55 سخن گهربار از انسیه الحوراء
اى اباالحسن ، من از پروردگار خود حيا مىكنم كه چيزى را كه تو بر آن توان و قدرت ندارى ، درخواست نمايم .
عصرخبر به نقل از باشگاه خبرنگاران: اى اباالحسن ، من از پروردگار خود حيا مىكنم كه چيزى را كه تو بر آن توان و قدرت ندارى ، درخواست نمايم .
1. در يكى از روزها ، صبحگاهان امام على (ع) فرمود : فاطمه جان آيا غذايى دارى تا از گرسنگى بيرون آيم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدايى كه پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزيد سوگند ، دو روز است كه در منزل غذاى كافى نداريم و در اين مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجيح دادم .
امام (ع) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهيه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع) فرمودند : اى اباالحسن ، من از پروردگار خود حيا مىكنم كه چيزى را كه تو بر آن توان و قدرت ندارى ، درخواست نمايم .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59)
2. كسى كه عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترين مصلحت او را به سويش فرو خواهد فرستاد .(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249)
3. پاداش خوشرويى در برابر مؤمن بهشت است ، و خوشرويى با دشمن ستيزه جو ، انسان را از عذاب آتش باز مىدارد .(بحار الانوار ، ج 75 ، ص 401)
4. حضرت فاطمه سلام الله عليها به پدر گرامىشان عرض كردند : اى رسول خدا زنان قريش به منزل من وارد شدند و گفتند : پيامبر تو را همسر كسى قرار داد كه سرمايهاى ندارد . رسول اكرم صلى الله عليه و آله در جواب فرمودند : قسم به خدا دخترم ، در خيرخواهى تو كوتاهى نكردهام كه تو را به اولين مسلمان و عالمترين و بردبارترين اشخاص تزويج نمودهام .دخترم ، همانا خداى عزوجل نگاهى به زمين افكند و از اهل آن دو نفر را برگزيد ، كه يكى از آن دو را پدرت و ديگرى را شوهرت قرار داد .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 133) 5. ما اهل بيت رسول خدا ، وسيله ارتباط خدا با مخلوقات و برگزيدگان خداييم ، ما جايگاه پاك خدا و دليلهاى روشن او و وارثان پيامبران الهى مىباشيم .(شرح نهج البلاغه لابن ابي الحديد ، ج 16 ، ص 211)
6. خداوند اطاعت و پيروى از ما اهل بيت (ع) را سبب برقرارى نظم اجتماعى در امت اسلامى ، و امامت و رهبرى ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها قرار داده است .(احتجاج طبرسى ، ايران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
7 پيامبر (ص) و على (ع) دو پدر امت اسلام مىباشند ، كه اگر مردم از آنان پيروى كنند ، كجىها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاويدان نجاتمىدهند ، و اگر همراه و ياورشان باشند نعمتهاى هميشگى خداوندى را ارزانيشان مىدارند .(بحار الانوار ، ج 23 ، ص 259)
8. از حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) روايت شده كه رسول خدا فرمودند : امام همچون كعبه است كه بايد به سويش روند ، نه آنكه ( منتظر باشند تا ) او به سوى آنها بيايد .(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)
9. همانا خوشبت حقيقى كسى است كه على ( عليه السلام ) را دوست بدارد .(مجمع الزوائد علامه هيثمى ، ج 9 ، ص 132)
10. كسى كه پس از خوردن غذا ، با دستى آلوده و چرب بخوابد ، هيچ كس جز خودش را سرزنش ننمايد .(كنز العمال ، ج 15 ، ص 242 ، ح 40759)
11. اما حقانيت من در مالكيت فدك ، همانا خداوند بزرگ آيه ” آت ذاالقربى حقه ” را وقتى در قرآن كريم بر رسول خدا نازل فرمود ، من و فرزندانم نزديكترين مردم به پيامبر ( صلى الله عليه و آله ) بوديم ، پس رسول خدا فدك را به من و فرزندانم هديه فرمود .(مستدرك الوسايل ، ج 7 ، ص 291)
