شهر ویران شده ام احیا شد

در خاتمه با صراحت و جرأت تمام ادعا می کنم که روز شنبه ۹۲٫۱۱٫۰۵ یک بار دیگر همچون سالهای قبل از ۸۰ احساس کردم که در خانه و ملک شخصی خودم بسر می برم که ابرهای رخوت و غربت و کدورت از فضای آن رخت بربسته بود و عزت و حرمت و عظمت با سرعتی معقول و منطقی در زوایای آن در حال استقرار و جایگزینی بود.

عصر خبر به نقل از تامين پرس: از شهریور ماه ۸۰ که تهران و ساختمان مرکزی تأمین اجتماعی را به قصد اقامت در مشهد مقدس و ادامه فعـالیت در مدیریت درمان تأمین اجتماعی خراسان رضوی ترک کردم ، بالغ بر دوازده سال می گذرد. در طول این مدت میتوان گفت که هر سال چهار مرتبه به مناسبت های مختلف به سازمان مرکزی مراجعه داشته ام و علاوه بر آن با توجه به ویژگی های شهر مقدس مشهد، همه ساله مسئولان و همکاران تهران را در همایش ها و دوره های آموزشی مشهد زیارت کرده ام، مضافاً اینکه علیرغم بازنشسته شدن در سال ۸۴ ، به لحاظ خصوصیات روحی، کماکان ارتباطات تلفنی، مکاتبه ای و پیامکی خود را با دوستان و همکاران شاغل و بازنشسته در تهران و سایر استانها حفظ نموده ام، آخرین باری که به سازمان مرکزی مراجعه داشتم، روز شنبه ۹۲٫۱۱٫۰۵ بود که موفق شدم تعداد زیادی از همکاران و مسئولان محترم جدید الانتصاب را زیارت کنم.

میخواهم پس از این مقدمه نسبتاً طولانی به یک واقعیت تلخ و یک واقعیت شیرین که عیناً مشاهده کرده ام اشاره کنم. واقعیت تلخ دیدن چهره های مضطرب، نگران، مأیوس، متأسف، بی تفاوت، خسته و پژمرده ای بود که در طول چند سال گذشته در راهرو ها و اطاقهای سازمان مرکزی به سلام من پاسخ می گفتند، و واقعیت شیرین، دیدن چهره های متبسم، امیدوار، کوشا ، صمیمی و پر جنب و جوشی بود که در ماههای اخیر وصف آن را شنیده و در دیدار ۹۲٫۱۱٫۰۵ با تمام وجود مشاهده کردم که بسیار با نشاط و صمیمانه با اینجانب روبرو شدند.

بطور قطع و به تشخیص تمام سازمان شناسان اصیل، آن سردی و برودت و رخوت در طول ده سال گذشته و بویژه در دو سال اخیر، ناشی از ظهور و نفوذ افراد غیر متخصص، غیر منصف، غیر دلسوز و غیر دردمندی بود که با فلسفه ایجادی و وجودی سازمان بیگانه و از رسالت آن بی خبر بودند و نهایتاً دیدیم که ماحصل آن نه تنها لطمه به ذخائر و اعتبارات مالی و جایگاه بسیار والای اجتماعی سازمان بود؛ بلکه اگر ما هم به تقلید از کشورهای پیشرفته، بزرگترین سرمایه را نیروی انسانی بدانیم، دیدیم که چه لطمات جبران ناپذیری در این چند سال بر مجموعه نیروهای کاردان، کارآمد و اصیل سازمان وارد آمد که موجبات مرگ روحیه و سقوط انگیزه را در اغلب آنان فرام نمود، ولی خوشبختانه اکثر اتفاقات و انتصابات مشهود و ملموسی که از مرداد ماه سال جاری با روی کار آمدن چهره های سالم، صادق، متعهد و متخصص به وقوع پیوسته است، حاکی از تولدی دوباره و فرا رسیدن بهاری شکوفا از پس خزانها و زمستانهای سرد و بی باران خواهد بود که جای امید و مسّرت دارد.

در خاتمه با صراحت و جرأت تمام ادعا می کنم که روز شنبه ۹۲٫۱۱٫۰۵ یک بار دیگر همچون سالهای قبل از ۸۰ احساس کردم که در خانه و ملک شخصی خودم بسر می برم که ابرهای رخوت و غربت و کدورت از فضای آن رخت بربسته بود و عزت و حرمت و عظمت با سرعتی معقول و منطقی در زوایای آن در حال استقرار و جایگزینی بود.

بنابراین خدای بزرگ را شاکرم که:
شهـر ویران شده ام احیـا شد — خانه گم شده ام پیدا شد
کینـه و تفرقـه و مکـر و دروغ — سند باطلـه اش، امحا شد
جای آن عاطفه و عشق و امید — سند معتبـرش امضـاء شد
شکر ایزد که به روی من و تو — دری از باغ صداقت وا شد

مشهد مقدس
محمدرضا فریدونفر
معاون اداری مالی بازنشسته
مدیریت درمان خراسان رضوی – بهمن 92

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک