خاتمي: معجزهای در دوران دفاع مقدس رخ داد
نظر امام بعد از خرمشهر چه بود؟ بنده خودم در جریان نبودم، آنچه شایع است امام معتقد بودند بعد از فتح خرمشهر باید آتشبس قبول بشود، دوستان دیگری با استدلالهایی که داشتند، آنها هم سوءنیت نداشتند، اصرار کردند و امام هم قبول کردند. بعد که رفتیم اولین مرحله فکر میکنم کربلای ۵ بود، شکست خوردیم ظاهرا پیشنهاد شد که نپذیرفتند وگفتند حالا که رفتهاید باید ادامه بدهید.
عصر خبر :سیدمحمد خاتمی با بیان اینکه “امیدوارم با تدبیر و شهامتی که دولت تدبیر و امید برای حل مسأله هستهای دارد، با واقعبینی غرب روبرو شویم و ایران هم منطقی و استوار بر اساس مصالح و منافع خود جلو برود”، گفت: معتقدم توافق دور از دسترس نیست؛ دولت جدی است و رهبری هم حمایت میکنند.
به گزارش ایسنا، همزمان با سوم خرداد ماه، سالروز حماسه آزادسازی خرمشهر، فرزندان شهیدان جهانآرا، باکری، داوود کریمی، عباس کریمی و… جمعی از پیشکسوتان و فرماندهان دوران دفاع مقدس در لشکرهای 27 محمد رسولالله، 10 سید الشهدا، 110 خاتمالانبیا، 110 سیدالشهدا و … با رئیسجمهور اسبق کشورمان دیدار و گفتوگو کردند.
رئیس بنیاد باران در بخشی از صحبتهای خود در این نشست، در مورد مسأله حصر، گفت: در مورد رفع حصر اصلا سکوت نشده، بلکه احساس میکنیم هرچه صحبت کنیم کار بدتر میشود. تلاش واقعاً صورت گرفته است. نمیدانیم چطور شد که تحقق پیدا نکرد. حالا که رفع حصر صورت نگرفته، لااقل به فکر زندگیشان باشیم و بگذاریم معالجهشان صورت بگیرد. امیدواریم هرچه زودتر این مسأله تحقق پیدا کند.
وی همچنین با بیان اینکه “معتقدم دوم و سوم خرداد مقابل هم نیستند اما عدهای میخواهند تقابل ایجاد کنند”، افزود: دوم خرداد قرائتی انسانی از انقلاب است؛ قرائتی رحمانی از دین خداست. اینکه چقدر توانستهایم یا نتوانستهایم محقق کنیم، کاری ندارم بلکه رویکردم را عرض میکنم و تعریف خودم را از اصلاحات میگویم.
خاتمی ادامه داد: انقلاب را ادامه حرکت ملت در صد و پنجاه سال گذشته میدانیم که محورش هم اصلاحات بوده است، ایران را آباد و آزاد و پیشرو میخواهد. در عین حال معیارهای معنوی در دنیای امروز خسارتآور بوده و ما نمونهای از این روحیه را در سوم خرداد و دفاع مقدس دیدیم.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی دفتر حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی، متن کامل سخنان رئیس بنیاد باران در این دیدار بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه شهادت حضرت امام موسی کاظم بزرگترین محصور و زندانی در میان ائمه و صالحین و اوصیا هستیم. همه بزرگان و امامان ما دچار مشکلاتی شدند ولی بیشترین زندان و حصر و حبس را امام کاظم (ع) تحمل کرد و مظلومانه در روز ۲۵ رجب به شهادت رسید که به همه شما تسلیت عرض میکنم و امیدوارم به حرمت مظلومیت و شهامت و فضیلت این بزرگوار خداوند در کار همه ما و همه مسلمانان گشایشی ایجاد فرماید.
و نیز سالروز سوم خرداد را گرامی میداریم. دفاع مقدس تداعیکننده دو واقعیت بزرگ است؛ یکی تلخ و یکی شیرین.
