استعمار آبی نزدیک است
به طور مثال، برنج باید درمناطق شمالی کشور کاشته شود چون بسیار آب بر است. در صنعت نیز همین طور. یکی از دلایلی که اصفهان با کمبود آب روبرو شده است وجود کارخانه ذوب آهن است. کارخانهای که قرار بوده در بندرعباس ایجاد شود اما متأسفانه با اعمال نفوذ، ذوب آهن را به اصفهان آوردند که این خودش آب کافی ندارد و یکی از مناطق نیمه خشک کشور محسوب میشود. به همین دلیل است که باید در تمامی سیاستگذاریهای اقتصادی کشور در خصوص بحران آب توجه شود.
عصر خبر: بیآبی به ایران نزدیک میشود. این خبری است که زنگ خطر خشکسالی را برای کلان شهرهای پر جمعیت کشور به صدا درآورده است. این در حالی است که خشکسالی هر چه باشد واقعیتی است که با زندگی انسان عجین است و از آن گریزی نیست و حال سوال اینجاست که با این پدیده چه باید کرد؟ آیا میتوان از وقوع آن جلوگیری کرد؟ تبعات اقتصادی خشکسالی در کشور چیست؟
اینها سوالاتی است که حسین راغفر اقتصاددان ایرانی و استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا به آنها پاسخ گفته است.
مشروح گفتوگوی ایلنا با این استاد دانشگاه به شرح زیر است:
آقای راغفر با توجه به اینکه بسیاری از کارشناسان درباره کم آبی و خشکسالی در ایران هشدار دادهاند، بحران آب در کشور چه چالشهای اقتصادی میتواند ایجاد کند؟
هیچ جامعهای بدون آب نمیتواند بقا داشته باشد و به تعبیر قرآن هم، حیات از آب آغاز میشود. مشکلات بیآبی به عنوان بزرگترین مشکلات آینده همه جوامع به خصوص برای کشورهایی که درمناطق خشک و نیمه خشک قرار دارند خواهد بود. این موضوع باعث میشود که تقاضا برای بسیاری محصولات غذایی افزایش پیدا کند و قیمت غذا نیز افزایش قیمت خواهد داشت.
محدودیت منابع آبی موجب کمبود محصولات غذایی کافی برای بخش عمدهای از جمعیت جهان که در مناطق خشک و نیمه خشک زندگی میکنند ایجاد کند و از طرف دیگر و با افزایش قیمت غذا در کشورهایی که منابع آبی کافی دارند روبرو خواهیم بود. در نتیجه این کمبود غذا که حاصل محدودیت منابع آبی است باعث کنترل و تسلط کشورهایی که محروم از منابع آب از سوی کشورهای دارای منابع آبی خواهد شد.
معتقدید آب در آینده عامل استعمار کشورها خواهد بود؟
بله، بدون شک آب یکی از ابزارهای قدرتمند برای استثمار و استعمار در آینده خواهد شد. از این جهت حفظ منابع آبی و محیط زیست باید یکی از دغدغههای اصلی کشورهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد باشد.
در شرایط کنونی کشورهم با توجه به آسیبهای گستردهای که به سفرههای آبی وارد شده است، ضرورتا هشدارهای جدی و اساسی در مورد آینده رشد اقتصادی در بخشهای عمدهای ازکشور است. از این جهت موضوع آب، مسئله کلیدی و اساسی ظرف چند سال نزدیک خواهد بود. به ویژه اینکه در بعضی از مناطق و شهرهای بزرگ کشورمان مانند خراسان این مسئله خیلی زود تحقق پیدا میکند.
برای کاهش تبعات منفی اقتصادی خشکسالی و بحران آب چه باید کرد؟
باید با استفاده بیرویه از منابع آبی به طور جدی مقابله کرد به خصوص از حفر چاههای عمیق که به لایههای آبی زیرزمینی صدمه میزند جلوگیری کرد. همچنین میتوان به لحاظ فرهنگی باید خطرات جدی بیآبی و آسیب به سفرهای آبی را به مردم اطلاع رسانی کرد. از سوی دیگر باید در سیاستگذاریهای اقتصادی برای تولید کالاهایی که آب بر هستند باید تجدید نظر شود.
