نظر بذرپاش از انتخابات هیئت رئیسه مجلس
از چهره های نام آشنایی است که علی رغم جوانی تجربیات گرانسنگی حتی تا عنوان مشاور رئیس جمهور در پیشینه خود دارد. خودش می گفت مدت هاست هیچ رسانه ای برای نشست و گفت و گو نرفته...
عصرخبر به نقل از نماینده : در حاشیه بازدید مهرداد بذرپاش از پایگاه خبری- تحلیلی نماینده، به تحلیل انتخابات اخیر هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی پرداختیم. نماینده مردم تهران این انتخابات را برای دولت و فضای سیاسی کشور حاوی پیام خواند و تحلیل هایش از شکسته شدن فضای “اصولگرا هراسی” نیز در خور توجه بود. عضو تازه نفس هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی معتقد بود: «با توجه به تعداد آرا کسانی که به عنوان هیئت رئیسه انتخاب نشدند و یا درصد آرا دوستانی که منتخب شدند می توان دریافت ، پیامی که برخی از افراد از بیرون سعی در انتقال آن داشتند نادرست است و اتفاقا این افراد در اقلیت هستند که سعی می کنند نگاه خود را با رسانه هایشان به کل جامعه تعمیم دهند».
در لابه لای گفتگو با عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس، علاوه بر بحث هایی که در حوزه های مختلف بین ما رد و بدل شد، گریزی هم به تحلیل وضعیت فراکسیون های مجلس نهم زدیم …تحلیل شما از انتخابات اخیر هیئت رئیسه و آرا قابل تاملی مانند آرا آقای نادران چیست ؟ چرا که بی تردید این آرا را صرفا نمی توان فراکسیونی دانست.
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که انتخابات هیئت رئیسه فی نفسه اصالت ندارد و مهم پیامی است که در دل این انتخابات نهفته است . این پیام می تواند به دولت، جامعه سیاسی، مجلس و انتخابات آتی آن و از همه مهمتر به افرادی که با اتهامات ناروا سعی داشتند تا مجلس را به دو قشر اکثریت و اقلیت و یا تندرو و کُند رو تقسیم کنند، باشد. در حالی که حتی مشخص نبود مبانی تحلیلی این افراد برای این تقسیم بندی ها از کجاست ؟
انتخابات اخیر هیئت رئیسه نشان داد که فضای کنونی مجلس با آن فضایی که در ابتدا وجود داشت در حال تغییر است و دلیل اصلی آن نیز ایجاد شناخت بیشتر در بین نمایندگان است .
در ابتدای آغاز به کار مجلس نهم نزدیک به ۸۰ درصد از نمایندگان، جدید الورود بودند یعنی بیش از ۲۰۰ نماینده. این نمایندگان با آن فضایی که در ابتدا ایجاد شده بود آشنایی نداشتند و بعد از مدتی این شناخت در اثر برخورد با نمایندگان اصولگرا ایجاد و در نتیجه انتخاب ها ورفتارها واقعی تر گشت . در چنین شرایطی رفتار های احساسی کم شده و بر حجم رفتارهای عقلانی افزوده شد . به نظرم در این دوره عقلانیت در انتخاب ها بیشتر شده و فضاسازی ها به حداقل رسیده بود .
مسئله بعدی تغییر فضای سیاسی کشور به لحاظ تغییر دولت بود. بالاخره تغییر فضای سیاسی با انتخاب دولت ها به مجلس نیز سایه می اندازد اما برخی سعی داشتند که این تغییر فضا را به نفع خود تفسیر کنند به این معنی که منتقدان دولت را به عنوان اقلیت محض معرفی نمایند.
با توجه به تعداد آرا کسانی که به عنوان هیئت رئیسه انتخاب نشدند و یا درصد آرا دوستانی که منتخب شدند می توان دریافت، پیامی که برخی از افراد از بیرون سعی در انتقال آن داشتند نادرست است و اتفاقا این افراد در اقلیت هستند که سعی می کنند نگاه خود را با رسانه هایشان به کل جامعه تعمیم دهند .
