دعوت عربستان ازایران؛نمایش یا واقعیت؟
اختلافات ایران و عربستان، اختلافات جزئیای نیست كه دو طرف با گفتگو دست از آن بردارند اگرچه گفتگو ضرورت داشته و دارد. با توجه به چنین شرایطی و با توجه به اینكه گفتگو در شرایط كنونی به هیچوجه نمیتواند توازن قوای از دست رفته برای عربستان در منطقه كه در سوریه نمود یافته را بازگرداند، چرا سعود الفیصل دم از گفتگو میزند؟
عصرخبر به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی: «آیا برای دعوت از وزیر امور خارجه ایران و یا سایر مسئولان ایران برای دیدار از عربستان و گفتگو در خصوص اوضاع منطقه برنامهریزی كردهاید؟» این سوال خبرنگار رویترز از سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان كه در یك كنفرانس مطبوعاتی از او پرسیده شد، حالا به عنوان مبدایی برای تغییر در سیاست خارجی عربستان نسبت به ایران نمایانده میشود چرا كه الفیصل پاسخ غیرمنتظرهای به او داد؛ «ما از سفر وزیر خارجه ایران به عربستان هر زمانی كه صورت بگیرد استقبال میكنیم. ایران همسایه ما بوده و با یكدیگر رابطه داریم». اگرچه او از ارسال دعوتنامهای برای دكتر ظریف هم خبر داده بود اما امیرعبداللهیان معاون وزارت خارجه روز بعد از عدم دریافت دعوتنامه سخن گفت. اما آیا این سخنان سعود الفیصل را باید به معنای تغییر در سیاست خارجی عربستان نسبت به ایران در نظر گرفت؟ این تغییر چقدر جدی است؟ دلایل این تغییر كدام است؟ برخلاف ابراز خوشحالیهایی كه از سوی برخی مسئولین و كارشناسان داخلی و خارجی نسبت به فراهم شدن زمینه گفتگو میان ایران و عربستان طی روزهای اخیر دیده شد، یك ابهام جدی در سخنان الفیصل وجود دارد. این ابهام را عبدالرحمن الراشد مدیر شبكه العربیه و سردبیر سابق الشرق الاوسط یك روز پس از كنفرانس مطبوعاتی سعود الفیصل اینگونه بیان كرد: «ما سعود الفیصل را به عنوان یك دیپلمات دقیق شناختهایم اما نمیدانیم كه آیا این سخنان تنها یك پاسخ به سوال بودهاند و یا یك دعوت و سیاست جدید عربستان». الراشد كه از او به عنوان یكی از اصلیترین شخصیتهای رسانهای و البته ضدایرانی عربستان یاد میشود، در ادامه مقالهاش اما سعی كرد تا ایران را مقصر شرایط كنونی منطقه جلوه دهد. اما ابهام بیان شده توسط الراشد نكته معناداری است به خصوص اینكه سعود الفیصل از ارسال دعوتنامه برای ظریف سخن گفته بود و ایران دریافت دعوتنامه را تكذیب كرد.
در این شكی نیست كه در شرایط كنونی عربستان یكی از متضررترین كشورها در بحران سوریه است. حمایتهای گسترده مالی، سیاسی، رسانهای و تسلیحاتی از تروریستها در سوریه حالا جواب نداده و بشار اسد در حال تثبیت نهایی خود است. انتخابات ریاست جمهوری سوریه اگرچه با مخالفتهایی از سوی كشورهای منطقه و جهان مواجه شده اما تا كنون هیچكس، هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از این انتخابات انجام نداده است. پیروزی اسد در انتخابات ریاست جمهوری سوریه كه قطعی است، یعنی شكست سیاستهای عربستان. در لبنان و عراق نیز این شكست به نظر قطعی است به خصوص كه نوری المالكی همچنان با اقبال مردمی در عراق مواجه شده و از سوی دیگر در لبنان، حزبالله همچنان نفوذ سیاسی قابلتوجهی در مسیر انتخاب رئیس جمهور دارد. از سوی دیگر عربستان در پرونده هستهای ایران هم به آنچه كه در پیاش بود، نرسیده است. ایران و 1+5 در حال دستیابی به یك توافق جامع هستند و فارغ از محتوای این توافق و در سطحی كلانتر، عربستان به دلیل نزدیكی ایران و غرب، احساس خطر بیشتری از نقش ایران میكند؛ احساس خطری كه تا قبل از سفر اوباما به ریاض در هفتههای گذشته، سایهای معناداری بر روابط عربستان و آمریكا انداخته بود. آیا در چنین شرایطی عربستان میتواند نقش منطقهای جدید ایران كه حاصل توافق با غرب از یكسو و دست برتر او در معادلات سیاسی و میدانی از سوی دیگر است را تحمل كند؟ آیا عربستان میتواند تغییر موازنه قوا به سود ایران را نظارهگر باشد؟
