یک بوس کوچولو برای مهربانترین بابای دنیا
او میگوید: «اسرائیلیا، بابام رو با تفنگ کشتن. من بالا سرش بودم. مامان جیغ میکشید. من رفتم خونه همسایهمون. بابا رو بردن بیمارستان. بعد رفتم خونه عمو خوابیدم چون مامان نبود. اسراییل جزیره آدم بدهاست.
آرمیتا، رهبر معظم انقلاب را
خیلی دوست دارد وقتی ایشان را در تلویزیون نشان میدهد، این کوچولو، هر جا
که باشد خودش را میرساند و تصویر آقا را از پشت صفحه تلویزیون میبوسد.
به گزارش فارس ، دو ماه دیگر مانده بود
تا یک ساله شود. همان روزی که آرمیتا برای آخرین بار با پدرش از مهد کودک
برمیگشت، غافل از اینکه دیگر روی او را نخواهد دید و بعد از آن باید در
خواب آرزوهایش را به بابا بگوید.
این طفل 5 ساله، موقع برگشتن به خانه
از کوچه پس کوچهها، نقشه بازی و رفتن روی کول بابا را در ذهن میکشید اما
بازی با بابا خیلی زود به یکی از آرزوهای آرمیتا تبدیل میشود.
با این حال او ساکت نمینشیند و اول
مرداد را برای همه تعریف میکند و حرفهایی میزند که در تمام جهان
میپیچید. او میگوید: «اسرائیلیا، بابام رو با تفنگ کشتن. من بالا سرش
بودم. مامان جیغ میکشید. من رفتم خونه همسایهمون. بابا رو بردن
بیمارستان. بعد رفتم خونه عمو خوابیدم چون مامان نبود. اسراییل جزیره آدم
بدهاست. اونا آدم خوبا رو شهیدشون میکنن. پلیسا اونا رو میگیرنشون. خدا
هم میندازدشون جهنم».
مدتهاست که حرفهای این کوچولو، نقل و
نبات مجلسها و همایشهاست. او روزی را که حضرت آقا به دیدارشان رفت و یک
بوس خوشمزه به ایشان داد را فراموش نمیکند. در خانه آرمیتا، قاب عکسی از
رهبر به دیوار آویخته شده؛ کسی که آرمیتا به او افتخار میکند و لذت میبرد
از اینکه خودش هم کنار این مهربانتر از پدر ایستاده است.
شب گذشته که دیداری با شهره پیرانی
همسر شهید داریوش رضایینژاد داشتیم، میگفت: «آرمیتا، خیلی حضرت آقا را
دوست دارد. وقتی صدای ایشان از تلویزیون پخش میشود این کوچولو، هر جا که
باشد خودش را میرساند. حتی اگر تصویرشان نباشد، از روی صدا آقا را
میشناسد و زود میگوید حضرت آقا دارند صحبت میکنند. وقتی حضرت آقا را در
تلویزیون میبیند تصویر آقا را از پشت صفحه تلویزیون میبوسد».