این افراد ملاحظه کردند که اقبال درون فضای مجلس به طور نسبی به سمت اشخاصی بیشتر شده است که رویکرد منتقدانه ای به دولت دارند و به نظرم این یک پیام است ؛ حتی در مورد خود بنده که دارای مواضع خاصی در رسانه ها هستم این تعداد آرا نشان دهنده این است که اتفاق دیگری در حال شکل گیری است .
در این انتخابات دوستانی که آزادنه تر و با رویکردی انقلابی نسبت به وضع موجود اعلام موضع می کردند با اقبال بسیار بیشتری نسبت به افرادی که احساس می کردند با احراز از موضع گیری می توانند میدان مانوری در مجلس به دست آورند، روبرو شدند . همینطور تعداد آرا افرادی که به هیئت رئیسه راه پیدا نکردند برای دولت وفضای سیاسی کشور حاوی پیام بود .
دلیل بعدی با توجه به دو فراکسیونی که در مجلس تشکیل شده است بسیار مهم می باشد . یعنی فراکسیون اصولگرایان که بنده در آن توفیق حضور دارم و ریاست آن با شخصیت فرزانه ای مانند آقای حدادعادل است و دیگری ، فراکسیون رهروان . فراکسیونی که به زعم دوستان اکثریت مجلس است اما این اکثریت بسیار شکننده و با مبنای پیوندهای بسیار متفاوت است .
باید توجه داشت که وقتی مبانی متفاوت باشد طبعا خروجی ها نیز متفاوت خواهد بود ، شاید بتوان برای مدت کوتاهی روی مشکلات سرپوش گذاشت اما در بلند مدت نمی تواند قوام داشته باشد .
به نظرم در فراکسیون اصولگرایان با یک جمع منسجم و معتقد مواجه هستیم . کسانی که ان شاالله همگی به صورت اعتقادی تصمیم گرفته و انتخاب می کنند و نیز حاضرند به صورت اعتقادی کار و اعلام موضع نمایند . اما در فراکسیون رهروان جمع یکدستی به لحاظ گفتمانی وجود ندارد وبه همین خاطر در طول مسیر فعالیتشان با سوالات مختلفی مواجه می گردند که پاسخ به این سوالات این جمع را شکننده می کند
نکته بعد نیز اتحاد فراکسیون اصولگرایان در مبانی ، رویکردها و در فعالیت ها می باشد که بسیار مهم است . گاهی اوقات کسانی ادعا می کنند که در مبانی وحدت نظر داریم اما زمانی که به رویکرد و یا فعالیت می رسند انحراف و یا تعدد از مسیر پیدا می شود و این وحدت نظر در مبانی ، رویکردها و فعالیت ها در فراکسیون رهروان دیده نمی شود .
دلیل بعد هم این موضوع است که مجلس با این انتخابات سعی در نشان دادن هویت خویش داشت . مجلس قوه ای مستقل از سایر قوا و زبان گویای ملت است و زبان گویای ملت بودن یعنی اینکه واقعیات جامعه را باید گفت حتی اگر به مذاق برخی از افراد خوش نیاید .
این پیام را باید دولتمردان دریافت کنند، البته طبیعی است که برخی نمایندگان به دولتی گرایش داشته باشند اما این موضوع نباید به معنای عدم ایفا وظایف نمایندگی یعنی قانونگذاری و نظارت ، باشد . در شرایط کنونی که ما نیازمند قانونگذاری زیاد نیستیم نقش نظارتی مجلس باید پر رنگتر جلوه کند و اگر این نقش نظارتی در تعارفات سیاسی کم رنگ شود عملا مجلس از خاصیت می افتد زیرا یکی از شان های مجلس نظارت از طریق اهرم های مختلف است و در غیر این صورت عملا نماینده ها به وکیل الدوله تبدیل شده و این پدیده نه تنها برای نمایندگان که برای کلیت کشور هم مناسب نیست !