دفاع مقدس نشان داد که دشمنان انقلاب و دشمنان ایران، کسانی که احساس میکردند با این انقلاب منافعشان به خطر افتاده، بسیج شدهاند برای ضربه زدن به ایران و انقلاب نوپای اسلامی و با سوءاستفاده از غرور و تکبر و بهرهگیری از امکاناتی که عراق، در حالیکه ما در وضعیت خوبی از نظر امکانات نبودیم و با پشتیبانی همه قدرتهای جهانی تجاوز به ایران صورت گرفت. دفاع مقدس نشاندهنده و یادآور خطر بزرگی است که انقلاب را در بامداد حضورش تهدید میکرد. این واقعیت تلخ دفاع مقدس بود.
واقعیت دوم اینکه عیار شخصیت، هویت و فضیلت ملت ایران در جریان دفاع مقدس مشخص شد. ملتی بزرگ که در طول تاریخ افتخار آفریده است و در مرحله اخیر تاریخ پیشتاز همه کشورهای اسلامی و کشورهای شرقی به یک معنا برای استقرار یک نظام مردمسالار و تضمین حاکمیت مردم بر سرنوشتشان بوده و نیز انقلاب بزرگی را انجام داده که این انقلاب، انقلاب رحمت و کلام است، انقلابی که از دل آن جمهوریت اسلامی درآمد. عیار و شخصیت و هویت این ملت در جریان دفاع مقدس مشخص شد این هم واقعیت شیرینی بود که از دوران دفاع مقدسمان داشتیم.
دفاع مقدس تقابل دو سیستم نظامی منسجم آموزشدیده و متمرکز و نیز تقابل امکانات برابر نبود. یک طرف ارتش منظم، امکانات بسیار گسترده و وسیع، پشتیبانی کشورهای مختلف با انگیزههای مختلف با بعضی پیمانهای دراز مدت داشت و برخی احساس کردند با پشتیبانی این نیروها و تجهیزات از طریق عراق میتوانند به ایرانی که منافعشان را به خطر انداخته بود، لطمه بزنند؛ با یک کشوری که تازه انقلاب کرده و ارتشش از هم پاشیده شده بود؛ البته بدنه ارتش ما مردمی و خوب بود و چهرههای مومنی در آن بودند و در دفاع مقدس هم واقعا نشان داد اما سر این ارتش زده شده بود، فرار کرده بودند یا کنار گذاشته شده بودند. نیروهای جوانتری آمده و در راس آن قرار گرفته بودند. سیستم ارتش در اینجا سیستمی بود آمریکایی که به هم خورده بود و ارتش، آن ارتش آماده یک جنگ یا دفاع نبود، سپاه نیز تازه از نیروهای متعدد مومن تشکیل شده بود ولی بالاخره نهاد تازه پایی بود که خیلی کار داشت تا برسد به آن حد نصاب و قوامی که یک نیروی مسلح ساماندار و آموزشدیده لازم دارد، البته سپاه ما پر از ایمان و شور بود.
ما کارکرد و استفاده از وسایل جنگی را بلد نبودیم، حتی جای خیلی از آنها را نمیدانستیم. طبق موازین عادی و اگر کسی تحلیل و سبک سنگین میکرد، واقعا به همان نتیجهای میرسید که دشمنان ما رسیدند، یعنی توهم اینکه ایران ضربهپذیر است، انقلاب اسلامی در آغاز کار است و باید در نطفه خفه شود و این امکان وجود دارد و این توهم که ایران شکست میخورد و توان مقاومت ندارد در تحلیلهای عادی درست بود. بعدا مشخص شد توهم است. آنها هم با این توهم به صحنه آمدند اما معجزه رخ داد؛ معجزهای که از مسیر ایمان و اراده انسانها گذشت. خداوند متعال درباره هدف ارسال پیامبرانش میفرماید لیقوم الناس باقسط، فاعل قیام مردند، آنها نیامدند تا مردم را وادار کنند، به قسط آمدهاند تا مردم خود به قسط برسند. یعنی همه تحولات باید از مسیر دو چیز بگذرد: ایمان و تفکر درست و دیگری ارادهای که انسانها باید داشته باشند. ما این معجزه را در دوران دفاع مقدس دیدیم.
