محمدعلی کشاورز: فعلا قصد مردن ندارم
پدر سالار تلویزیون ایران گفت: این روزها دوستان عزیز زیادی برای عیادت من به منزلم میآیند و باید از همین تریبون از آنها تشکر کنم، اگر این دوستان و لطفشان نبود؛ نمیدانم چه بلایی به سر من میآمد.
این روزها خبر فوت محمدعلی کشاورز لحظه به لحظه قوت گرفته، این بازیگر قدیمی از وضع پیش آمده بسیار ناراحت است و شکایتی را نیز تنظیم کرده است.
محمدعلی کشاورز با ابراز ناراحتی از اینکه مدتی است خبر درگذشت او نقل محافل سینمایی است؛ به ایلنا گفت: متاسفم که این روزها هر کسی به من زنگ میزند بلافاصله بعداز اینکه صدایم را میشنود میگوید خبر فوتتان را شنیدیم. این مسئله من را بسیار ناراحت میکند.
او ادامه داد: به پلیس فتا شکایت کردهام و قرار است پیگیر ماجرا باشند.
کشاورز ضمن بیان اینکه دوست دارد دوباره به دنیای هنر برگردد و به علاقمندانش بگوید که دوست دارد همواره برایشان کار کند؛ گفت: من فعلا قصد مردن ندارم و باید به دوستان عزیزم بگویم قصد دارم هرچه زودتر خوب شوم و به دنیای هنر برگردم.
او درباره وضعیت جسمیاش گفت: این روزها وضعیت جسمیام بهتر است و روزهای خوبی را به لحاظ جسمی پشت سر میگذارم. جلسات فیزیوتراپیام هم درحال پیگیری است و امیدوارم هرچه سریعتر وضعیت جسمیام به روزهای خوب برگردد.
کشاورز درباره هزینههای درمانیاش گفت: بهرغم اینکه ارشاد قول داده بود که هزینههای درمانم را به عهده بگیرد اما تا امروز جز صدا و سیما کسی به هزینههای درمانیام کمک نکرده است.
پدر سالار تلویزیون ایران گفت: این روزها دوستان عزیز زیادی برای عیادت من به منزلم میآیند و باید از همین تریبون از آنها تشکر کنم، اگر این دوستان و لطفشان نبود؛ نمیدانم چه بلایی به سر من میآمد.
کشاورز در شهر اصفهان، محلۀ سیچان (سیچون) به دنیا آمد و فرزند دوم خانوادۀ «کشاورز» است. خاندان وی اصالتاً از ارامنۀ گرجستان بوده که در زمان شاه عباس به ایران آمده و مسلمان شدهاند. نام خانوادگی قبلی او اصلانی بودهاست. وی فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک است. او از فارغ التحصیلان رشته نقشهبرداری نیز است و مجریگری برخی برنامههای مربوط به نقشهبرداری در صدا و سیما به عهدهی ایشان بوده است.
فعالیت هنریاش را از سال ۱۳۳۹ با حضور در نمایش «ویولنساز کرهمونا» آغاز کرد و سپس با ایفای نقش در نمایشهایی همچون «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپوس شهریار»، «بازی استریندبرگ»، «دایی وانیا»، «عاشق مترسک»، «لبخند باشکوه آقای گیل» و شماری دیگر به بازیگری حرفهای در تئاتر بدل شد. او در سال ۱۳۵۲ از همسرش جدا شد، بعد از آن هم دیگر ازدواج نکرد. حاصل آن ازدواج، دختری بهنام نلی است. نلی در بلژیک زندگی میکند و نقاشی تدریس میکند.