مريم حيدرزاده از پشت پرده ممنوعالکار شدن خود مي گويد
از چند مجله با من تماس گرفتند و نمي خواهم از آنها نام ببرم تا آدم ها باز هم ياد آن مجلات بيفتند و افرادي که در راس آن مجلات بودند را دوست نداشتم. انگليسي ها ضرب المثلي دارند که مي گويند:«هر کسي را که مي خواهيد مطرح کنيد، خرابش کنيد.» عليرغم تماس هاي معتبر از سوي مجلات معتبر اختصاصي موسيقي با من، هيچ پاسخي نداشتم. اما الان جواب مي دهم و پاسخ من اين است که آدم امروز يک تصميمي را مي گيرد و فردا پشيمان مي شود. چه برسد به اينکه چند سال بگذرد. به تصميم آقاي چاوشي احترام مي گذارم.
عصر خبر به نقل از سينما خبر/ سالهاي زيادي از ظهور پديده اي به نام «مريم حيدرزاده» مي گذرد. پديده اي که در اواخر دهه هفتاد شمسي به يک باره آثار و صدايش به انتخاب اول خيلي از جوان ها تبديل شد و کتاب هاي شعر و آلبوم هاي دکلمه اش با فروش هايي بالا توانست گوي رقابت را در بازار پر فروغ آن سالها بربايد و تبديل به پديد ه اي نو ظهور شود.
انتشار آلبوم «مثل هيچکس» با حضور و صداي «خشايار اعتمادي» و دکلمه هاي «مريم حيدرزاده» جرقه اي بود که موسيقي پاپ بعد از انقلاب را از خواب چندين ساله بيدار کرد و فروش بالاي آن کاست باعث شد که به مرور شاهد رواج پاپ در جامعه آن روزها باشيم. مريم حيدرزاده به يک باره توانست شهرتي همه گير پيدا کند اما به يک باره و بعد از چند همکاري با خواننده هاي آن ور آبي، سالهاي زيادي شاهد دوري وي از بازار موسيقي داخلي بوديم. اوضاع وخيم تر شد و اين هنرمند سر از شبکه هاي ماهواره اي در آورد و به عنوان داور در برنامه هاي استعداد يابي ماهواره اي آفتابي شد.
ممانعت از فعاليت در مارکت داخلي باعث شده بود که او ديگر قيد همه چيز را بزند و «مريم حيدرزاده» بيش از هشت سال گُم شد. خودش با يک لبخند تلخ درباره اين «هشت سال» حرف مي زند و بعد با ارامش مي گويد که در دولت جديد مشکلاتش در حال حل شدن است و اتفاقات خوبي هم در همين روزهاي گذشته رخ داده است.
با او از هر دري سخن گفتيم. از آن هشت سال کابوس وار تا شايعات و حرف و حديث هايي که هميشه پشت سرش بوده.
* براي ابتداي صحبت هايمان اگر قرار باشد چند جمله درباره بازار ترانه و موسيقي ايران در سالهاي گذشته حرف بزنيد بزرگترين انتقادتان چيست؟
نوسان هميشه در تمامي رشته هاي هنري وجود دارد و خيلي کلي است. اگر در سه چهار جمله بخواهيم اين همه سال را نقد يا تحسين کنيم يا زير سوال ببريم، خيلي غير منصفانه است. کارهاي خوب و بد شنيده شد اما سيري که طي شد و الان طي مي شود متاسفانه صعودي نيست. به دليل اينکه کارهايي که با مجوز هم صادرمي شود کارهايي هستند که از لحاظ فني ايرادات زيادي دارند و آن ايرادها ديده نمي شود. ديده نمي شود يا نمي خواهد که ديده شود و من نمي دانم که کدام است. ولي کلماتي که وارد محاوره مردم و ديالوگ عامه شده است رو به افول و نگران کننده شده است.
*شما در ابتداي شروع به کارتان، در قالب آلبوم «مثل هيچکس» با «خشايار اعتمادي» همکاري موفقي داشتيد. ولي هيچگاه در مورد اين صحبت نکرديد که چرا همکاري شما با ايشان ادامه پيدا نکرد.
دليل خاصي نداشت و به خاطر ندارم که اين سوال پرسيده شده باشد. من يک همکاري ديگر هم با آقاي اعتمادي داشتم و در يکي از آلبوم هاي ايشان چند خط نثر براي يکي از کارها دکلمه کردم. واقعا شرايط ادامه اين روند فراهم نشد. دو آلبوم ديگر داشتم که يکي دکلمه و بدون خواننده بود. ديگري هم در آلبوم آقاي «مجتبي کبيري» دکلمه خيلي کوتاه داشتم و بيشتر مانور ترانه هاي من بود. در برنامه هاي مختلف هميشه آقاي اعتمادي را مي بينم و با خوبي و خوشي از هم ياد کرده ايم و خاطره خوب همچنان جاري است.