صلابت و استقامت رهبری انقلاب و فرماندهی کل قوا و نیز ایمان و اراده مردمی که تصمیم گرفته بودند از انقلاب و سرزمینشان دفاع بکنند، همه معادلات را به هم زد و مقاومت جانانه نیروهای مسلح که اگر نیروهای مردمی نبودند کاری از نیروهای مسلح ساخته نبود، حضور با نشاط و فراگیر جوانان در عرصه و کل ملت در جبههها خیلی مهم بود که همه معادلات را به هم زد و حتی یک وجب از خاکمان را از دست ندادیم.
شما در دویست سال گذشته ببینید هر جریانی پیش آمده یک تکه از ایران ما رفته است، درحالیکه روی ملاکهای ظاهری از دست دادن سرزمین و حتی شاید سقوط نظام جمهوری اسلامی خیلی دور از ذهن معادلات عادی آنها نبود ولی هیچ کدام آنها رخ نداد. این معجزهای بود که در دوران دفاع مقدس رخ داد.
بعد از جنگ هم دو واقعه مهم رخ داد که هر دو با محوریت آمریکا بود؛ یکی اشغال افغانستان و دیگری اشغال عراق. اما نتیجه چه شد؟ در هر دو جا دشمنان ملت ایران و انقلاب اسلامی نابود شدند و از پا در آمدند. صدام که جنگ ۸ ساله را بر ما تحمیل کرد و طالبان که بینش تحجرآمیزی داشت که به نظر من آن جریان در مقابل انقلاب اسلامی مورد تایید قرار گرفت تا بگویند اسلام دین تجاوز، خشونت و افراط است و دشمنی از درون خانه اسلام در مقابل جمهوری اسلامی مطرح بکنند.
ما یقین داریم یکی از اهداف مهم آمریکا، ایران بود. همچنان که دیدیم نومحافظه کاران ایران را محور شرارت نامیدند و شاید حمله مقدمه این بود که عرصه را از دو سو بر ایران تنگ بکنند اما خداوند چه کرد؟ هر دو جا به نفع ما بود. در عراق، صدام رفت و حکومت مردمی همرام ما بوجود آمد. در افغانستان، آمریکا طالبان را از بین برد، از دو جهت یکی اینکه تهدید امنیت برای ما بود و دیگری اینکه چهرهای که از اسلام نشان میداد چهره غلطی بود. پس از آن در افغانستان حکومت برخاسته از مردم روی کار آمد که روابط نزدیکی با ما دارد و نه تنها تهدیدی برای ما نیست بلکه فرصتی برای همکاریهای زیاد با ماست.
این دو حادثه هم که به نظر میرسد هدفشان ایران بود و شاید برای مرحله سوم ایران مورد نظر بود یا لااقل میخواستند علیه ایران اقدام کنند و ایجاد ناامنی در ایران بیشتر شود و آمریکا و ناتو همسایه ما باشد، این برنامه ریزی شده بود و الحمدالله بالعکش شد. از این چه میفهمیم؟ عظمت ایران، عظمت ملت ایران که یکی از نشانههای عظمتش همین انقلاب اسلامی است.
شکل انقلاب اسلامی، ذات انقلاب، جهت و محتوای انقلاب در ایران تحقق پیدا کرده است، حالا اگر ما درست به آن عمل نمیکنیم، اشتباه از ماست. حرکتهای انقلابی به اصطلاح اسلامی، نوعاً ارتجاعی، واپسگرا، افراطی و خشونتگراست. اسلامی که در انقلاب ایران بود با جاهای دیگر متفاوت است. این عظمت ملت ایران، عظمت انقلاب ایران، اهمیت ایران و جایگاه ایران را در جهان نشان میدهد.
ایران مشکل نیست، با ایران بسیار مشکلات حل میشود
من بارها در مصاحبهها حتی سخنرانیهایی که کردهام از جمله صحبتهایی که در آمریکا و جاهای دیگر داشتهام گفتهام از اشتباهات بزرگ غرب و بخصوص آمریکا این است که ایران را مشکلی میداند که میخواهد آن را حل کند! در حالیکه ایران مشکل نیست، با ایران میشود بسیاری از مشکلات را حل کرد، عظمت و ظرفیت ایران است که اگر درست به آن پرداخته شود با آن بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. الان هم عرض میکنم، غرب دچار اشتباه و تحلیل غلط نشود، خیال نکند ایران مشکل است و بخواهد هر گونه که هست به نفع خود مشکل را حل کند.
این چیزی است که در طول تاریخ شکل گرفته، حیثیت و هویت و عظمت ملت ایران و انقلاب اسلامی که حاصل کار رهایی از استبداد چند هزار و چند ده ساله وابسته به بیگانه است و نظامی که حق حاکمیت مردم را به رسمیت شناخته، آزادی و پیشرفت را برای ملت خواسته و جمهوری اسلامی را در مقابل اشکال ارتجاعی و تحجرآمیزی که به نام اسلام یا غیر اسلام بوجود آمده، مطرح کرده است. آمریکا این همه سرمایهگذاری میکند تا به ایران دست پیدا کند اما هم در عراق و هم در افغانستان هر دو جا قضیه به نفع ما تمام میشود. امروز هم نباید اشتباه کنند. میتوانند ایران، حق ایران، حرمت ایران و ملت ایران، حقوق حقه و قانونی ملت ایران را به رسمیت بشناسند و منافعشان را طوری تعریف بکنند که در مقابل منافع ملت ما نباشد، سپس توافق حاصل خواهد شد. اگر اشتباه بکنند مثل اینکه تا به حال کردهاند، طبعا تنها مشکل بر مشکل افزوده میشود.
امیدوارم با تدبیر و شهامتی که دولت تدبیر و امید برای حل مساله هستهای اخیر داشته با واقعبینی غرب روبرو شویم. ایران هم منطقی و استوار بر اساس مصالح و منافع خود جلو برود. معتقدم توافق دور از دسترس نیست، دولت جدی است رهبری هم حمایت میکنند. این ظرفیتهای خوبی است که انجام میشود و امیدوارم شاهد رویکرد خوب و متفاوتی از غرب باشیم و حق و حاکمیت ایران را به رسمیت بشناسند همین! ما چیزی بیش از این نمیخواهیم، مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان، شر نرسانند، ایران هم فزونخواه نیست و میشود مشکلات را حل کرد.
آزادی خرمشهر نماد عظمت ملت بود
نکته متفاوتی که درباره خرمشهر و سوم خرداد میخواهم بگویم این است که در آن دوره بسیاری از مناطق کشور ما اشغال شده بود، ولی خرمشهر برنامه و حساب دیگری داشت هم از نظر جهانی و هم از نظر سرنوشت جنگ و هم از نظر ملت ایران و هم از نظر افکار عمومی دنیا. چرا این حساب بود؟ خرمشهر برای دشمن ما کلید فتح ایران بود، دروازهای بود که فکر میکرد از ان دروازه میتواند ابتدا خوزستان و بعد کل ایران را دچار مشکل بکند یا لااقل اگر سرنگون نمیکند، بتواند گلوی ایران را بفشارد تا تسلیم بشود. یک جنبه نمادین داشت و خرمشهر برای او دروازه بود. همچنان که آزادی خرمشهر نماد غرور و پیروزی ملت ایران شد. سقوط خرمشهر غرور دشمن ما را افزود و آزادی خرمشهر غرور جریحهدار شده ملت ایران را
التیام بخشید.
در جریان دفاع مقدس با ایمان رزمندگان برای خدا، اسلام، انقلاب و ایران یک جب از خاک ما در دست دشمن نیفتاد، این عامل موثری بود که مسلمان و غیرمسلمان در این امر شرکت داشتند. گرچه برای رزمندگان ما ایمان اسلامی و دینی انگیزه مهمی بود ولی در کنار آن میگفتند این ایمان به ما میگوید سرزمینت نباید مورد تجاوز قرار بگیرد. حب الوطن لایمان، در اینجا هم تجلی پیدا کرد.
بیانات حضرت امام را ببینید، عشق و علاقه به ایران و تعهد نسبت به ملت و سرزمین ایران در اوج بود و خرمشهر نماد این مساله بود. اهمیت ملت ایران و لزوم دفاع از آن و دین و انقلابی که میگفت باید از ان دفاع بکنید. بینش اصلی انقلاب ما توجه به ایران، توجه به ملت ایران و احترام به آن و حفظ تمامیت ارضی است. اینها از اصول انقلاب و اصول اسلامی است که در انقلاب مطرح شد.
دو بینش به نام اسلام وجود دارد؛ یکی میگوید اسلام ضد ملیت است، سرزمین و ملت برایش مهم نیست بلکه انحرافی و کفر است، یکی میگوید نه اسلام هم به ملتها احترام میگذارد و مورد توجه است. اگر در نظر داشته باشید حتی درباره صدور انقلاب بینشهایی بود ولی امام آن را اصلاح کردند، گفتند صدور انقلاب به معنی دخالت در امور کشورهای دیگر نیست. کشور دیگر برای کشور و ملتی دیگر است همچنان که ایران برای ملت ایران است. من همچنان که به سرزمین خودم احترام میگذارم به سرزمین دیگری هم احترام میگذارم، تجاوز نه! صدور انقلاب به معنی دخالت در امور کشورهای دیگر نیست، به معنی توسعهطلبی نیست، ما میخواهیم اینجا به نام ملت ایران بسازیم، پیشرفت بکنیم، مستقل باشیم، آزاد باشیم، اخلاقی باشیم، اکثریتمان هم مسلمانیم، میخواهیم معیارهای اسلامی در آن حاکم باشد. برای ما این مساله مهم است.
البته صدور انقلاب به این معنی هست که وقتی یک ملتی آزادیخواه و عدالتخواه باشد، وطندوست باشد و ارادهاش را به کار گیرد پیروز میشود. این میتواند برای ملتهای دیگر سرمشق باشد ولی به معنای دخالت نیست. ملتها خودشان باید تصمیم بگیرند، ملت اصالت دارد، اسلام جهانی است، اسلام برای همه مردم آمده ولی جمهوری اسلامی، ایرانی است. جهانگشایی در کار ما نیست، ما ملت بزرگی هستیم، به سرزمین خودمان احترام میگذاریم، به هیچکس اجاره نمیدهیم چشم چپ به این ملت و سرزمین بکند. به نام دین و اسلام هم همین کار را میکنیم اما نمیخواهیم جهانگشایی بکنیم.
نمونه کار خرمشهر بود، یک نفر ایرانی نبود که از آزادی خرمشهر شاد نشود. این نماد ملت و عظمت ملت ایران بود. اهتمامی که ما امروز به سوم خرداد داریم به خاطر این نماد ملیت و ملت ماست که بروز و ظهور پیدا کرد. طبق رسالت انقلابی ما احساس میکنیم اگر میگوییم راه شهیدان، راه ایثارگران و رزمندگان باید ادامه پیدا بکند ما باید سعی بکنیم آنچه ملت ایران بدست آورده است آن را حفظ بکنیم. آن جمهوری اسلامی است و محور جمهوری اسلامی هم اینست که مردم بر سرنوشت خودشان حاکمند، ایران سرزمین و مرکب انقلاب است و ایران برای همه ایرانیانی است که وجود دارند و با هر انگیزه و گرایشی کافی است که حاضر باشند در چارچوب نظام قانونی پذیرفته شده زندگی کنند، شهروندی هستند که همه صاحب حقاند، جمهوری اسلامی با بینشی از اسلام است که برای همه ملت ایران احترام و حق قائل است.
آنهایی که میخواهند دشمنی که در خارج وجود دارد بتراشند و طبقهبندی کنند، اقلیتی بر همه چیز حاکم شود و به هر قیمتی حاضر باشد همگان را بیرون بکند، با روح انقلاب و اسلامی که در انقلاب ما بود سازگار نیست و طبعا روح شهیدان ما و رزمندگان و ایثارگران واقعی ما این را نمیتواند بپذیرد. این حاصل انقلاب ما بود، درسی که ما از حماسه آزادی خرمشهر میگیریم و باید به ان اهتمام بکنیم. آنان که اسلام را در مقابل ایران میبینند اشتباه میکنند، آنان که معتقدند ایران و ملیت ایرانی بر خلاف اسلام است یعنی با اسلامیت سازگار نیست آنها هم اشتباه میکنند.
خدا رحمت کند شهید مطهری را که خدمات متقابل ایران و اسلام را نوشت. جمهوری اسلامی داخل انقلاب است و این نهالی که خون صدها هزاران شهید در پای آن ریخته شده است یعنی ما ملت ایران را به رسمیت میشناسیم. ایران ظرف حضور ملت ایران است که آزادی، استقلال و پیشرفت را میخواهد، ظرف استقرار جمهوری اسلامی است که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت را میپذیرد و در عین حال آن اسلامی که برای همه کسانی که در چارچوب این ملت هستند حق و حرمت قائل است، برای آنها ازادی و برخورداری میخواهد، برای آنها امنیت و حرمت برای همه میخواهد. این جمهوری اسلامی است.
اکثریت جامعه ما شیعه است و ما به آن افتخار میکنیم اما در ایران غیرشیعه و غیرمسلمان هم وجود دارد. یک دایرهای است که ما را به هم پیوند میدهد و آن ایرانی بودن ماست و تعلق به ایران داشتن. البته عامل معنوی دیگر هم هست و آن اینکه حب اهل بیت در ایران بسیار است. فقط هم اختصاص به شیعیان ندارد. سنیها و غیر مسلمانان نیز به اهل بیت احترام میگذارند. ملت ایران با سرفرازی از جمهوری اسلامی دفاع میکند.
چرا تجزیهطلبی بد است؟ چون سرزمین اصالت دارد، ملت اصالت دارد. سرزمین متعلق به ملتی است و آن ملت باید از آن دفاع بکند، حقوق ملت به رسمیت شناخته شود، چه مسلمان باشد چه به نام اسلام، چه به نام قومیت بخواهد تجاوز بشود. اقوام ما اگر از ایران جدا شوند هویت خود را از دست میدهند، همه اقوام ما در درون ایران هستند البته که باید حق و حقوق آنها را به رسمیت بشناسیم. احساس نکنیم جمهوری اسلامی فقط تعلق به شیعیان دارد، آن هم فقط گرایش خاصی از شیعیان! نه ما این درس را ازفتح خرمشهر و انقلابمان میگیریم. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق بدهد که قدر انقلاب را بدانیم و اگر اشکال و انحرافی از مسیر انقلاب و اسلام هست ما برگردیم.
پیام دوم خرداد هم همین بود، این چنین اسلامی را میدید. این چنین انقلابی را میدید. به ملت ما این چنین نگاه میکرد. برای همه ملت ایران سربلندی میخواست، استقلال و آزادی و پیشرفت را میخواست. من معتقدم پیام ۲۴ خرداد هم همینها بود و ما به این پیامی که ملت ایران میدهد و از دل تاریخ آن را میشنویم به آن احترام بگذاریم، هم حکومت و هم مردم.
امام بعد از فتح خرمشهر معتقد به پذیرش آتشبس بود
و اما پاسخ به چند سوالی که دوستان مطرح کردند.
– نظر امام بعد از خرمشهر چه بود؟ بنده خودم در جریان نبودم، آنچه شایع است امام معتقد بودند بعد از فتح خرمشهر باید آتشبس قبول بشود، دوستان دیگری با استدلالهایی که داشتند، آنها هم سوءنیت نداشتند، اصرار کردند و امام هم قبول کردند. بعد که رفتیم اولین مرحله فکر میکنم کربلای ۵ بود، شکست خوردیم ظاهرا پیشنهاد شد که نپذیرفتند وگفتند حالا که رفتهاید باید ادامه بدهید.
دولت موقت تمام قراردادها را باطل کرد، خیانتآمیز نبود. دیدگاهی بود که بنا نیست با دنیا بجنگیم. بنابراین به سلاح پیشرفته نیازی نداریم بلکه باید خودمان را بسازیم، البته میتوانیم خودکفا بشویم بعد جنگ پیش آمد، نباید کسی را متهم کنیم که کسی خیانت کرده است.
