آن چه را که از آن می ترسید انجام دهید

رالف والدو امرسون می گوید: آن چه را که از آن می ترسید را انجام دهید، مرگ ترس حتمی است. بدان معنا که با این که از چیزی می ترسیم به کمک ذهن می توانیم به نبرد با آن بپردازیم و و با روحیه و تلقین مثبت اندیش باشیم و با این پدیده مبارزه کنیم و ترس را بشکنیم.

شاید این ضرب المثل معروف را شنیده باشید که می گوید: هر چی بدمون می یاد سرمون می یاد. این به این دلیل است که ذهن هر چه سوق به سمت افکار منفی داشته باشد نتیجتا واقعیات منفی را دریافت می کند (هر چه فکر می کنیم اتفاق می افتد). همچنین با دعا و مراقبه و تصویر سازی می توانیم بر ترس غلبه کنیم.
 
به گزارش خبرنگار عصر خبر،ترس (Scare) واژه ای است که همه با آن کم و بیش آشنایی دارند و سعی می کنند هر چه بیشتر آن را از خود دور کنند.  روانشناسان ترس را اینطور معنا می کنند: پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود می‌آید از حالت عادی خارج شود، این ترس‌ها تحت عنوان ترس‌های مرضی شناخته می‌شوند که می تواند فعالیت های روزمره انسان را مختل کند.  ترس در دوران بزرگسالي كه به ترس‌هاي بيمار گونه شهرت دارند، ‌ناشي از تربيت غلط والدين است.

ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می‌دهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهایی‌است که مهارناپذیر و اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود. ترس معمولاً با درد ارتباط ‌دارد.
آن چه را که از آن می ترسید انجام دهید

بسیاری از نظریه‌پردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهاده‌اند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری‌ است (نظیر شادمانی و خشم). ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی می‌دهد. ترس و اضطراب با هم همبستگی دارند، یعنی فرد مضطرب بسیار ترسوست و فردی که می ترسد همواره مضطرب است. ترس علل و عوامل مختلفی دارد. ترس می تواند ریشه احساسات و هیجانات منفی باشد.

ترس را بعضا فوبیا (phobia) نیز می گویند. باید بین ترس و فوبیا تفاوت قائل شد. زیرا فوبیا‌ها ترس‌هایی هستند که به طور گسترده با خطرات واقعی آن موقعیت تناسب ندارند، نوعاً فراتر از کنترلِ ارادی هستند، و باعثِ خودداری از موقعیتِ ترسناک می‌شوند.
 
اصطلاحا می گویند فردی فوبیای رد شدن از خیابان دارد، فوبیای مردم دارد، فوبیای هواپیما دارد، فوبیای سوسک دارد، فوبیای ارتباطات دارد، فوبیای دریا دارد، فوبیای حشرات دارد(فوبیای حشرات را اصطلاحا Entemophobia) می گویند، فوبیای تعامل با جنس مخالف دارد، فوبیای رفتن به مدرسه دارد، فوبیای رفتن به مکانهای شلوغ دارد (زیرا احساس می کند احساس ناشی از استرس تمام وجود او را فرا می گیرد) و صدها فوبیای دیگر. اینکه چرا ما فوبیا داریم طبیعی است. شاید ترس به خودی خود پدیده بدی نباشد اما در موارد مثبتی که می تواند استعداد های شما را بشکفد قطعا ترس پدیده مضر و نامطلوبی است که می توان آن را مدیریت کرد. چرا کلمه مدیریت را به کار بردیم؟ چون ترس هیچ وقت از بین نمی رود و شاید تعدیل شود و موضوع دیگری که وجود دارد این است که تنوع فوبیا و کیفیت فوبیا در افراد مختلف متفاوت است. به عبارت دیگر شاید یکی از چند فوبیا با شدت زیاد رنج ببرد و یکی بالعکس و اینکه هر فردی از یک مورد خاص واهمه دارد که شاید این هم نتایج علت و عواملی در گذشته باشد، اما می توان تعداد ترس ها و تنوع آن ها را در درون کم کرد.

به سراغ یکی از شهروندان می رویم. آقای ع 24 ساله که خود را فارغ التحصیل متالوژی معرفی می کند، می گوید من همیشه از امتحانات می ترسیدم، همیشه خیلی درس می خواندم اما نتیجتا نمره های خوبی نمی گرفتم، همیشه از مشروط شدن می ترسیدم تا زمان فارغ التحصیلی 2 بار مشروط شدم، همیشه از سوسک می ترسیدم و با سوسک مواجه می شدم این ترس تداعی و بیشتر می شد. هیچ وقت نتوانستم بر ترس خود غلبه کنم. سعی کردم راهکارهایی را پیدا کنم برای مقابله با ترس اما هیچ کدام دردی از من دوا نکرد و نتوانستم به  ایده آلی که در ذهن خود دارم برسم.
آن چه را که از آن می ترسید انجام دهید

خانم م 21 ساله کارمند می گوید من همیشه از بی پولی می ترسیدم، گاها پول کم می آوردم، گاهی پول برق و گاز را دیرتر می پردازم. نگرانی دیگری که دارم این است که همیشه پولم در کیفم هست یا نه؟ که یکبار متاسفانه این امر به واقعیت پیوست و من دوباره آزانس گرفتم و به خانه بازگشتم و پول را آوردم.