سوال بعدی در رابطه با نشر گفتمان اصولگرایی است که اشاره داشتید که این گفتمان برای اداره کشور برنامه دارد ، سوال بنده این است که حرف تازه اصولگرایی برای متن مردم چیست ؟
برای اداره کشور باید برنامه داشته باشیم . زیرا مردم به این نکته توجه می کنند که چه کسی برنامه بهتری برای اداره معیشت ، فرهنگ ، اقتصاد و امنیت آنان دارد . فارغ از منتسب بودن به جریان اصولگرایی یا اصلاح طلبی ، افراد زمانی که از مجرای قانونی مانند شورای نگهبان عبور کردند مردم به کسی که برنامه های مفید تری داشته باشد رای خواهند داد .
بنده معتقدم که گفتمان اصولگرایی در این نقطه باید بیشتر تلاش کند. البته شیطنت سیاسی برخی از جریان های مخالف طیف اصولگرا را نیز نباید نادیده گرفت که سعی دارند تا گفتمان اصولگرایی را فقط با تکیه بر ارزش ها معرفی کنند و چنین القا نمایند که این طیف فاقد برنامه برای اداره کشور است واگر کشور بخواهد به پیشرفت برسد از مسیر این افراد نخواهد گذشت .
به نظرم در کنار رعایت بر اصول برای اداره بهتر کشور، باید با مردم بیشتر صحبت کرد و آنها را بیشتر برای بهبود برنامه های معیشتی قانع نمود .
بدون تردید باید فاصله طبقاتی مسئولان با مردم به کمترین حد خود برسد . تکرار این حرف ها گاهی آنقدر زیاد است که حالت عادی به خود می گیرد و زمانی مشاهده می شود که از نیازهای واقعی مردم فاصله گرفته شده است و دقیقا در همین زمان است که مسئول مربوطه نمی تواند درک کند که یارانه ۴۵ هزار تومانی چه تاثیری در زندگی کسی که در یک روستا زندگی می کند دارد ؟
باید با مردم با ادبیات آنها صحبت کرد که در صورت انصراف از یارانه، دولت این اقدامات را در حوزه های مختلف برای شما انجام خواهیم داد تا مردم احساس کنند که انصراف آنها بی تاثیر نیست !
باید از خودمان بپرسیم که چرا مردم انصراف ندادند ؛ آیا تمام مردم دروغ گفتند ؟ که قطعا این گونه نیست . بلکه آنهایی که مردم را دروغگو خواندند خودشان سر منشا دروغ های بزرگی هستند .
در بحث انصراف از یارانه ها بسیاری از افراد دروغ نگفتند زیرا احساس می کردند که اولا این مبلغ حق آنهاست و دیگر اینکه در زندگی شان تاثیر زیادی دارد . پس دولت در توجیه و اقناع مردم توان کافی را نداشت .
نکته بعد برای پیشرفت کشور این است که باید از تجارب موفق سایر کشورها استفاده کرد که حتی این موضوع نیز دستخوش شیطنت جریان هایی علیه اصولگرایی شد . عدم بازاندیشی جریان اصول گرایی در موضوع پیشرفت کشور نیز خود مزید بر علت بود .
بنده معتقدم که تجارب خوب بشری جز آنهایی که اصولمان را تحت الشعاع قرار می دهند ، قابل استفاده است . مثلا برای استفاده از الگوی موفق اقتصادی سایر کشورها در ایران مانعی وجود ندارد اما این نظر اصولگرایان کمتر به جامعه معرفی شده است .
در مقابل در جریان اصلاح طلب استراتژی توسعه صنعتی که در دولت دوم خرداد نوشته شد و امروز نیز توسط مشاور اقتصادی روحانی دنبال می شود بر این مبنا بود که اقتصاد ما باید مانند اقتصاد کشورهای جنوب شرق آسیا مثل مالزی ، کره ، سنگاپور و … شود . اما این افراد مکانیزمی برای دستیابی به آن اقتصاد ارائه نکردند و فقط به حرف هایی کلی که در همه دولت ها و مجلس ها زده می شود اکتفا کردند . مانند افزایش صادرات غیرنفتی ، رونق بخشیدن به تولید ، بالا بردن GDP ، برطرف کردن موانع صادراتی و بالا بردن تعرفه های وارداتی و حرف هایی از این دست که در تمامی دولت ها از آقای هاشمی تا آقای روحانی زده شده است .