12. براى مؤمن ، خرما هديه خوبى است .(كنز العمال ، ج 12 ، ص 339 ، ح 35305)
13. حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) فرمود : وقتى آيه 63 سوره نور نازل شد كه :” اى مسلمانان ، رسول خدا را آن گونه كه همديگر را مىخوانيد ، صدا نكنيد “ترسيدم كه رسول خدا را با لفظ ” اى پدر ” بخوانم ، من هم مانند ديگران پدر را با نام ” يا رسول الله ” صدا زدم . دو سه بار كه پدر را با اين نام خواندم ، رو به من كرده فرمودند : اى فاطمه ! اين آيه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است ، فاطمه جان ، تو از منى و من از تو ، همانا اين آيه براى ادب كردن آدمهاى خشن و درشت خوهاى قريش ، انسانهاى خودخواه و متكبر ، نازل شده است . دخترم تو با جمله ” پدر جان ” خطاب كن كه مايه حيات قلب من است و خداوند را خوشنود مىكند .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 33)
14. مردى نابينا از حضرت فاطمه ( عليها السلام ) اذن خواست كه داخل خانه شود .فاطمه ( عليها السلام ) خود را از او مستور كرد . پيغمبر خدا ( صلى الله عليه و آله ) به فاطمه فرمود : به چه سبب خود را مستور كردى و حال اين كه اين مرد نابينا تو را نمىبيند . حضرت زهرا ( عليها السلام ) پاسخ داد ، ” اگر او مرا نمىبيند ، من او را مىنگرم ، و اگر چه او نمىبيند اما بوى زن را استشمام مىكند ” . رسول خدا پس از شنيدن سخنان دخترش فرمود : ” شهادت مىدهم كه تو پاره تن منى ” .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 91)
15.خداى تعالى ايمان را براى پاكيزگى از شرك قرار داد ، و نماز را براى دورى از تكبر و خودخواهى .(احتجاج طبرسى ، ايران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
16. خداى تعالى زكات را مايه پاكى جان و فزونى روزى ، و روزه را براى پابرجايى اخلاص قرار داد .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
17. خداى تعالى حج را موجب استحكام ديانت ، و عدالت را مايه وحدت و هماهنگى دلها قرار داد .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
18. خداوند جهاد را موجب عزت و هيبت اسلام ، و صبر را وسيله استحقاق و شايستگى پاداش حق تعالى قرار داد .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
19. خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
20. خداى تعالى نيكى به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند ، و دستگيرى از خويشان را موجب افزايش عمر و سبب فزونى جمعيت و قدرت قرار داد .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
21. خداى تعالى قصاص را وسيله حفظ جانها و وفاى به نذر را براى رسيدن به مغفرت و آمرزش قرار داد .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
22. خداى تعالى مراعات كامل وزن و پيمانه را براى جلوگيرى از كم فروشى ، و نهى از شرابخوارى را براى پرهيز از پليدى تشريع نموده است .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
23. خداى تعالى پرهيز از افترا و دشنام را براى دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدى را منع كرد تا راه عفت پويند .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
24. خداوند شرك را حرام فرمود تا به اخلاص طريق بندگى و يكتاپرستى جويند ، ” پس چنانكه بايد ، ترس از خدا را پيشه گيريد و جز مسلمان نميريد ” و آنچه فرموده است به جا آريد و خود را از آنچه نهى كرده باز داريد كه ” تنها دانايان از خدا مىترسند .(احتجاج طبرسى ، ايران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 – آلعمران ، 101)
25. حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) در جواب سلمان كه براى فقيرى تقاضاى كمك داشت فرمود :” اى سلمان ! سوگند به خداوندى كه حضرت محمد ( صلى الله عليه و آله ) را به پيامبرى برگزيد ، سه روز است كه غذا نخوردهايم و فرزندانم حسن و حسين ( عليهما السلام ) از شدت گرسنگى بىقرارى مىكردند و خسته و مانده به خواب رفتهاند . اما من نيكى و نيكوكارى را كه درب منزل مرا كوبيده است ، رد نمىكنم ” .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 72)
26. پروردگارا ! بزرگا ! به حق پيامبرانى كه آنها را برگزيدى و به گريههاى حسن و حسين در فراق من ، از تو مىخواهم گناهكاران شيعيان من و شيعيان فرزندان مرا ببخشايى .(ذخائر العقبى ، ص 53 – كوكب الدرى ، ج 1 ، ص 196)
27. امام حسن مجتبى ( عليه السلام ) فرمود : مادرم فاطمه ( عليها السلام ) را ديدم كه شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و ركوع و سجود بود ، و شنيدم كه براى مؤمنين دعا مىكرد و اسامى آنان را ذكر مىنمود و براى آنان بسيار دعا مىكرد ولى براى خودش دعا نكرد ، پس به او عرض كردم : مادر ، چرا همان طور كه براى ديگران دعا كردى براى خودت دعا نكردى ، فرمودند : ” پسرم ، اول همسايه و سپس خود و اهل خانه ” .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
28. روزى حضرت فاطمه ( عليها السلام ) خطاب به حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) فرمود :” على جان ! نزديك بيا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد و آنچه در حال به وقوع پيوستن است و آنچه در آينده رخ خواهد داد تا روز قيامت هنگامه برپايى رستاخيز عمومى ” .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 8)
29. حضرت زهرا ( عليها السلام ) در رابطه با دعاى روز جمعه از رسول گرامى اسلام نقل فرمودند كه : در روز جمعه ساعتى است كه هر خواسته خير و نيكويى در آن ساعت به اجابت مىرسد . پرسيدم : يا رسول الله كدام ساعت است ؟ فرمودند : آنگاه كه نصف خورشيد در افق پنهان شود .(كنز العمال ، ج 7 ، ص 766)
30. بهترين شما كسانى هستند كه در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان مهربان و بخشندهاند .(دلايل الامامه طبرى ، ص 7)
31. اگر روزه ، زبان و گوش و چشم و دست و پاى روزهدار را از ارتكاب اعمال ناپسند حفظ نكند ، روزه را مىخواهد چه كند ( و به چه دردش مىخورد ) .(مستدرك الوسايل ، ج 7 ، ص 366)
32. وقتى امام حسن و امام حسين ( عليها السلام ) مريض شدند ، به حضرت على ( عليها السلام ) گفتند : چرابراى سلامتى دو فرزندت نذر نمىكنى ؟ … پس حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : ” اگر فرزندانم شفا يابند ، سه روز براى خدا جهت شكرگزارى روزه خواهم گرفت ” .(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 245)
33. آنچه براى زنان نيكوست اين است كه ( بدون ضرورت ) مردان نامحرم را نبينند ، و نامحرمان نيز آنها را ننگرند .(بحار الانوار ، ج 37 ، ص 69)
34. اى رسول خدا ، سلمان از سادگى لباس من تعجب نمود ، سوگند به خدايى كه تو را مبعوث فرمود ، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندى است كه روزها بر روى آن شترمان علف مىخورد و شبها بر روى آن مىخوابيم ، و بالش ما چرمى است كه از ليف خرما پر شده است .(بحار الانوار ، ج 8 ، ص 303)
35. آن لحظهاى كه زن در خانه خود مىماند ، ( و به امور زندگى و تربيت فرزند مىپردازد ) به خدا نزديكتر است .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 92)
36. به او گفته شد : اى دختر رسول خدا ، دستهايت زخم شده است ، خود را به زحمت مينداز ، در كنار شما خدمتكار منزلتان فضه ايستاده است ، كار منزل را به او واگذار ! حضرت زهرا ( عليها السلام ) پاسخ داد : ” رسول خدا ( صلى الله عليه و آله ) به من سفارش فرمود كه كارهاى خانه را با فضه تقسيم كنم ، يك روز او كار كند و روز ديگر من ، ديروز نوبت او بود و امروز نوبت من است ” .(الخرائج و الجرائح لقطبالدين راوندى ، ص 530)
37. حضرت على و فاطمه ( عليهما السلام ) در تقسيم وظايف زندگى زناشويى از رسول خدا ( صلى الله عليه و آله ) راهنمايى خواستند . فرمودند : كارهاى داخل منزل را فاطمه ( عليها السلام ) و كارهاى بيرون منزل را على ( عليه السلام ) انجام دهد . پس حضرت زهرا ( عليها السلام ) با خوشحالى فرمود : ” جز خدا كسى نمىداند كه ازاين تقسيم كار تا چه اندازه خوشحال شدم ، زيرا رسول خدا مرا از انجام كارهايى كه مربوط به مردان است بازداشت ” .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
38. حضرت زهرا ( عليها السلام ) در لحظههاى واپسين زندگى ، پس از وضو گرفتن به اسماء بنت عميس فرمود : ” اى اسماء ! عطر مرا همان عطرى كه هميشه مىزنم ، و پيراهنى را كه هميشه در آن نماز مىگزارم بياور و بر بالينم بنشين ، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بيدار كن ، اگر بيدار شدم كه نماز مىگزارم ، و اگر بيدار نشدم كسى را به دنبال على ( عليه السلام ) بفرست ” .(كشف الغمه ، بيروت : دار الاضواء ، ج 2 ، ص 122)
39. حضرت فاطمه ( عليه السلام ) به زن مؤمنهاى كه در يك بحث دينى و عقيدتى بر زنى فاسد و از دشمنان اهل بيت ، غلبه كرده و بسيار خوشحال شده بود ، فرمود :” همانا شادى فرشتگان در غلبه تو بر آن زن معاند ، بيش از شادى توست ، و اندوه و نگرانى شيطان و دوستان شيطان در اين شكست ، بيشتر و شديدتر از آن زن شكست خورده است ” .(بحار الانوار ، ج 2 ، ص 8)
40. آنگاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم ، از گناهكاران امت پيامبر ( صلى الله عليه و آله ) شفاعت خواهم كرد .(احقاق الحق ، ج 10 ، ص 367)
41. اگر به آنچه به شما امر مىكنيم عمل مىكنى و از آنچه شما را برحذر مىداريم دورى مىكنى ، از شيعيان ما مىباشى ، والا هرگز .(بحار الانوار ، ج 68 ، ص ص 155)
42. شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند ، و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما و كسى كه با قلب و زبان تسليم ما اهل بيت شده ، در صورتى كه از اوامر ما سرپيچى كنند و نواهى و موارد پرهيز را محترم نشمرند ، از شيعيان واقعى ما نخواهند بود ، با اين حال جايگاهشان در بهشت خواهد بود ، ولى بعد از پاك شدن از گناهان به وسيله بلاها و مصيبتها در دنيا ، يا تحمل مشكلات و شدائد روز قيامت و يا قرار گرفتن اندك زمانى در طبقات بالاى جهنم و چشيدن عذاب ، تا اينكه ما به خاطر دوستىشان با ما نجاتشان داده و آنان را به پيشگاه خودمان انتقال خواهيم داد .(بحار الانوار ، ج 68 ، ص 155)
43.پيامبر گرامى اسلام ( صلى الله عليه و آله ) حوادث تلخ آينده را براى حضرت زهرا ( عليها السلام ) توضيح داد و به شهادت حضرت ابا عبدالله الحسين ( عليها السلام )اشاره كرد . حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : ” اى پدر ! چه كسى فرزندم و نور چشم و ميوه دلم ، حسين ( عليه السلام ) را شهيد مىكند ” ؟ فرمود : ” بدترين افراد امت من “. حضرت زهرا ( عليها السلام ) پرسيد : ” اى پدر سلام مرا به حضرت جبرئيل برسان و از او بپرس كه در كجا حسين مرا شهيد مىكنند ” ؟رسول خدا ( صلى الله عليه و اله ) فرمود : ” در سرزمينى كه به آن كربلا مىگويند “.پس حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : ! اى پدر در برابر خواستههاى خدا تسليم و راضىام و به خدا توكل كردهام ” .(نهج الحياة ، ص 208)