از توضیحات بالا به نتایجی می رسیم، اینکه از هر چیزی که بترسیم آن را به ارمغان می آوریم، افکار منفی و احساسات منفی می تواند خالق ترس و فوبیای ما باشد و باید همواره بر اعصاب خود مسلط باشیم.

ما نیاز به یک شهامت بنیادین جهت مواجهه با ترس ها و فوبیاهای خود داریم. بنابراین هم باید ترس را از ذهن خود و هم از دل خود بیرون کنیم. آندروماتئوس نویسنده کتاب آخرین راز شاد زیستن می گوید: شهامت به معنای فقدان ترس نیست بلکه شهامت به معنای عمل کردن علیرغم ترس است.

از این جمله دو پیام دریافت می کنیم اینکه اولا ترس در همه وجود دارد، ثانیا شهامت نقطه مقابل ترس است. همچنین ماتئوس معتقد است وقتی خشمگین هستیم در واقع ترسیدیم و وقتی نگران هستیم و وقتی حسادت می کنیم در واقع ترسیدیم. وی معتقد است که اگر خوب جستجو کنیم همواره در آن سوی خشمها، حسادتها و نگرانیها و افسردگیها ردپای ترس را می یابیم. حال این سوال پیش می آید که شناخت مفهوم ترس چه فایده ای برای ما دارد؟ و پاسخ این است که این آگاهی و شناخت به ما امکان می دهد که با خویشتن خویش صادق باشیم. حال می توانیم بفهمیم که علت بسیاری از ناراحتی های ما، آن چیزهایی که می پنداشته ایم نبوده است.

رالف والدو امرسون می گوید: آن چه را که از آن می ترسید را انجام دهید، مرگ ترس حتمی است. بدان معنا که با این که از چیزی می ترسیم به کمک ذهن می توانیم به نبرد با آن بپردازیم و و با روحیه و تلقین مثبت اندیش باشیم و با این پدیده مبارزه کنیم و ترس را بشکنیم.

رویارویی با ترس‌تان می‌تواند فرایند بسیار دشواری باشد. هنگامی که این کار را به خوبی انجام دادید به خودتان پاداش بدهید، برای مثال درمیان گذاشتن آن با خانواده یا دوستان و یا خوردن یک شام خوب، یا خرید یک چیزی خاص برای خودتان. البته بزرگ‌ترین پاداش شما این است که می‌توانید کارهایی را انجام دهید که قبلاً ترس مانع از آن می‌شد. بنابراین اگر بر ترس خود به سفر با هواپیما غلبه کنید، می‌توانید به باهاما، برمودا یا سایر جاهایی که دوست دارید سفر کنید. اگر یکی از کار‌هایتان در این رابطه آن طور که انتظارش را داشتید پیش نرفت، مایوس نشوید. شما همیشه می‌توانید پله قبلی نردبان ترس‌تان را امتحان کنید، آن کار را به گام‌های کوچک‌تر تبدیل کنید یا تغییراتی در آن کار ایجاد کنید که امکان موفقیت بیشتر در رویارویی با آن موقعیت در آینده را برایتان فراهم کند. فقط به ریختن ترس‌تان ادامه دهید. قبل از اینکه متوجه شوید با موقعیت‌هایی که از آن می‌ترسیدید به گونه‌ای مواجه خواهید شد که هرگز تصور نمی‌کردید.

ترس‌های عادی و ترس‌های بی‌اساس (فوبیا) مانع از انجام کارهایی می‌شوند که برایمان مهم هستند و همچنین مانع از نشان دادن توانایی بالقوه‌مان می‌شوند. غلبه بر ترس ممکن است کار بسیار دشواری باشد اما ارزش تلاش کردن را دارد. ما از این طریق قوی‌تر شده و اعتماد به نفسمان را تقویت می‌کنیم. همین طور که خود را از ترس‌‌ رها می‌کنیم، بهتر می‌توانیم طبق ارزش‌هایمان زندگی کنیم، بهتر می‌توانیم احتمالات جدید را کشف کنیم و به فردی که دوست داشتیم تبدیل شویم.

همیشه باید ببینیم بدترین اتفاقاتی یا اتفاقی که می افتد چیست و در آن صورت با پیش بینی پدیده ها می توانیم ترس را تقلیل دهیم، نکته مهم دیگری که وجود دارد رابطه  ترس با قانون جاذبه (Law of Attraction) است، شاید این ضرب المثل معروف را شنیده باشید که می گوید: هر چی بدمون می یاد سرمون می یاد. این به این دلیل است که ذهن هر چه سوق به سمت افکار منفی داشته باشد نتیجتا واقعیات منفی را دریافت می کند (هر چه فکر می کنیم اتفاق می افتد). همچنین با دعا و مراقبه و تصویر سازی می توانیم بر ترس غلبه کنیم.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک