سادیسم اجتماعی و مصادیق آن
زن با چهرهای گندمگون و نمکین و قدی متوسط و آرایشی ملایم 25 ساله
مینماید. فارغ از آنچه در اطرافش میگذرد کنار خیابان راه میرود، توی حال
خودش است که یکباره صدای موتوری را میشنود که به او نزدیک میشود و بعد
یک تصویر گنگ از چهره دو مرد که پارچی به دست دارند آبی که در پارچ یا بطری
است آسیبی به چشم و صورت زن نمیرساند اما زخم ترسی که به جان او نشسته
کاریتر از آن است که به این زودیها ترمیم شود. هدف، آزار است؛ ترساندن
زنی تنها در پیادهرو و مرد لذت میبرد از این ترساندن.
به
گزارش ایران، مصادیق کمرنگتر آن را نیز میتوان هرجایی دید و این مصادیق
آنقدر رایج و عادی شدهاست که دیگر به آن توجه چندانی هم نمیکنیم. اگر کمی
فکر کنیم این روزمرههای کمرنگ پایههای چنین خشونت و آزاری را بنا
نهادهاند. از پرت کردن ترقه زیر پای خانمها که مدتی قبل منجر به افتادن و
سقط جنین یک خانم باردار شده بود گرفته تا متلکگویی و دست درازی به حریم
خصوصی افراد در فضاهای بستهای چون آسانسور، تاکسی یا پیادهروهای پر تردد و
محلهای شلوغ. بهنظر میرسد لذت بردن از آزار دیگران که از آن به سادیسم
اجتماعی تعبیر میشود مشکلی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
سادیسم اجتماعی
سادیسم
نوعی خشونت بیمارگونه است که ریشه در مشکلات روانی و عقدههای سرکوب شده
دارد. سادیسم عبارت است از علاقه به آزار رساندن به دیگران به صورت جسمی،
روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود.روانشناسان
اجتماعی علل آزارهای روانی و خشونت کلامی علیه زنان را قدرتطلبی مردانی
میدانند که جایگاه مناسب خود را در جامعه یا خانواده کسب نکردهاند و زنان
را فرو دستتر از خود میدانند.
کوروش محمدی
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی در گفتوگویی ریشه این آسیبها را در
خانواده جستوجو کرده است و اعتقاد دارد پسرانی که در خانواده خشونت علیه
خواهر و مادر خود را مشاهده میکنند و الگوی سلطهگرانه نسبت به زن را
تجربه کردهاند همین رفتار را در جامعه تکرار میکنند، اما این گروه
سلطهگر گاهی رفتاری بیمارگونه از خود نشان میدهند که به شکل سادیسم
اجتماعی علیه زنان بروز میکند.
ترس شما لذت من
مریم
سهیلی 32 ساله از یک روز بارانی خاطره بدی در ذهن دارد. او میگوید: «در
یکی از خیابانهای شمال تهران در یک روز زمستانی و خلوت از یک مأموریت کاری
برمی گشتم و حدود 45 دقیقه بودکه منتظر تاکسی بودم، اما ناگهان دیدم چند
جوان که سوار بر یک خوردو بنز بودند، به سمت من مسیر خود را کج کردند. من
به سرعت به سمت پیاده رو دویدم و آنها فاصله خود را تنها چند سانتیمتر آن
سوتر از من حفظ کردند و تمام آبی را که در کناره خیابان جمع شده بود عمداً
با حرکت ماشین به من پاشیدند و کمی جلوتر بوق ممتدی زدند. چهره هایشان را
میشد دید که ازخنده کبود شدهاند در حالی که من گلآلود و ترسیده و خسته
بودم از سرما میلرزیدم.»نمونههایی از این دست زیاد دیدهایم،
مردانی که در خیابان به دنبال زنان روانه میشوند و با حرفهایی که زمزمه
میکنند به آنان توهین میکنند یا آنان را میترسانند.
امروز
سبک جدید سادیسم اجتماعی به شکل پاشیدن آب به جای اسید به صورت زنان عابر
بروز کرده است که یکی را تا سرحد مرگ بترسانند و خودشان تا سرحد جنون کیف
کنند.سجاد معتمدی، روانشناس، اعتقاد دارد: «سادیسم یک اختلال
شخصیتی است که دانشمندان علوم رفتاری آن را ناشی از غرایز سرکوب شده جنسی و
احساس حقارت در مقابل جنس مخالف میدانند. شخصیت سرکوبگر مادر یا زنی دیگر
در خانواده که نفرت پنهان مرد را برانگیزد میتواند این حالت را بروز دهد.
گاه مشکلات دیگر مثل بیمهری نامزد شخص یا ناتوانی اقتصادی برای ازدواج
نیز در کنار عوامل روانی قرار میگیرد و سبب میشود به نوعی خشونت در رفتار
و اعمال شخص شکل بگیرد. نوع دیگری از خشونت به خاطر بیارزش پنداشتن
دیگران و نداشتن نگاه انسانی به افراد صورت میگیرد. فاصله طبقاتی زیاد بین
طبقات اجتماعی و نگاه از بالا به پایین برخی از افراد به طبقات پایینتر و
زنان سبب میشود رفتارهای خشونتآمیزی را صرفاً برای تفریح علیه آنان
اعمال کنند.»
