چرا متحجران در کنار امام نبودند؟
اگر روزی ما به مردم القاء کردیم که روحانیون طراز اول هستند که حق تصمیمگیری دارند و مردم اینجا فقط آلت دست و فنر هستند که باید مثل یک موجود بیاراده توی ماشین حرکت بکنند، (اگر چنین فکری را به مردم القاء کردیم و این مردم را از صحنه بیرون کردیم) طولی نمیکشد که هیچ چیز برای این انقلاب و برای این جمهوری و مملکت نمیماند.
عصر خبر: اینها که امروز می گویند هدایت انتخابات نباید دردست مردم باشد و دم از هدایت آن توسط نایب امام زمان(عج) می زنند همانهایی هستند که به امام در دوران مبارزه طعنه می زدند که قیام تو، مثل مرغی است که پیش از اینکه بال درآورد بخواهد پرواز کند، حالاهمان جریان فکری امروز برعکسش را میگوید.حالا که مردم در اطراف امام مبارزه کردند،خون دادند و پیروز شدند ،اینها از این طرف میگویند: حالا دیگر مردم حق دخالت ندارند!
hashemirafsanjani.ir – آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 1362 ضمن تاکید بر هرگز متحجران در دوران مبارزه در کنار امام نبودند، تاکید کرد: “امام فرمودند اگر روزی اینها میداندار شوند به نام اسلام، مردم را از نظام دور می کنند و چیزی از این انقلاب و جمهوری باقی نمی گذارند این حرف از حرفهای تاریخی امام است که باید در تاریخ ما ثبت شود.”
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، گزیده خطبه نماز جمعه ایشان در سال ۶۲ بدین شرح است :
ما امروز مطمئن هستیم که مسئولان کشور، چیزی غیر از آنچه که مردم میخواهند، نمیخواهند و مطمئن هستیم که مردم، به راهی که امام ترسیم کردهاند، میخواهند بروند، بنابراین هیچ خوفی نداریم واین نشانه کامل اعتماد رهبر به مردمش است.
این را ما باید از افتخارات بزرگ تاریخی اسلام، در تاریخ انتخابات دنیا ثبت بکنیم و به عنوان یک امتیاز عظیم دمکراسی و حکومت مردم در جمهوریاسلامی، در مقابل همه مدعیان دمکراسی در دنیا به حساب آوریم.
البته زبان ما کوتاه و امکانات ما کم است و دشمنان ما، اینگونه امتیازات را ندیده میگیرند و اینها را هم یک جوری تفسیر میکنند و حتی بعدی هم ندارد، با همه این آزادیهایی که داده شده، باز هم یک نقبی بزنند و بعد از انتخابات یک چیزی بگویند.
ما این انتظار را از آنها داریم؛ از داخلی ها هم داریم، اما خودمان میدانیم داریم چه میکنیم.نکته بسیار مهم دیگری که اینجا هست، این اظهارات اخیر امام در مورد کسانی که گفته بودند مجتهدین، حق اینگونه هدایتها را دارند که خیلی حرف بزرگی است. خوب! ما میدانیم که واژه اجتهاد و مجتهد در این مملکت چقدر مقدس است و میدانیم مردم در مقابل مجتهدین و کسانی که این عنوان مقدس را با خودشان دارند، چقدر خاضعند! کسانی در جاهایی گفتهبودند که چون حکومت، حکومت خدا و حکومت امام زمان است و نایب حکومت، فقیه و مجتهد جامع شرایط است، با این استدلال در این گونه امور که منجر به تشکیل مجلسی میشود که تصمیمگیری دارد، این حق مجتهدین است که به عنوان نواب عام امام زمان این مسأله را هدایت کنند و نمیشود این مسأله به این مهمی را در اختیار افکار مردم کوچه و بازار گذاشت! این حرف، به صورت ظاهرش قابل قبول میآید ولی عوامفریبانه هم میتواند باشد.
امام به محض اینکه این نکته به گوششان رسید، در اولین فرصت این مسأله را که ممکن است صادقانه هم ادا شده باشد، اما به عنوان یک توطئهای که گویندهاش ممکن است خبر از توطئه نداشته، محکوم کردند.
این حرف بسیار جالبی بود که امام زدند، از حرفهای تاریخی امام است، باید در تاریخ ما به عنوان یک سخن سرنوشت ساز، ثبت بشود.امام به حق، تکیهگاه این انقلاب را مردم تشخیص دادند و این نه امام است بلکه اسلام است که چنین خواسته و این قرآن است که چنین خواسته که حکومت پایه اصلیاش را باید از افکار مردم بگیرد.
درست است که حکومت در اسلام، حکومت الهی است، امام بدون رضایت مردم، نمیشود بر آنها حکومت کرد و درست هم نیست که بر مردم حکومت شود و این اصل هم در معارف ما پذیرفته شدهاست.
امام، این اشتباه را که دیگران کردهبودند اصلاح کردند و یا این توطئه را برهم زدند، فرمودند: نه! چنین حرفهایی نزنید! این، خطرش از آن حرف «دین از سیاست جداست» بیشتر است و واقعاً هم بیشتر است.
اگر روزی ما به مردم القاء کردیم که روحانیون طراز اول هستند که حق تصمیمگیری دارند و مردم اینجا فقط آلت دست و فنر هستند که باید مثل یک موجود بیاراده توی ماشین حرکت بکنند، (اگر چنین فکری را به مردم القاء کردیم و این مردم را از صحنه بیرون کردیم) طولی نمیکشد که هیچ چیز برای این انقلاب و برای این جمهوری و مملکت نمیماند.
اینهایی که این حرفها را می زنند همینهایی هستند که وقتی که عدهای مبارزه میکردند میگفتند که اسلام نباید در سیاست دخالت کند، دین از سیاست جداست و همینها بودند که میگفتند مشت با سندان نمیتواند طرف شود و همینها بودند که میگفتند تا حکومت امام زمان پیش نیاید، هیچ حکومت اسلامی نمی تواند تشکیل شود و همینها بودند که میگفتند هر کس به عنوان حکومت قبل از قیام حضرت حجت(ع) قیام کند، مثل مرغی است که پیش از اینکه بال درآورد بخواهد پرواز کند همین حرفهایی که هر روز به گوش ما میرسید و به خاطر مبارزه با شاه محکوم میشدیم!.
آنها که حالا این طرف افتادهاند همانها هستند. حالا ممکن است آدم بگوید یک شخص نیست، همان جریان فکری است که امروز برعکسش را میگوید.حالا که مردم و طلبهها، در اطراف رهبری مبارزه کردند، مردم خون دادند و پیروز شدند و حکومت را دارند اسلامی میکنند، اینها از این طرف میگویند، میگویند: حالا دیگر مردم حق دخالت ندارند!.