رفتارشناسی عربستان كه نشان از یك دیپلماسی لجوجانه دارد از یكسو و منطقه استراتژیك از سوی دیگر، این را حكم میكند كه عربستان به جای اینكه سنگهای خود را با ایران از طریق گفتگو واكند، باید بیشتر به دنبال كارشكنی در مسیر تغییر توازن قوا به نفع ایران باشد. كاری كه تا كنون عربستان انجام داده و ادامه دادن این مسیر، هرچند برای ایران ناگوار باشد اما برای عربستان طبیعی خواهد بود كما اینكه ایران نیز باید در پی تثبیت و تقویت موازنه قوای تغییر یافته به نفع خود باشد هرچند در سیاستهای اعلانی خود، باب گفتگو را همیشه باز بداند كه تاكنون نیز اینگونه بوده است. اختلافات ایران و عربستان، اختلافات جزئیای نیست كه دو طرف با گفتگو دست از آن بردارند اگرچه گفتگو ضرورت داشته و دارد. با توجه به چنین شرایطی و با توجه به اینكه گفتگو در شرایط كنونی به هیچوجه نمیتواند توازن قوای از دست رفته برای عربستان در منطقه كه در سوریه نمود یافته را بازگرداند، چرا سعود الفیصل دم از گفتگو میزند؟
به نظر این اظهارنظر الفیصل را نباید چندان جدی گرفت. علاوه بر دلایلی كه در فوق آمد، به نظر میرسد این اظهار نظرات نرم و دوستانه او بیشتر ناشی از شرایط داخلی عربستان است تا منطق حاكم بر سیاست خارجی عربستان. سعود الفیصل مدتها است كه احساس خطر كرده كه مبادا از وزارت خارجه كنار گذاشته شود. او كه بیش از 39 سال است وزیر خارجه عربستان میباشد، به دلیل سیاستهای شدید ضد ایرانی و ضد سوری حالا تحت انتقادات گستردهای قرار گرفته است. اواسط ژانویه 2014 شبكه تلویزیونی المنار لبنان محتوای جلسه «رابرت فورد» سفیر سابق آمریكا در سوریه با سران ائتلاف ملی مخالفان سوری را به نقل از منابع سوری نزدیك به ریاض حجاب نخست وزیر سابق این كشور كه به صف معارضان پیوسته منتشر كرد. بر پایه این گزارش فورد در این نشست به حضار گفته بود: «به آگاهی شما میرسانم تغییراتی در ماه مارس در عربستان روی خواهد داد كه بندر بن سلطان رئیس دستگاه اطلاعاتی، سعود الفیصل وزیر خارجه و سلمان بن سلطان در وزارت دفاع و دیگران را شامل میشود». او گفته كه این تغییرات یك دفعه نخواهد بود اما روند تحویل پستها باید اكنون انجام گیرد. حالا بندر بن سلطان تغییر كرده و سلمان بن سلطان برادر او نیز از سمت معاونت وزارت دفاع بركنار شده است. دیوید هرست نویسنده مشهور آمریكایی نیز در هافینگتون پست نوشته كه «عجیب نیست اگر درروزهای آینده بشنویم كه شخص سعود الفیصل از پست وزیر امور خارجه عربستان بركنار شده است». مجتهد، شخصیت معروف عربستانی كه در فضای مجازی پیشبینیهایی را نسبت به عزل و نصبها در آل سعود مطرح میكند و عمدتا این پیشبینیها محقق میشود، چند روز قبل، نوشت كه عبدالعزیز بن عبدالله فرزند پادشاه عربستان كه اكنون معاون وزیر خارجه است، بناست جایگزین سعود الفیصل شود.
سعود الفیصل كه عمری ضد ایران موضع گرفته حالا در شرایطی قرار دارد كه به دلیل سیاستهای ایران و آمریكا باید كمی مواضع خود را تلطیف كند. رفتارهای ضد ایرانی او در شرایط كنونی كه ایران و غرب در مسیر تنشزدایی گام برمیدارند، اگرچه مبتنی بر منطق سیاست خارجی عربستان است اما با مواضع آمریكا سازگاری ندارد و ممكن است همان رفتاری كه با بندر بن سلطان شد، با او نیز صورت گیرد. پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط در این خصوص مینویسد: «سعود الفیصل از این دعوتی كه سرو صدای زیادی به پا كرده به دنبال ارسال دو پیام مهم است:
نخست: به آمریكا اعلام كند كه سالها در جنگ شما علیه ایران با محوریت منطقهای همراه شدم، اما امروز آمادهام به مرد گفتوگو تبدیل شوم.
دوم: سعود الفیصل با این دعوت در واقع این پیام را به پادشاه داد كه بركناری من خط قرمز است زیرا امیران نیز مانند پادشاه فقط با مرگ بركنار میشوند».
به نظر میرسد دعوت سعود الفیصل از دكتر ظریف نشانه یك تغییر جدی در سیاست خارجی عربستان نیست بلكه صرفا یك نمایش دیپلماتیك است كه مصرف داخلیاش بیشتر از مصرف منطقهای آن است. گفتگوی ایران و عربستان شاید كمی فضا را تلطیف كند اما قطعا راهحل مشكلات و اختلافات میان آن دو نخواهد بود.