اما ژستی که طرف مقابل برای ارائه مدل پیشرفت گرفته بود این بود که باید به سطح توسعه آن کشور ها برسیم و وقتی که افراد جامعه در فیلم ها و تصاویر این مدل پیشرفت را ملاحظه می کردند از آن لذت می بردند .
ولی در مقابل برخی از ما اصولگرایان از این نکته که شاخص های توسعه کشور مانند آنها شود واهمه داشتیم . باید گفت که نباید چنین تصور شود که اگر شاخص های ما به آنها نزدیک شد خوب نیست . ما از همه مدل های خوب شرقی و غربی در جهان که اقتصاد ما را از گذشته مقاومتر و بهتر کند استقبال می کنیم مگر اینکه اصول ما را تحت الشعاع قرار دهد .
تحلیل شما از فضای داخلی مجلس و اقداماتی که سایت نماینده رد این عرصه می تواند انجام دهد چیست؟
فضایی که در دوسال گذشته تحت عنوان اصولگرایان هراسی در مجلس شکل گرفته بود در حال شکسته شدن است . این فضا ، فضای درستی نبود و انتخابات اخیر هیئت رئیسه نیز ثابت کرد که این فضا در حال تغییر است.
البته بخشی از این تغییرات به خاطر آرایش جدید سیاسی کشور در پی انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری و بخش دیگر به علت وارد شدن به نیمه دوم عمر مجلس نهم است . زیراهر چقدر که به انتخابات مجلس دهم نزدیک می شویم جریان های سیاسی نیز تغییر می یابند . به هر حال آن جریان هراس از اصولگرایی در حال از بین رفتن و کمرنگ شدن است .
به نظرم رسانه های اصولگرایی مانند شما می توانند به این موضوع شتاب بیشتری ببخشند تا یک گفتمان جذاب ، مترقی ، انقلابی و معتقد به مبانی اصولگرایی راه اندازی شود . معتقدیم به دلیل ادبیات جذاب ، ضد اشرافی و ضد فسادی که فراکسیون اصولگرایان از آن برخوردار است ، در مسیر درست تری از منویات رهبری در حال حرکت است که این ادبیات علاوه بر به روز بودن در چارچوب آموزه های انقلاب نیز می باشد .
اگر این ادبیات به درستی بیان شود برای همه اقشار جامعه جذاب خواهد بود . البته شما می توانید هم در شکسته شدن فضای اصولگرایی هراسی و نیز در معرفی این گفتمان کمک کنید
نکته بعدی که می توان به آن پرداخت ، شناخت دلایل فضا سازی ها گذشته است که چرا افرادی این اعمال را مرتکب شدند ؟ البته نبش قبر سیاسی قطعا کار درستی نیست اما در برخی از عرصه ها که نقطه عطف جریان های سیاسی در کشور است با شناخت این عوامل می توان از تکرار تجربه در آینده جلوگیری کرد .
به نظر بنده اگر شما در پی پرسش و پاسخ از مسببین اصلی این جریان ها و فضاسازی ها باشید در آینده می تواند به جلوگیری از ایجاد صدمه به پیکره گفتمان نزدیک به گفتمان انقلاب یا همان اصولگرایان ، کمک شایانی کند.
البته رسانه ها در دنیای امروزی حداقل به دو تا سه سال زمان از تولد و ظهور تا تثبیت نیاز دارند اما در مورد سایت نماینده این موضوع زودتر اتفاق افتاده که نشان می دهد افراد دست اندر کار این سایت می دانند که چه می خواهند معمولا رسانه هایی که می خواهند اعوجاجی یا ژست های بی طرفی داشته باشند دچار یک نوع گیجی می شوند و نمی دانند که به چه سمتی در حرکتند . به نظرم سایت نماینده توانسته است مکان یابی در حوزه مخاطبین را هم سریع تر و هم بهتر طی کند و به همین دلیل موضع جامعه سیاسی کشور نیز با شما مشخص است .