معتمدی میافزاید: «دستهای از این
افراد از بیاعتنایی قربانیان خود و نشنیده گرفتن حرفها و ندیده گرفتن
رفتارهای دارای خشونت کلامی و جنسیشان تحریک میشوند و بیشتر این نوع
رفتارها را از خود بروز میدهند، به همین دلیل باید در مورد برخورد با
انواع خشونت علیه زنان یا کودکان فرهنگسازی شود تا فرهنگ سکوت در مقابل
مزاحمت به فرهنگ اعتراض در مقابل مزاحمت بدل شود تا جایی که فشار اجتماعی و
حتی قانونی سبب شود متعرضان به خاطر ترس از عواقب رفتارشان رفتار خود را
تعدیل کنند.»
به فرزندتان میگویید هیس؟
شما
چطور مادری هستید؟ به دختران خود میآموزید که مراقب خود باشند و از حق
خود در مقابل متجاوزان و مزاحمان دفاع کنند یا شما هم مثل خیلیهای دیگر
میگویید: هیس. دختر نباید صدایش در آید تا آبروداری کند؟
م-
ناظری مادر 40 ساله دو دختر 7 و 4 ساله است. او میگوید: «یکی از دخترهایم
امسال به مدرسه رفت و دختر دیگرم به مهد کودک میرود. من به آنها یاد
دادهام که از خودشان مراقبت کنند و نگذارند کسی به آنها دستدرازی کند و
اگر کسی مزاحم آنها شد به معلم، مدیر، بزرگترها، یا حتی پلیس شکایت کنند.»
سعیده
نیز مادر 37 ساله یک دختر 13 ساله است. او میگوید: «دخترم نوجوان است و
به او یاد دادهام که مراقب سر و وضعش باشد و اگر در خیابان کسی مزاحمش شد
محل نگذارد اما اگر از حدی پیشتر رفت خیلی جدی برخورد کند و تذکر دهد که
اگر ادامه دهی از تو شکایت میکنم و در مرحله شدیدتر مردم و پلیس را به
کمک بطلبد اما خودتان هم میدانید که مردم به دختری که برای مزاحمت سر و
صدا راه میاندازد بد نگاه میکنند و فکر میکنند قصد جلب توجه دارد.»روانشناسان
اعتقاد دارند ترس از نکوهش خانواده در دختران مزاحمت دیده سبب میشود
مشکلاتی را که با آن درگیر هستند به خانواده اطلاع ندهند و چه بسا درگیر
مشکلات پیچیده تری شوند.
در عین حال رفتار عادلانه میان دختران و پسران در خانواده نیز میتواند جلوی بروز خشونتهای آتی را در میان جامعه علیه دختران بگیرد.
چگونه جامعهای امن بسازیم
معصومه
زاهدی، روانشناس تربیتی، اعتقاد دارد فرق گذاشتن میان دختر و پسر در
خانواده و رجحان دادن پسران در برخی خانوادهها یا رفتارهای خارج از قاعده
والدین مثل کنترل بیش از حد برخی و دادن آزادی بیش از حد به برخی دیگر سبب
میشود عصیانگری در پسران و سرخوردگی و ترس از دفاع در دختران نهادینه شود
و در درازمدت آسیبهای اجتماعی را پدید آورد.وی ریشه همه
مشکلات را در خانواده جستوجو میکند و میگوید: اگر بنیان خانواده بر
عدالت و انصاف میان دو جنس مادر و پدر و دختر و پسر خانوده بنا شده باشد
این آسیبها کمتر مشاهده خواهد شد.
زاهدی
میافزاید: «همیشه محرومیتها میتواند واکنشهای روانی را به همراه داشته
باشد که گاه منجر به استحکام شخصیت یا تضعیف و ناهنجاریهای شخصیتی در فرد
میشود. خشونت اجتماعی نیز یکی از این واکنشها به محرومیت میتواند باشد.
از
دید این روانشناس مشکلی چون سادیسم اجتماعی و خشونت خیابانی علیه زنان و
انواع مزاحمتها ریشه در باورهای فرهنگی و شیوههای تربیتی دارد که مردان
را مختار و مقتدر و بیبازخواست و زنان را فرودست و گناهکار، مقصر و فاقد
حریم خصوصی تفسیر میکند و چنین برداشتی در ذهن مردان و زنان به یکی اجازه
میدهد به زنان تعرض کند و به دیگری اجازه دفاع و اعتراض در مقابل جمع
نمیدهد.»
تحلیل نظرات کارشناسان دراین خصوص نشان
میدهد برای کاهش مشکلاتی از این دست از یک سو باید نظام تربیتی خانواده
در راستای توانمندسازی زنان برای ارتقای فکری و علمی به جای جلوهگری جسمی
تغییر کند و دختر دانا جای کلیشه دختر زیبا را بگیرد و مراقبت و دفاع از
خود به دختران آموزش داده شود و رفتار پرخاشگرانه و مقتدرانه پسران علیه
دختران در خانواده اصلاح شود و از سوی دیگر، فرهنگ محکوم کردن قربانی در
جامعه برچیده شود. همچنین شدت گرفتن قوانین و مجازاتها علیه مزاحمتها و
خشونتهای خیابانی نسبت به زنان میتواند بروز این مشکلات را محدودتر
سازد.