ضرورت های تغییر در مدیریت بهزیستی
مهمترین راهکار های حل این مسایل و مشکلات نیز بهره گیری از ظرفیت تشکل های غیر دولتی ومردم نهاد ومشارکت های مردمی،تعامل با سایر دستگاه ها و سازمان ها و حمایت موثر و همه جانبه دولت یازدهم از سازمان بهزیستی است که صد البته لازمه این حمایت، انتخاب مدیری توانا و مجرب با شناخت کافی از حوزه های کاری بهزیستی و از همه مهمتر نزدیک به رییس جمهور و همگام با وزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی است.
عصر خبر به نقل از تدبير 24: دانش آموخته دکتری جامعه شناسی فرهنگی وعضو هیات علمی دانشگاه است .بیش از 20 سال است که در حوزه های مختلف مسایل اجتماعی به عنوان مدیر ،مشاور،محقق و پژوهشگر فعال است. کارشناس معاونت امور اجتماعی (سابق )وزارت جهاد سازندگی ،مشاور معاونت آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی،مشاور معاونت پژوهشی سازمان ملی جوانان و مشاور معاونت امور اجتماعی ومدیر کل دفتر خدمات بهزیستی روستایی سازمان بهزیستی کشور (84-1377)مهمترین سوابق کاری ایشان میباشد.در حال حاضر هم به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به کار می باشد و در قالب تشکلهای مردم نهادفعالیت های فرهنگی و خیریه ای متعددی دارد.با آقای دکتر رحمت اله امیر احمدی گپ و گفتی انجام داده ایم درخصوص وضع موجود سازمان بهزیستی و ضرورت های تغییر در تیم مدیریتی آن.
نظر شما راجع به تیم مدیریتی فعلی سازمان بهزیستی چیست؟
سازمان بهزیستی در چند سال اخیر به جای استقرار مدیریت تخصصی، دستمایه حضور سیاسی برخی مدیرانی شده است که در برنامه های اجرایی صرفا به روبنا توجه دارند وبیشتر تبلیغاتی کار می کنند تا از طریق کسب محبوبیت ،ماندگاری خود را حفظ کنند. به عنوان مثال این که تعداد کمپ های ترک اعتیاد از 170 به 700 رسیده جای خوشحالی دارد که رییس سازمان بهزیستی آن را بیان میکند.تجربه کمپ ها ،تجربه شکست خورده ای است و در دنیا امروزه بیشتر به پیشگیری توجه می شود تا درمان.واقعیت این است که مدیریت راهبردی وتخصصی ،حلقه مفقوده سازمان بهزیستی کشور است که انتظار میرود دولت تدبیر و امید توجه جدی به آن داشته باشد.
ضرورت های تغییر در مدیریت سازمان بهزیستی از نظر شما کدامند؟
سازمان بهزیستی علیرغم برخورداری از بودجه وامکانات و نیروی انسانی قابل توجه که بعضا هم عرض بسیاری از وزارت خانه هاست ،امروزه با چالش های بسیاری در حوزه خدمات دهی به جمعیت هدف روبروست.به عنوان مثال از مجموع 5/2 میلیون نفر جمعیت معلول شناسایی شده فقط نیمی خدمات اولیه را در یافت میکنند و این درحالی است که پیش بینی میشود طی ده سال آینده تعداد معلولین به 6 میلیون نفر برسد، در حوزه توانمند سازی خانواده ها و پیشگیری،کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی نیز سازمان بهزیستی به عنوان اصلی ترین دستگاه متولی ،کارنامه ضعیفی داشته است که نمودهای آن را در افزایش نرخ طلاق به حدود 20 درصد ،جولان مواد مخدر صنعتی وکاهش میانگین سن اعتیاد ،افزایش کودکان کار و … میتوان مشاهده نمود. ضعف در بکارگیری و هدایت صحیح خیرین و نیکو کاران و نارسایی در بهره گیری بهینه از منابع مربوط به بخش خیریه ها و مراکز غیر دولتی نیز از دیگر مسایل موجود در این سازمان می باشد.
در چنین شرایطی که سازمان بهزیستی با چالش های بسیاری روبروست،به اعتقاد اکثر کارشناسان انتخاب یک مدیر توانمند ،مورد اعتماد و حمایت رییس جمهور، باور مند به شعارهای دولت تدبیر و امید و همگام با وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی یک ضرورت اساسی است.
