ میگویند و این کار برای دولتی که خود را به عنوان دولت راستگو مطرح کرده، زشت است که دروغ بگوید، چرا که هیچ مسکن مهری در کشور نداریم که فاقد امکانات باشد.
تمدن درباره گزارشهای تصویری و مستند مسکنهای مهر استانها که فاقد امکانات اولیه هستند، گفت: مستندات آن را بیاورید تا بررسی کنیم و اینکه عنوان شده در و دیوار برخی واحدها ایراد دارد بی معنی است، مگر در ساختمانسازی و انبوهسازی عیب و ایرادی پیدا نمیشود؟
استاندار سابق تهران ایرادهای وارد بر طرح مسکن مهر و اشکالات را بهانهجویی برشمرد و اذعان کرد: بزرگترین پروژه مسکن کشور در تهران کلید خورد که 400 هزار واحد در دستور کار بود و بسیاری در این واحدها ساکن شدهاند.
توقف مسکن مهر بلایی است که تشدید مهاجرت به تهران را تکرار خواهد کرد
وی گفت: بلایی که در تشدید مهاجرت به تهران تکرار خواهد شد، تعطیلی مسکن مهر است که دولت دستور توقف آن را صادر کرده است و این مساله ضربه سنگینی به قشر کمدرآمد کشور بوده و مهاجرت را تشدید خواهد کرد.
تمدن با صحه گذاشتن بر عملکرد دولت دهم در این بخش، اظهار کرد: بردن خانهسازی به تمام پهنههای کشور و احداث مسکن در شهرکهای اقماری شهرهای بزرگ توسط احمدینژاد برای ماندگاری جمعیت و جلوگیری از گسیل شدن آنها و مهاجرتشان به شهرهای بزرگ از جمله تهران بود. اگر مسوولین میخواهند مشکل تهران را فقط برای امروز حل کنند همین جنجالهای اخیری که این روزها مبنی بر امکان انتقال تهران در رسانهها راه افتاد، کافی است و پاسخ آن هم مشخص است و اینکه انتقال پایتخت امکانپذیر است یا نیست، باید بگویم که هیچ کاری نشدنی نیست و هر موضوعی راهحل خودش را دارد.
نباید به بحث انتقال پایتخت جزیرهای نگاه شود
تمدن با تاکید بر اینکه نباید به بحث انتقال پایتخت جزیرهای نگاه شود، اضافه کرد: تهران را مهاجرت به این نقطه رسانیده و درمان آن همین مسیری است که اتفاق افتاده و باید مهاجرت معکوس در اولویت کار دولت باشد.
استاندار سابق تهران در ادامه گفتوگویش با ایسنا، گفت: بردن چهار تا وزارتخانه از تهران که انتقال پایتخت نیست، چرا که این اقدام تنها مراجعات به تهران را کاهش میدهد ولی بار تهران را سبک نمیکند.
تمدن به دولت یازدهم توصیه کرد که دولت در ابتدا باید سیاست مسکن مهر را در مناطق دور افتاده ادامه دهد، ایرادهای این طرح را اصلاح و طرح آمایش کشور را بر مبنای توزیع عادلانه اشتغالزایی تعریف کند. همچنین سیاست دولت دهم را در تقویت نقش استانها ادامه دهد و ضمن پیاده کردن استانداردهای زیست محیطی، روند مهاجرت به تهران را کاهش دهد و پس از آن برای تهران در وضعیت موجود تدابیری اتخاذ کند.
وی با اشاره به اینکه تفکیک نقش فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در تهران امکانپذیر است، اظهار کرد: اگر به استان تهران به عنوان یک پهنه جغرافیایی نگاه کنید، یک تصمیمگیری خواهید داشت و اگر به عنوان یک ابرشهر و مرکز تصمیمگیری سیاسی به آن نگاه شود، تصمیمگیری دیگر را میطلبد. اما در نهایت بحث انتقال تهران یک امر حاکمیتی است و حاکمیت باید سبکسازی تهران را در یک طرح جامع کلید بزند.
تمدن با اشاره به مشکلات فعلی تهران ازجمله آلودگی، ترافیک و سکونتگاههای غیررسمی که در حال افزایش است، گفت: در برخی از نقاط شهری همانند جنوب کمربندی آزادگان سکونتگاه غیررسمی در حال افزایش است و بعدها قطعا جزو شهر تهران خواهد بود و خود را به بافت تهران تحمیل خواهد کرد و دولت مجبور به ارایه خدمات شهری به آنها میشود.
وی ادامه داد: اگر دولت بتواند جلوی مهاجرت به تهران را بگیرد، بخش اعظمی از سبکسازی تهران خود به خود اتفاق خواهد افتاد و اگر بتوان به مرحله مهاجرت معکوس دست پیدا کرد، قطعا گام بعدی برای سبکسازی و تعدیل تهران برداشته خواهد شد. لذا تنها راه ، سوق دادن امکانات عمرانی و آبادانی به مناطق روستایی محروم و غیربرخوردار است، چرا که بیشترین مهاجرتها از این مناطق به تهران صورت میگیرد.
بیشترین مهاجرت به تهران از غرب کشور است
به گفته استاندار سابق تهران، بیشترین مهاجرت به تهران از غرب کشور انجام میشود و کمربند غربی کشور از جمله استانهای ایلام، آذربایجان، کرمانشاه و کردستان جزو استانهایی هستند که بیشترین مهاجرت به تهران از این استانها صورت میگیرد.
وی تاکید کرد: اگر دولت به سیاستهای توزیع عادلانه در کشور تن ندهد، قطعا این سناریو از کمربند شرقی به تهران نیز اتفاق خواهد افتاد و در حال حاضر چهره برخی از چهارراهها و داخل شهر تهران به ویژه متکدیان نشان میدهد که این افراد از کدام استانهای شرقی به تهران آمدهاند.
استاندار سابق تهران در ادامه بیان کرد: سیر پرشتاب مهاجرتی که از کمربند غربی کشور تهران آغاز شد، کمکم از کمربند شرقی نیز در حال رخ دادن است و امروز جمعیت از استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و رضوی و برخی از استانهای جنوبی در حال سرازیر شدن به سمت تهران هستند.
به اعتقاد وی، اگر دولت بتواند روند کاهش مهاجرت و مهاجرت معکوس را عملیاتی کند قطعا بخش بزرگی از سبکسازی تهران اتفاق خواهد افتاد وگرنه وضعیت فعلی تکرار خواهد شد.
منتقل کردن وزارتخانهها از تهران کار بسیار دشواری است
تمدن درباره اینکه آیا میتوان وزارتخانهها را از تهران منتقل کرد یا خیر؟ پاسخ داد: این موضوع در دولت گذشته تجربه شد و بسیار کار دشواری است و اینکه یک نقطه در کشور نشانهگذاری شود و همه امکانات به آن نقطه گسیل شود، قطعا شدنی نیست. لذا از هر طرف که حرکت کنیم شاهد آن هستیم که این کار بسیار دشوار و نشدنی است. در حالی که میتوان با جلوگیری از مهاجرت به سمت تهران مشکلات این کلانشهر را حل کرد و تنها راه جلوگیری از مهاجرت نیز بردن امکانات به نقاط کمتر توسعه یافته است.
نسخه تمدن برای آلودگی هوای تهران
وی جلوگیری از مهاجرت به تهران را راهحل اساسی مشکلات پایتخت برشمرد و یادآور شد: برای حل مشکل آلودگی هوا نباید پایتخت را انتقال داد زیرا آلودگی هوای تهران با ارتقای استانداردهای زیست محیطی قابل حل است و گزینههای مدنظر برای انتقال پایتخت از جمله اصفهان و سایر شهرها اصلا کارساز نیست چرا که وضعیت آلودگی هوای اصفهان، مشهد و اراک نیز همانند تهران نگرانکننده است.
وی با تاکید بر اینکه با افزایش ارتقای خودروها، سوختهای خانگی کارخانجات و بنزین میتوان به راحتی مشکل آلودگی هوا را حل کرد ادامه داد: مساله ترافیک نیز سر جای خودش قابل حل است و لازم نیست تهران را انتقال دهیم تا مشکل ترافیک حل شود چرا که شهرهای پرجمعیتتر از تهران همانند پایتخت ژاپن، روسیه، چین و برخی کشورهای اروپایی توانستند معضل ترافیک را حل کردند.
تمدن با اشاره به اینکه برای حل مشکل ترافیک نباید لزوماً پایتخت را انتقال داد، اضافه کرد: به فرض که پایتخت را انتقال دادند تکلیف مردم تهران چه خواهد شد، آیا میتوان هشت میلیون مردم را نیز منتقل کرد؟
وی خاطر نشان کرد: امروزه شهرهای پرجمعیت دنیا توانستهاند با استفاده از ظرفیت مترو و حمل و نقل عمومی و همچنین اصلاح فرهنگ تردد و رفت و آمد بر معضل ترافیک فائق آیند، هر چند که جلوگیری از احداث و فعالیت صنایع در شعاع 150 کیلومتری اتفاق خوبی بود اما آنطور که انتظار میرفت این موضوع رعایت نشد. در دولتهای مختلف برای این قانون تبصره نوشتند و برخی شهرکهای صنعتی، واحدهای تولیدی و صنایع هایتک را مشخص کردند.
وی ادامه داد: علت این امر ورود برخی با سرمایههای کلان در تولید بود و شرط فعالیتش را داشتن مجوز در شعاع 120 کیلومتری باشد و گرنه سرمایه خود را از کشور خارج میکرد و برخی دولتها نیز به این خواستهها تن دادند.
تهران با نوعی بیبرنامگی دست به یقه شده
استاندار سابق تهران اظهار کرد: تهران با نوعی بیبرنامگی دست به یقه شده است، به طوری که هیچ قاعده و ضابطهای در امر سکونت در تهران برای افرادی که از مناطق دیگر به این کلانشهر مهاجرت میکنند، وجود ندارد. به این معنا که اگر فردی از یکی از روستاهای دور افتاده کشور اراده کند تا به تهران مهاجرت کند هیچ منعی برایش وجود ندارد، در حالی که در بسیاری از پایتختهای دنیا چنین اقدامی ممنوع است.
به گفته تمدن، در پایتختهای پرجمعیت دنیا، برای مهاجرین به پایتخت محدودیت معاملات خرید و فروش مسکن اتخاذ شده است و افراد حق ندارند به مهاجرین روستاها و شهرهای دیگر مسکن بفروشند و چنانچه سیستم نظارتی متوجه این اقدام غیرقانونی شود، جریمهای معادل همان قیمت مسکن فروخته شده را اعمال میکند.
تهران شهر بیدروازه است
استاندار تهران در حالی که هر چه به آخر گفتوگو نزدیکتر میشدیم بیشتر درگیر سخن گفتن از معضلات تهران میشد و بخشهایی که ضبط خبرنگار به درخواستش خاموش شد، بیشتر میشد، گفت: برخلاف اینکه در گذشته تهران دروازه داشته اما هماکنون شهر بیدروازه است و هر فردی با هر کیفیتی بخواهد در اطراف تهران پای خود را بند کند و بماند، به راحتی میتواند و هیچ ضابطه و معیاری وجود ندارد.
وی گریزی به ابتدای صحبتهایش میزند و ادامه میدهد که وقتی میگویم بحث تهران بحث حاکمیتی است، در اینجا بیشتر خود را نشان میدهد؛ ورود به تهران قانون و قاعده میخواهد که رعایت حقوق شهروندی و ضابط اجرایی از وظایف حاکمیت است.
تمدن با اشاره به حضور مهاجرین غیرایرانی که در تهران کار میکنند، گفت: هیچگونه نظارتی بر فعالیت این افراد وجود ندارد و بیش از 600- 700 هزار مهاجر غیرقانونی از کشورهای دیگر در تهران کار میکنند و در این شهر قدم میزنند و نظارتی بر آنها نیست و ادعا میکنم چنین پدیدهای در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.
استاندار سابق تهران ادامه داد: در هیچ نقطهای از دنیا چنین موردی وجود ندارد که این تعداد مهاجر به صورت غیرقانونی و بدون داشتن یک برگ فرم شناسایی در مراکز حساس، تولیدی، بخش عمران شهر و خانههای شخصی مردم و در برخی از سازمانها و نهادها اشتغال داشته باشند و یک برگ هویت شناسایی از آنها نداشته باشیم.
به گفته وی، بسیاری از افرادی که به تهران مهاجرت کردهاند، در صورتی که در محل زندگی سابق آنها امکانات و اشتغال ایجاد شود، مایلاند به شهر و روستای خود بازگردند ، ضمن آنکه بسیاری از روستاهای ویران و مرده در دولت دهم زنده شد و مردم به روستاهایشان بازگشتند.
تمدن ادامه داد: اگر مهاجرت معکوس جمعیت از تهران در دستور کار دولت قرار گیرد، سایر مباحث و موضوعات تهران در جای خود قابل حل است؛ ضمن آنکه بحث مدیریت یکپارچه نیز از موضوعات مهمی است.
علت دعوای هشت ساله شهرداری و استانداری تهران
تمدن به رو در رو قرار گرفتن استانداری و شهرداری تهران که مهمترین علت آن طرح موضوع مدیریت یکپارچه شهری بود نیز گریزی زد و اذعان کرد: شهرداری معتقد بود که مدیریت یکپارچه شهری باید در دست شهرداری باشد و من معتقد بودم مدیریت یکپارچه الزاما نباید اینگونه باشد.
تمدن با تاکید بر اینکه مدیریت یکپارچه برای ابرشهر تهران لازم است، خاطرنشان کرد: این موضوع به آن معنا نیست که متولی شهر یک دستگاه یا یک سازمان باشد، در حالی که باید برای این مدیریت یکپارچه، ساختار مشخص و مستقلی تعریف شود که دعوای ما نیز بر سر همین بود.
مقاومت در امر سبکسازی بسیار زیاد است
تمدن بار دیگر به بحث انتقال پایتخت و سبکسازی آن باز میگردد و به گفته او، مقاومت در امر سبکسازی بسیار زیاد است و تجربهام در استانداری درباره بحث انتقال برخی شرکتها و انتقال کارکنان دولت نشان میدهد که به شدت مقاومت وجود دارد و حتی افرادی که به میل، رغبت و درخواست خود از تهران رفتند، مجدد بازگشتند.
وی با بیان اینکه مقاومت در برابر تغییر یک واقعیت است، اظهار کرد: با توجه به سیل مهاجرت جمعیت به تهران هر اقدامی که انجام میشود، همواره از فرآیند جابجایی جمعیت عقب هستیم و مدام شهر در حال گستردگی است، به طوری که در اطراف شهر تهران تا یک سال پیش با توجه به اینکه شرکت آب و فاضلاب آبرسانی انجام نمیداد، با تانکر به حاشیه تهران آبرسانی میشد اما حالا این مناطق جزو تهران هستند.
استاندار سابق تهران با طرح این پرسش که چرا علیرغم ایجاد امکانات وسیع در تهران در حوزه خدمترسانی همچنان با کمبودهایی مواجهیم؟ علت این امر را افزایش جمعیت تهران عنوان کرد و گفت: دولت به ازای یک واحد آبرسانی که انجام میدهد، جمعیت دو واحد اضافه میشود، لذا همواره از فرآیند افزایش و مهاجرت جمعیت عقب هستیم.
وی اذعان کرد: سفر استانی دولت صرفا به علت سفر کردن نبود، بلکه به دنبال پیدا کردن ایرادها و ضعفها بود تا منطبق بر واقعیتها نسخه بپیچد در هیچ مقطعی بعد از انقلاب در شهرها و مناطق استانهای کشور این تعداد اتفاقات توسعهای رخ نداد. این یک واقعیت است نه ادعا و هر کسی میخواهد بپذیرد یا نپذیرد ولی در هیچ زمانی پس از انقلاب توزیع ثروت به این شکل بین آحاد مردم صورت نگرفت.
استاندار سابق تهران تصریح کرد: میتوانند مسکن مهر، یارانه و سهام عدالت را قطع کنند و بنشینند تا مشکل تهران حل شود. فرمولی که دولت اجرا میکند به این معناست و “مسکن اجتماعی و مشارکتی” که عنوان شده یعنی هر کس به فکر خودش باشد و پیام مسکن اجتماعی این است که “مردم! ما کاری به خانهدار شدن شما نداریم. اگر پول در صندوق پسانداز مسکن گذاشتید، خانهدار میشوید و اگر نداشتید، بمیرید” و قطعا با این شرایط بسیاری از افراد به تهران خواهند آمد.
تمدن درباره مشکلات تجهیزاتی و رفاهی مردم ساکن در پروژههای مسکن مهر گفت: چهار میلیون خانه در این کشور احداث شده و ایرادی ندارد از سقف دو میلیون واحد آن آب چکه کند.
وی در ادامه با بیان اینکه تهران را نمیتوان با قانون تقسیمات کشوری اداره کرد، گفت: باید برای استان تهران یک قانون مجزا تعریف کرد تا مدیریت یکپارچه اتفاق بیفتد. با توجه به شرایط پیچیده تهران این ابر شهر را نه میتوان با قانون تقسیمات کشوری موجود اداره کرد و نه با قانون شهرداریهای فعلی، بلکه این شهر یک مکانیزم و مدل خاص خود را میخواهد.
تمدن گفت: شهرداری تهران عنوان میکرد که پلیس باید بریا مدیریت یکپارچه شهری در اختیار شهرداری باشد و شهردار فرمانده پلیس هم باشد، در حالی که چون مساله امنیتی است، نیازمند قانون است و آنچه که در مدیریت یکپارچه شهری از سوی شهرداری مطرح میشد، فاقد آیتم امنیت و حاکمیت بود.
وی با تاکید بر اینکه باید برای تهران یک قانون مستقل از قانون تقسیمات کشوری و قانون شهرداریها تعریف شود، تعریف و تبیین چنین قانونی را فراتر از وظایف و اختیارات وزارتخانهها و سازمانها عنوان کرد و معتقد است: باید کارشناسانی در خدمت نهادهای حاکمیتی قرار بگیرند تا طراحی مدل مدیریتی تهران شکل بگیرد.
وی تصریح کرد: تهران نیازمند مقامی است که یک حرف آخر را بزند، چرا که تهران به شرایطی رسیده که باید در مدیریت شهری یک نفر حرف آخر را بزند.
وی گفت: کسانی که میگویند فقط شهرداری باید در راس مدیریت تهران باشد، اشتباه میکنند چون این سازمان یک نهاد خدماتی و فاقد بعد قضایی، امنیتی، حاکمیتی و سیاسی است.
به گفته تمدن، کسی که در راس امور مدیریت تهران قرار میگیرد باید جایگاه و اختیاراتی در حد یک پله پایینتر از رییسجمهوری و یک پله بالاتر از معاون اول رییسجمهور داشته باشد. در تهران چندین مدیریت وجود ندارد و هر کدام به نوعی فکر کرده و عمل می کنند. یا باید در آمایش و ساختار اداره کلی کشور تجدید نظر شود یا اگر شدنی نیست، برای تهران میتوان به صورت مجزا مدیریت واحد انجام داد که این مدیریت باید برای کل استان باشد و باید برای کل پهنه استان تدبیری اتخاذ شود.
استاندار سابق تهران، کشورهایی مثل پاکستان، ترکیه و هند را جزو کشورهای چند پایتختی دنیا عنوان کرد و گفت: این کشورها از ابتدا با نقشپذیری این طرح چند پایتختی را اجرا کردند نه اینکه پایتخت خود را انتقال داده باشند. البته مشابه این طرح برای تهران نیز عنوان شد که اصفهان پایتخت فرهنگی و سمنان یا اراک پایتخت اقتصادی باشد. هر چند چنین طرحی نیازمند یک برنامه بلند مدت است و مردم شهرهای پیشنهادی نیز واکنش منفی نسبت به جابجایی پایتخت به شهرشان دارند.
استاندار سابق تهران گفتگو خود را اینگونه به پایان برد که برای چنین تعریفی از پایتخت فرهنگی و اقتصادی باید از ابتدا نقش آن را از نقطه صفر تعریف و زیرساختهای آن نیز دیده شود، نه اینکه برای حل مشکل فعلی پایتخت، نقشهای آن را به نقطه دیگری تحمیل کرد.