به طور مثال، برنج باید درمناطق شمالی کشور کاشته شود چون بسیار آب بر است. در صنعت نیز همین طور. یکی از دلایلی که اصفهان با کمبود آب روبرو شده است وجود کارخانه ذوب آهن است. کارخانهای که قرار بوده در بندرعباس ایجاد شود اما متأسفانه با اعمال نفوذ، ذوب آهن را به اصفهان آوردند که این خودش آب کافی ندارد و یکی از مناطق نیمه خشک کشور محسوب میشود. به همین دلیل است که باید در تمامی سیاستگذاریهای اقتصادی کشور در خصوص بحران آب توجه شود.
آثار بحران آب بر کشاورزی چیست؟
همان طور که عرض کردم اثر بحران آب این است که قیمت تمامی محصولات کشاورزی گران میشود و مگر اینکه در در سیاستهای جاری کشور خود را منعکس کند. کالاهایی که تولید میشود باید متناسب با شرایط اقلیمی باشد. در حال حاضر ما بسیاری از محصولات کشاورزی را با آب کمی که داریم تولید میکنیم و بعد ارزش متناسب و درستی از این تولید را با توجه به قیمت آب وضع نمیکنیم ودر نتیجه محصول تولید شده بسیار کمتر از قیمت واقعی آب، قیمت گذاری میشود و بعد آن کالا صادر میشود، در صورتی که این کالاها حاوی آب گران قیمتی هستند که سود حاصل از آن نباید به جیب فرد یا افراد خاصی برود چرا که این تولید با هزینه ملی اتفاق میافتد. در نتیجه باید در صادرات محصولات کشاورزی تجدید نظر شود و یا باید مالیاتهای سنگینی برای این دسته از فعالیتهای اقتصادی وضع شود.
در حالی که آب کشور ۹۰ درصد مورد استفاده کشاورزی است و تنها ده درصد آب به مصرف شهری و صنعتی میرسد، اما مدیریت آب را به جای جهاد کشاورزی به وزارت نیرو داده شده است که تنها ۵ درصد تولید برقش، برقآبی و بقیه تولید میکند.
از نظر شما چرا مدیریت منابع آب به وزارتخانهای داده شده که دغدغه کشاورزی ندارد و این مساله چه تاثیری در وضعیت کشاورزی میتواند داشته باشد؟
این قضیه اهمیت ثانوی دارد. اگر یک استراتژی توسعه درکشور وجود داشته باشد، آن وقت نقش صنایع مختلف و فعالیتهای مختلف اقتصادی باید در آن تعریف شود.
در واقع سهم آب بری و استفاده از آب در تولید کالاها و منطقه استفاده از آب باید مشخص شود به این معنا که چه کالاهایی باید در مناطقی که آب کمتری دارند و چه کالاهایی که در مناطقی که آب بیشتری دارد باید تولید شوند. اگر چنین اتفاقی بیافتد به نظر من ارزش نهادههای آبی در کشور مشخص میشود و دولت باید کاملا بر این راهبرد توسعهای در کشور نظارت داشته باشد. در این صورت است که دیگر مهم نخواهد بود که کدام وزارتخانه و نهاد بر آن مدیریت خواهد داشت.
یعنی از نظر شما این نوع مدیریت به عنوان مثال برای استانی مانند اصفهان که اکثر روستاییان آن از طریق کشاورزی امرار معاش میکنند تأثیری ندارد و تخصیص منابع آبی به وزارت نیرو کار درستی است؟
اگر مشخص شود که راهبرد توسعه در کشور چیست آن وقت چه بسا که اصلا اصفهان لازم نباشد که محصولات کشاورزی تولید کند بلکه تمام محصولات کشاورزی و لبنی کشور از استانهای شمالی و آب خیز کشور و غرب کشور تامین خواهد شد و نیازی نیست که اصفهان خشک به طور گسترده به تولید محصولات کشاورزی بپردازد. البته این امر طبیعتا در نحوه امرار معاش مردم مناطق مختلف کشور تأثیر خواهد داشت. این اتفاقی است که در تمام مناطق مختلف دنیا رخ داده است. آسیبی که به سفرههای آب زیر زمینی وارد شده است طبیعتا شیوه زندگی را در آینده نزدیک در ایران تغییر خواهد داد. دولت برای پیشگیری از آن باید استراتژی راهبرد توسعه نه تنها برای آب بلکه برای توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته باشد.
چه راهکاری برای این مساله پیش بینی میکنید؟
راهکار من ارائه یک استراتژی راهبردی توسعهای دقیق است که سهم نه تنها بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات را در این توسعه مشخص کند بلکه سهم تولید کالاها و محل تولید آنها را با توجه به میزان وفور نهادهها و محدودیتهای آنها در پهنه کشور مشخص کند.