*شما در آن سالهاي اوج کاري تان دو کتاب با عنوان «نامه هايي که پاره کردم» و «نامه هايي که پاره کردي» را منتشر کرديد که سر و صداي زيادي در رسانه ها ايجاد کرد. واقعا اين کتاب ها و نامه هاي عاشقانه براي چه کسي نوشته شده بود؟
نامه ها را براي کسي که دوستش داريد مي نويسيد. کاملا نامه هاي واقعي بودند که اصلا عنصر تخيل در آنها دخيل نبود. يک کتابي هم در حال حاضر دارم که سالها از آماده شدن آن مي گذرد ولي متاسفانه در دولت گذشته همکاري که مي بايست از سوي وزارت ارشاد انجام نشد. خوشبختانه اکنون با رايزني هايي که صورت گرفته است مراحل پاياني را طي مي کند. مدتها است که کار نوشتن را به پايان رسانده ام و ناشر محترم هم امور چاپ را انجام داده اند ولي در حال طي مراحل اداري لازم براي اخذ مجوز است. اين کتاب فکر مي کنم بيش از پانصد صفحه شود و شامل نامه هاي عاشقانه و حاصل سالهاي سکوت من است.
*مي رسيم به دو آلبوم موسيقي «به خاطر تولدت» و «يا تو يا هيچکس» که اولين و دومين کار مستقل دکلمه شما در همکاري با «فريبرز لاچيني» و «آرتين شاهوران» بود. بعد از اين دو کار بود که موج مريم حيدرزاده همه گير شد. انتشار اين کارها باعث شد که موج عجيبي ايجاد شود ولي بعد از اين کارها مريم حيدرزاده به يکباره ناپديد شد! هيچ کاري از شما منتشر نشد و يک سري برنامه هاي خارج از کشور بود و فکر مي کنم بيش ازشش سال است که هيچ فعاليت رسمي نداشتيد. مي توانم درخواست کنم که واضح در اين زمينه صحبت کنيد؟
واضح داستان اين است که در همين هشت سال معروف من اجازه فعاليت نداشتم. ما همه ظاهرا در برابر قانون مساوي هستيم و رشته تحصيلي من حقوق است. ولي مثل هميشه که برخي شامل قانون نمي شوند، دوستاني که شرايط حادتري از لحاظ عدم تطابق با قانون داشتند مستثني شدند و حريم ها و مرزها را پشت سر گذاشتند. عليرغم تلاشي که براي حل مشکلات و عدم ايجاد وقفه بين کارها داشتم موفق نشدم. به هرحال عدالتي اجرا خواهد شد که اين وعده الهي و گردش کائنات است.
*در اين بين خودتان چقدر مقصر هستيد؟
واقعا مقصر نبودم. اگر که همه در برابر قانون مساوي بودند شايد يک بخشي خودم را مقصر مي دانستم. ولي چون نيستند و در آن دوره نبودند، تقصيري براي خودم قائل نمي شوم.
* به هر حال فکر نمي کنيد وقتي در يک کشور زندگي مي کنيد بايد به قوانين اش احترام بگذاريد؟
قطعا همينطور است ولي قوانيني که شامل حال همه باشد و نه فقط من!
*فکر مي کنم منظور شما چهره هاي ترانه سرايي باشد که با خواننده هاي آن ورآبي فعاليت مي کنند. درست است؟
بله.
* خوب خيلي از آن دوستان هم ممنوع الکار شدند.
خير. اين دوستان تيتراژ تلويزيوني کار مي کنند.
*مقوله تلويزيون با ارشاد تفاوت دارد.
حتي اسامي آنها در آلبوم ها هم درج مي شد. عرض کردم اگر شرايط براي همه يکسان بود قطعا جريمه من نبايد هشت سال تمام طول مي کشيد.
*همکاري مشترک شما و «محسن چاوشي» در قطعه «نفرين» يکي از آثار هميشه پر سر و صداي شما بود. حاشيه هاي اين کار هم در کنار خود کار خيلي زياد بود. از اين همکاري براي ما بگوييد.
اين اثر در يکي از کتاب هاي من منتشر شده بود و ايشان کار را دوست داشتند و با من تماس گرفتند و سپس مراحل طي شد. ملودي خوبي روي آن ترانه قرار گرفت. حق مطلب را هم ادا کردند و لحن و لهجه و بيان کار خيلي مهم است. اين يک اتفاق واقعي در زندگي من و درباره کسي بود که واقعا من را ناراحت کرد.
*محسن چاوشي بعد از انتشار اين کار در يکي از مصاحبه هايش نسبت به خواندن اين کار ابراز پشيماني کرد و گفتند اين قطعه را يک نوع طنز دانستند که يک عاشق، معشوق خودش را نفرين کند. اين صحبت هاي محسن با واکنش هاي شما رو به رو شد.
من هيچ واکنشي نشان ندادم.