شما که در دولت های هفتم و هشتم جزو مدیران این سازمان بودید و در دولت های نهم و دهم در قالب تشکل های مردم نهاد به نوعی با این سازمان ارتباط داشته اید ،کارنامه این دولت ها را در مورد سازمان بهزیستی چگونه ارزیابی میکنید؟
در دولت های هفتم و هشتم سازمان بهزیستی یک سازمان پیشرو بود،بسیاری از طرح هایی که امروزه در سازمان بهزیستی اجرا می شود نظیر اورژانس اجتماعی،طرح کاهش طلاق،ساماندهی کودکان کار و خیابان، خانه های امن،مراکز شبه خانواده،روستا مهدهاو….. نتیجه خلاقیتها و نوآوری ها و استفاده از تجارب موفق جهانی در آن دوران بود. در سال های 78 تا 84بخش عمده ای از مدیران سازمان،اساتید مجرب دانشگاه های بزرگ کشور بودند و ترکیب مدیریتی آمیخته ای از دانش و تجربه بود،اما در دولت های نهم و دهم وزن مدیران از نظر دانش و تجربه کمتر شد و نتیجه آن شد که طی 8 سال اخیر و به ویژه 3 سال گذشته ،طرح نوآورانه و برجسته ای در سازمان تعریف و اجرا نشد و بهزیستی تا حدود زیادی به حاشیه رانده شد.
آقای احمدی به عنوان یک کارشناس برجسته مسایل اجتماعی و آشنا به مسایل سازمان بهزیستی چه در خواستی از دولت و بویژه ازوزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی در خصوص سازمان بهزیستی دارید؟
با توجه به وسعت خدمات و فعالیت های سازمان و نوع خدمت گیرندگان آن که عمدتا قشر محروم و در معرض آسیب جامعه هستند؛ می بایستی بهزیستی به عنوان یکی از مهم ترین زیر مجموعه های وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی باشد و توجه ویژه ای به آن بشود،اما شواهد موجود حکایت از چیز دیگری دارد و مهمترین سند این ادعا نیز این است که سرنوشت راهبردی و مدیریت سازمان مشخص نیست و معلوم نیست آقای وزیر چرا تعیین تکلیف نمی کنند؟
جمله مشهوری از یکی از بزرگان هست با این مضمون که “آنجاکه امید می روید معجزه شکوفه می زند” ،آقای ربیعی امروزه بخش عمده ای از مردم و بویژه خدمت گیرندگان سازمان بهزیستی با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید چشم به معجزه ای دوخته اند برای برون رفت از شرایط نابسامان خدمات دهی سازمان بهزیستی و در این بین سوالشان از شما این است که چه خدمات برجسته و کارنامه درخشانی از تیم مدیریتی سازمان بهزیستی کشور دیده اید که حاضر به تغییر ریاست این سازمان و به تبع آن برخی مدیران زیر مجموعه نیستید،؟بویژه این که این مدیریت کلان در موارد ی مانع از انجام تغییرات مثبت مدیریتی در ریاست بهزیستی استان ها شده است.
مهمترین مشکلات و ضعف های سازمان بهزیستی از نظر شما کدامند و برای حل آن ها چه پیشنهاداتی دارید؟
عدم اطلاع دقیق از حجم جمعیت هدف و نیازهایی که دارند، عدم هماهنگی و نبود نظام مند ی بین زیر مجموعه های سازمان ،نارسایی در برنامه های پیشگیری ،کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی، محور قرار دادن آسیب دیدگان اجتماعی به جای آسیب های اجتماعی،بی توجهی به مهارت های زیستی جامعه هدف و ضعف در بهره گیری از ظرفیت های خدماتی موسسات خیریه و مردم نهاد از جمله مهمترین ضعف های سازمان بهزیستی کشور است . مهمترین راهکار های حل این مسایل و مشکلات نیز بهره گیری از ظرفیت تشکل های غیر دولتی ومردم نهاد ومشارکت های مردمی،تعامل با سایر دستگاه ها و سازمان ها و حمایت موثر و همه جانبه دولت یازدهم از سازمان بهزیستی است که صد البته لازمه این حمایت، انتخاب مدیری توانا و مجرب با شناخت کافی از حوزه های کاری بهزیستی و از همه مهمتر نزدیک به رییس جمهور و همگام با وزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی است.