سراب مارک بازان پایتخت+عكس
روایت شلوارهایی که در حمام های قدیمی سنگ شور و با برچسب های تقلبی تبدیل به یکی از مارک های معروف می شوند داستانی تکراری است. برای آن که به معدن برچسب های تقلبی برند های معروف برسم از سبزه میدان وارد بازار می شوم، جایی خوانده ام که مغازه های مارک فروشی در راسته کیلویی هاست.
مهر: این بر چسبهای کوچک مانند ورد جادوگردان
میماند، کافی است به لباسی نصب شود آن وقت آن لباس ساده نخواستنی تبدیل
میشود به یک مارک گران قیمت که همه طالب آن هستند. محله پاچنار حجره هایی
دارد پر از این برچسبهای جادویی.
روایت شلوارهایی که در حمام های قدیمی سنگ شور و با
برچسب های تقلبی تبدیل به یکی از مارک های معروف می شوند داستانی تکراری
است. برای آن که به معدن برچسب های تقلبی برند های معروف برسم از سبزه
میدان وارد بازار می شوم، جایی خوانده ام که مغازه های مارک فروشی در
راسته کیلویی هاست.
از ابتدا که به بازار نگاه کنی جمعیت به سیلابی می ماند که برای رسیدن به
انتهای بازار باید خود را در میان سیل جمعیت بیندازی و بروی تا برسی به
انتها . از کنار حجره ای که لباس احرام و سجاده چینی ارزان می فروشد، می
گذرم و می رسم به یکی از مغازه های لباس فروشی . سراغ راسته کیلویی ها را
می گیرم . می گویم همانجا که مارک می فروشند . نشانی را می دهد. به انتها
نرسیده دوباره سراغ آدرسم را می گیرم اما خبری از مارک فروشی ها نیست.
در پیچ و خم بازار، سرگردان و حیرانم. می رسم به راسته کیلویی ها. به
دنبال حجره های مارک فروشی ام. اما اینجا تنها پارچه های چادری چینی و
ژاپنی دارد. کمی جلوتر مغازه های جین فروشی است. خوشحال می شوم که نشانی
از مارک ها پیدا کرده ام . شلوارهای این مغازه های قیمت هایشان از مغازه
های بیرون ارزان تر است. اما کسی این جا تک فروشی ندارد. تک مغازه هایی که
تک فروشی دارند، قیمت هایشان مشابه بیرون است.
از
میان نیم کوچه های بازار از این راسته به آن راسته می روم. اما خبری از
مغازه های مارک فروشی نیست. تیمچه حاج الدوله را نشان می کنم که راه
تکراری نیایم. اما میان آدرس پرسیدن ها دوباره به راهروی اصلی بازار می
رسم. کمی پایین تر دو سه مارک فروشی خلوت است. دکمه ومارک های کاغذی. سراغ
راسته کیلویی ها و مغازه های مارک فروشی را می گیرم که می گوید: باید بروی
پاچنار. این راسته هیچ وقت پاتوق مارک فروش ها نبوده است.
برای رسیدن به پاچنار نیاز به تغییر مسیر نیست. همان راسته را که تا انتها
برویم به راهروی سمت راست بپیچیم، آن وقت اولین مغازه های مارک فروشی
نمایان است.
تمام
قفسه های مغازه پر شده از مارک های چرمی و کاغذی “دی اند
جی”،”دیزل”،”ادیداس” و… . فروشنده مرد جوانی است . یک مارک کاغذی
“لیوایز” یا “تامی” ده تومان است. جنس مارک های کاغذی که بهتر شود می شود
25 تا 30 تومان . البته مارک های 30 تا 40 تومانی هم داریم که بستگی به
جنس و تراکم کار دارد. اینها را مرد فروشنده می گوید.
بسته
های مارک ها 100 تا 5 هزار تایی است و مارکهای چرم و آنها که مرغوب ترند
تا 300 هم قیمت دارند. این جا تمام ریزه کاری ها برای تبدیل شدن یک لباس
به مارک اصلی وجود دارد. از دکمه و نوار های حاشیه ای و… گرفته تا
کارگاهی که آرم ها را بر روی لباس ها داغ می کند.