*اين صحبت ها از شما منتشر شد که محسن چاوشي با اين جملات کارنامه کاري خودش را زير سوال برد. اين صحبت را تکذيب مي کنيد؟
از چند مجله با من تماس گرفتند و نمي خواهم از آنها نام ببرم تا آدم ها باز هم ياد آن مجلات بيفتند و افرادي که در راس آن مجلات بودند را دوست نداشتم. انگليسي ها ضرب المثلي دارند که مي گويند:«هر کسي را که مي خواهيد مطرح کنيد، خرابش کنيد.» عليرغم تماس هاي معتبر از سوي مجلات معتبر اختصاصي موسيقي با من، هيچ پاسخي نداشتم. اما الان جواب مي دهم و پاسخ من اين است که آدم امروز يک تصميمي را مي گيرد و فردا پشيمان مي شود. چه برسد به اينکه چند سال بگذرد. به تصميم آقاي چاوشي احترام مي گذارم.
*در مورد روند کاري محسن چاوشي در اين سالها صحبت کنيد با توجه به اينکه در جايي خواندم که پيگير روند کاري ايشان بوديد. از فضاي کاري او بگوييد و اينکه عشق هاي واسوخت او چقدر مورد نظر شما بوده است؟ يا يک سري از کارهاي جديدي که ايشان در فضاي ترنس منتشر کرده است. يا آثار عاشقانه اي که بسيار مورد توجه قرار گرفت.درباره محسن چاوشي سالهاي اخير چه نظري داريد؟
کارهاي همه را دنبال مي کنم. البته با احترام به همه دوستاني که در زمينه موسيقي راک و رپ کار مي کنند، اما اين دو سبک در سليقه من نيست. حتي از کسي که يک کار هم منتشر شده باشد سعي مي کنم گوش کنم. کارهاي ايشان را هم به عنوان چهره مطرحي که طرفداران خودش را دارد دنبال مي کنم. ايشان ترانه سراهاي خيلي خوبي دارند. يکي از دلايل موفقيت محسن چاوشي ترانه هاي متفاوت و انتخاب هاي خاصي که دارند است. با ترانه سراهايي کار مي کنند که من نديدم اين افراد با شخص ديگري کار کنند.
*سالهاي زيادي است که مي گذرد و در مورد بينايي شما حرف و حديث هاي زيادي مطرح مي شود. برگزاري نمايشگاه نقاشي شما باعث شد که تصورات آدم ها عوض شود. تا جايي که خودتان صلاح مي دانيد درباره اين مشکل صحبت کنيد.
من از حدود يک سال و نيم تا سه و نيم سالگي چند عمل جراحي چشم را به دليل آب مرواريد شايع بين نوزادان پشت سر گذاشتم. طي آخرين عمل جراحي متاسفانه بينايي خودم را به طور کامل از دست دادم.
*مي خواهم در مورد ميزان بينايي خودتان واضح تر صحبت کنيد. اين نمايشگاه نقاشي باعث شد که حرف و حديث هاي زيادي به وجود بيايد.
از همان سه سال و نيم به بعد که بينايي خود را از دست دادم هيچگونه عمل جراحي انجام نشد. يکي دو سال پيش نمي دانم از کدام منبع نوشتند که روي چشم من جراحي انجام شده است. کوچکترين جراحي انجام ندادم و حقيقتا هيچ اتفاقي رخ نداده است. مساله اي که اين پزشک براي من پيش آورده است يک مقدار پيچيده است و در حال تحقيق در کشورهاي پيشرفته دنيا از نظر چشم پزشکي در حال تحقيق است. هنوز راه حل قطعي پيدا نشده است.
*محصولات هنري شما قبل از آن هشت سال معروف طرفداران زيادي داشت. چقدر مي شود روي اين قضيه حساب کرد که بتوانيم در روزهاي آينده شاهد فعاليت مجدد مريم حيدرزاده در مارکت موسيقي داخلي باشيم؟
آدم دو سه روز که حرف نزد حرف هاي زيادي براي گفتن دارد چه برسد به اينکه هشت سال سکوت کند. همانطور که عرض کردم کتاب من در دست انتشار است و اسم آن هنوز قطعي نيست. آلبوم دکلمه هم به اتفاق خواننده مراحل توليد را سپري مي کند. نمايشگاه نقاشي من هم به اميد خدا در پاييز يا زمستان برگزار مي شود.
*هنوز هم پرسپوليسي هستيد؟!
يک پرسپوليسي هميشه پرسپوليسي است.
*از آخرين اتفاق خوبي که پرسپوليس باعث خوشحالي شما شد براي ما مي گوييد؟
پرسپوليس معمولا باعث خوشحالي مي شود. حضورش و آن رنگ زيبا که مظهر عشق است باعث خوشحالي مي شود و اينکه رفتيم آسيا تا ببينيم چه کار مي کنيم!
*از بازيکنان جديد پرسپوليس کسي هست که مثل «علي انصاريان» و «مهدي هاشمي نسب» در آن دوره دوستش داشته باشيد؟
بيشترين کسي که به ايشان ارادت دارم و مي دانم به تيمي نمي رود که دل هواداران شکسته شود آقاي «علي کريمي» است. خوشحال هستم که همچنان با اينکه ايشان در پرسپوليس بازي نمي کنند خيلي صميمانه پيگير کارهاي همديگر هستيم. هرجا بازي کنند به ايشان افتخار مي کنم و ارادت دارم. متاسف هستم که در ليست آقاي «کي روش» قرار ندارند.