44. يكى از زنان مدينه خدمت زهرا ( عليها السلام ) رسيد و گفت : مادر پيرى دارم كه در مسايل نماز سؤالاتى دارد و مرا فرستاده است تا مسايل شرعى نماز را از شما بپرسم . حضرت زهرا فرمود : بپرس . و آنگاه مسايل فراوانى مطرح كرد و پاسخ شنيد. در ادامه پرسشها آن زن خجالت كشيد و گفت : اى دختر رسول خدا بيش از اين نبايد شما را به زحمت اندازم .حضرت فاطمه ( عليها السلام ) فرمودند : ” باز هم بيا و آنچه سؤال دارى بپرس ، آيا اگر كسى را روزى اجير نمايند كه بار سنگينى را به بام بالا ببرد و در مقابل صد هزار دينار طلا مزد بگيرد ، چنين كارى براى او دشوار است ” ؟ گفت : خير . حضرت ادامه دادند : ” من هر مسألهاى را كه پاسخ مىدهم ، بيش از فاصله بين زمين و عرش گوهر و لؤلؤ پاداش مىگيرم ، پس سزاوارتر است كه بر من سنگين نيايد . “(بحار الانوار ، ج 2 ، ص 3) 45. اى ابا الحسن ، در همين ساعت به خواب رفتم ، پس محبوبم رسول خدا را در قصرى از مرواريد سفيد ديدم . چون مرا ديد ، فرمود : دخترم ! به نزد من بشتاب كه سخت مشتاق توام . بىصبرانه پاسخ دادم : سوگند به خدا پدر جان ، اشتياق من براى زيارت شما شديدتر است . در اين هنگام پدرم فرمود : تو امشب در پيش ما خواهى بود . على جان ! رسول خدا آنچه وعده دهد راست است و به آنچه عهد و پيمان بندد وفا مىكند .(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 179)
46. فرزندانم ديشب را گرسنه به روز آوردند ، فرزند كوچك من ” حسين ” در ميدان جنگ كشته مىشود . در كربلا فرزندم را با حيله و تزوير شهيد مىكنند ، واى و نكبت و عذاب بر قاتلانش باد .(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 239)
47 از دنياى شما سه چيز محبوب من است : 1 – تلاوت قرآن 2 – نگاه به چهره رسول خدا ( صلى الله عليه و آله ) 3 – انفاق در راه خدا(نهج الحياة ، ص 271)
48. اى ابا الحسن ( على عليه السلام ) ! همانا رسول خدا ( صلى الله عليه و آله ) با من پيمان بسته و خبر داده است كه من اول كسى خواهم بود كه به آن حضرت مىپيوندم و گريزى از آن نيست . پس على جان ، در برابر اوامر و فرمان و خواست خداوند بزرگ ، بردبار و به حكم او راضى باش .(نهج الحياة ، ص 233)
49. تلاوت كننده سورههاى حديد و واقعه و الرحمن ، در آسمانها و زمين اهل بهشت خوانده مىشود .(كنز العمال ، ج 1 ، ص 582)
50. در سر سفره غذا ، دوازده دستور العمل ارزشمند وجود دارد كه سزاوار است هر مسلمانى آنها را بشناسد . چهارتاى آن واجب و چهارتاى آن مستحب و چهارتاى آننشانه ادب است .چهار دستور العمل واجب عبارتند از 1- شناخت و معرفت پروردگار ( كه نعمتها از اوست ) 2- راضى به نعمتهاى خدا بودن 3- گفتن ” بسم الله الرحمن الرحيم ” در آغاز غذا 4- شكر و سپاسگذارى خدا . و چهار دستور العمل مستحب عبارتند از : 1- وضو گرفتن قبل از غذا 2- نشستن به جانب چپ 3- در حال نشسته غذا خوردن 4- غذا خوردن با سه انگشت . و اما چهار دستورالعملى كه نشانه ادب است : 1- از آنچه در پيش روى شماست بخوريد 2- لقمهها را كوچك برداريد 3- غذا را خوب بجويد و با شدت نرم كنيد 4- كمتر در صورت ديگران هنگام غذا خوردن بنگريد .(عوالم العلوم للعلامة البحراني ، ج 11 ، ص 629)
51. روزى پدرم رسول خدا ” كه درود خدا بر او و خاندان او باد ” به على ( عليه السلام ) نگاه كرد و سپس با اشاره به او فرمود : اين مرد و پيروان او در بهشتند .(ينابيع المودة ، ص 257)
52. رسول گرامى اسلام ” كه درود خدا بر او و خاندان او باد ” به على ( عليه السلام ) فرمود : اى ابا السحن همانا تو و پيروان تو در بهشت موعود خواهيد بود .(نهج الحياة ، ص 326)
53. حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) فرمود : پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند : فاطمه پاره تن من است ، پس هر كه او را بيازارد مرا آزرده است .(بحار الانوار ، ج 28 ، ص 303)
54. در خدمت مادر باش ، زيرا بهشت زير پاى مادران است .(نهج الحياة ، ص 312)
55.حسن جان ! مانند پدرت على (ع) باش و ريسمان را از گردن حق بردار خداى احسان كننده را پرستش كن و با افراد دشمن و كينهتوز دوستى مكن(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 286)