قیمت دکمه ها نیز از 120 تومان است تا 180 تومان . فروشنده دیگر دارد با
تلفن حرف می زند و ازمخاطب پشت خط می پرسد: سنگ شور 5 سانت هم انجام می
دهی . حدس می زنم آن سوی سیم باید مرحله دیگری برای مارک شدن یک شلوار
معمولی در جریان باشد.
می پرسم راست است که در حمام های قدیمی شلوارهای ایرانی سنگ شور می شوند و
به عنوان جنس ترک می آیند در فروشگاه های معروف؟ پاسخم منفی است. می گوید
ما تنها مارک می فروشیم از این مدل کارها اطلاعی نداریم .
فروشگاه
بعدی اما آدرس محله ای که در آن شلوارها را سنگ شور و مارک های قلابی را
آویزانشان می کنند، می دهد . می گوید گزارش ننویسید نان ما آجر شود. خودش
اما پاسخ خودش را می دهد . ما سالهاست این جا مغازه داریم و کسی به کارمان
کاری ندارد. می گوید: محله “مطهری” در چهار دانگه محل سنگ شور شدن شلوارها
است و این که حمام های قدیمی بلااستفاده پایتخت، محل دگردیسی جین های
ایرانی به ترک است، افسانه است.
کمی
جلوتر مقابل بازار توتون چی ها کارگاهی است که چاپ انواع مارک های PVC را
انجام می دهد . مقابل کارگاه، مغازه کوچکی است. می پرسم این مارک ها از
کجا می آید؟ می گوید همه ما واسطه ایم . سفارش می دهیم با واسطه برایمان
مارک می آورند اما جلوتر دو مغازه عمده فروش های اصلی هستند و آنها بی
واسطه مارک توزیع می کنند.
به جای عمده فروش ها می روم. به یکی از مغازهای پر مشتری . مرد فروشنده می گوید: تمام مارک ها از چین می آید.
ادامه می دهد: چند سال پیش تمام مارک ها در کارخانه ای در اطراف تهران
تولید می شد اما از وقتی مارک های چینی وارد بازار شد و این مارک ها به ده
تومان هم رسید دیگر برای تولیدی ایرانی صرف نکرد و در رقابت با چینی ها کم
آورد و حالا همان کارخانه، واسطه ای است که مارک های خارجی را از چین
برایمان می آورد.
او
برایم توضیح می دهد: گرانی و ارزانی مارک ها ربطی به نوع مارک ندارد. این
جا دیزل و نایک فرقی ندارد. همه یک قیمت است. آن چه سبب تمایز مارک های 10
تومانی با 300 تومانی است جنس، تراکم و کیفیت مارکها است. مارک هایی که
لیزر کاری شده و یا سه بعدی است، گران تر است. دکمه های سه بعدی هم همین
طور.
می
پرسم مارک های لیزری چه نوع مارک هایی هستند و تکه چرم سفیدی نشانم می دهد
که یکی از برندهای معروف روی آن کنده کاری شده، می گوید: این کنده کاری ها
توسط لیزر انجام شده است. داخل این مغازه ها پر مشتری کسی نگرانی کپی رایت
و کمک به تقلبی کردن کالا ها و … را ندارد. پیچ راهرو را که رد کنی و از
کنار یکی از قدیمی ترین شیرینی فروشی های بازار که بگذری درب خروج پیداست.
از
این راهرو که بیرون می آیی دیگر سخت می توان به ویترین های پر مارک اعتماد
کرد. به عدد و رقم هایی که به بهانه کیفیت از مشتری می گیرند.
خرج
تبدیل شدن یک لباس بی مارک به یکی از برندهای معروف 300 تومان است و حالا
بوتیک داران، این مارک ها را چقدر با مشتری های عاشق مارک حساب می کنند،
به محل مغازه و نوع مشتری ها بستگی دارد