– چرا با اینکه انقلاب ما فرهنگی بود؛ مشکل ما باز هم فرهنگی است؟ نباید خیال کنیم دختران ما کمی بیحجاب هستند، اینها البته نشانههای خوبی از لحاظ فرهنگی نیست اما خواهران و برادران عزیز مشکل بزرگ فرهنگی ما دور شدن لحظه به لحظه نسلهای بعد از انقلاب ما از حکومت اسلامی و خدایی نکرده از اسلام است و باید ریشه آن را در رفتار خودمان بدانیم، این همه تکیه کردن روی ظواهر البته که ظواهر هم خوب است و از دست دادن بواطن، اینکه در کشوری مثلا مسجد رفتن، نوحه خواندن سینه زدن و کارهای دیگر این همه رویش تاکید بشود، به نام اسلام بداخلاقی بشود، تهمت بزنیم، بد اخلاقی بکنیم اول افراد را متهم بکنیم به انواع اتهامات به جای اینکه ثابت شده باشد اجازه بدهیم از خودش دفاع بکنیم و بعد با این اتهامات هر طور میخواهیم با او برخورد بکنیم، بالاخره اول میگویند شما رفتارتان درست نیست بعد هم چون به نام اسلام بوده میگویند پس اسلام هم نمیخواهد در حالیکه اسلام آمده است تا مکارم اخلاق را در جامعه پیاده بکند، راستی و پاکی و عدل را ظواهر هم باید با باطن راهنما باشد. نماز ما باید به سوی اخلاق و روزه ما باید راهنمایی باشد، اعتکاف ما باید به سوی اخلاق و معنویت باشد، اگر نکند در این ظواهر عیب است و مشکلی وجود دارد. من معتقدم تبلیغات علیه ایران میشود این شبکهها و… روز به روز هم بیشتر میشود نمیشود جلویش را گرفت ما باید رفتار خودمان را درست کنیم.
من بارها گفتهام ما انقلابی هستیم. برزگترین رسالت انقلابی ما این است که ایران را الگویی بسازیم که در آن هم انسان محترم باشد، آزادیهای قانونی دارد، امنیت برای همه وجود دارد، هم پیشرفت وجود دارد، هم با فقر مبارزه میشود، هم تساوی همه افراد در برابر قانون تامین میشود ما باید زمینهساز این امور باشیم. همه مزایایی که در دنیای پیشرفته دارد باید داشته باشیم البته نمیگویم یکشبه میرسیم. آیا ما توانستیم این کار را بکنیم؟ آیا یک دهم دغدغهای که نسبت به بعضی ظواهر هست به باطن داشتهایم؟ آیا رفتار و سیاستهای ما آن را نشان میدهد؟ این است مشکل فرهنگی ما.
– تشکل داشتن شما خیلی مهم است؛ بنده هم هر کاری از دستم بربیاید در خدمتم.
– منکر نقصها و عیبهای خود نبوده و نیستیم اما باید امکانات دولت ما را هم در نظر بگیرید.
معتقدم دوم و سوم خرداد مقابل هم نیستند اما عدهای میخواهند تقابل ایجاد کنند. دوم خرداد قرائتی انسانی از انقلاب است. قرائتی است رحمانی از دین خدا اینکه ما چقدرتوانستهایم یا نتوانستهایم کاری ندارم بنده رویکردم را عرض میکنم تعریف خودم را از اصلاحات میگویم جلساتی داشتهایم انشاءالله باز هم تکمیل میکنیم و خدمت دوستان میدهیم. انقلاب را ادامه حرکت ملت در صد و پنجاه سال گذشته میدانیم که محورش هم اصلاحات بوده، ایران را آباد و ازاد و پیشرو میخواهد. در عین حال معیارهای معنوی در دنیای امروز خسارتآور بوده ما نمونهای از این روحیه را در سوم خرداد و دفاع مقدس دیدیم.
اصلا ما همانی را میخواهیم که انقلاب و امام ما میخواستند. همانی را میخواهیم که ملت ما در طول تاریخ میخواسته بنابراین اینها به هیچ وجه مقابل هم نیستند بنابراین شاید کسانی که بیگانه با آن آرمانها و انگیزهها هستند و حالا میداندار هم شدهاند احیانا سعی میکنند با این دوگانه ایجاد کردن و تقابل ایجاد کردن حرف خودشان را که به نظر حرف درست هم نیست پیش ببرند ما باید جلوی این بایستیم.
– در مورد رفع حصر اصلا سکوت نشده بلکه احساس میکنیم هرچه صحبت بکنیم کار بدتر میشود تلاش واقعا صورت گرفته نمیدانیم چطور شد که تحقق پیدا نکرد! حالا که لااقل رفع حصر صورت نگرفته لااقل به فکر زندگیشان باشیم و بگذاریم معالجهشان صورت بگیرد. امیدواریم هر چه زودتر این مساله تحقق پیدا کند.