انتقاد لاریجانی از تکروی و تخریب
برخی برای جبران تنبلی و برخی برای کم کاری و فریبکاری نیز سعی میکند که این گونه حرفها را بزنند. در حالی که معتقدم بدون تشکیلات نمیشود کشور را اداره کرد و استفاده بهینه از فرهیختگان بدون استفاده از تشکیلات ممکن نیست.
علی لاریجانی صبح امروز در
دهمین کنگره سراسری جامعه اسلامی مهندسین در حسینیه الزهرا(ع) در تهران با
بیان اینکه جامعه اسلامی مهندسین یکی از تشکیلات مذهبی در جامعه است که
سالها است حضور دارد و در حد خود موثر بوده است، گفت: اگر چه در این مسیر
حال و هوای کشور برخی فراز و نشیبها موجب شده برخی تشکلها که می خواهند
مردم سالاری را در جامعه حاکم کنند راه همواری ندارند.
در ادامه گزيده اي از سخنان رئيس مجلس شوراي اسلامي به نقل از مهر مي آيد:
•شهید
بهشتی به دنبال اداره جامعه از مسیر مردم سالاری بود. مردم سالاری نیاز به
ملزوماتی دارد که برخورداری از تشکیلات موقر و مسلکی یکی از لوازم آن است.
•در
ابتدای انقلاب جریانهای افراطی حضور داشتند که همکاری گروهها با یکدیگر
را بر نمیتابیدند و علاقه داشتند دست به اسلحه ببرند. در شرایط فعلی هم
شاهدیم برخی اصولاً با کار تشکیلاتی مخالفند و با فخر میگویند که ما جزو
حزبی نیستم در حالی که باید خطاب به آنها گفت که اگر عضو حزبی نیستید حداقل
بگویید چه برنامهای دارید؟
•برخی برای جبران تنبلی و برخی برای کم
کاری و فریبکاری نیز سعی میکند که این گونه حرفها را بزنند. در حالی که
معتقدم بدون تشکیلات نمیشود کشور را اداره کرد و استفاده بهینه از
فرهیختگان بدون استفاده از تشکیلات ممکن نیست.
•تربیت کادر تخصصی برای
مقاطع مختلف و برنامه داشتن و هدایت کار با اسلوب سریع از مزایای داشتن
تشکیلات در کشور است. شهید بهشتی هم به تشکیلات اعتقاد جدی داشت اما در این
راه با تنگ نظری در بیرون و درون کشور مواجه شد و همین امر تشکیلات را به
هم ریخت.
•هم اکنون تشکیلات وسیع مسلکی هم که بتواند فکر اداره کشور را
سازمان دهد در درون کشور وجود ندارد. در چنین فضایی کار تشکیلاتی جامعه
اسلامی مهندسین عاقلانه است و باید به چنین جریانهایی کمک کرد تا رشد
کنند. در دورههای مختلف در کشورمان شرایط مختلف سیاسی به وجود آمده
بیشترین بار در افکار عمومی را به سمت منزوی کردن تشکیلات پیش برده است. در
حالی که در فضای شلوغ و غبارآلود معلوم نیست بتوان برنامه ریزی درستی
انتخاب کرد و کسی هم تحمل نمیکند نتایج آن را به دوش بکشد.
•احتیاجی به
بازنگری دقیق برای حمایت از تشکیلاتی که به امور دیوانی در کشورمان کمک
میکنند داریم. در مجلس هشتم پیش نویسی برای حمایت از قانون احزاب ارایه شد
اما به نتیجهای نرسید.
•در سنت اسلامی بی هدف و غایت بودن انسانها
جایی ندارد و تاکید شده که انسان باید در زندگی خود اصول داشته باشد. هر
انسانی ممکن است در زندگی دچار ضعف و غفلت شود که آیین این مسیر در سنت
اسلامی این است که انسان اهل محاسبه و اشکال یابی در رفتار خود باشد و با
خود شرط بندی کند البته در مسیر تفکر اسلامی این گونه نیست که اگر اصول هم
درست بود حتماً به نتیجه رسید. داشتن چراغ راه نیازمند چند نکته مهم است.
عقل یکی از این چراغ راهها است که گوهر درونی انسان است. انسانی هایی که
از عقل خود استفاده نمیکند ظلم بزرگی به خود میکنند. معتقدم اگر انسان
دارای عنصر عقلانی باشد و از آن استفاده نکند ظلم بزرگی به خود میکند چرا
که ما دین را در پناه عقل در مییابیم. دین عقل را به کمال میرساند. در
سنت اسلامی اعتدال شاخص مهمی است. همچنین یکی دیگر را ابزارهای سعادت ادب و
داشتن شرف کامل است. در دین اسلام اجتماع بر امور فردی ترجیح داده شده
است. ضعف انتخاب راه گرایشهای سکولار در این است که از ابتدا برداشت دقیقی
ندارند در حالی که اجتماع بدون چارچوب امکان ندارد و حرکت اجتماعی سالم
باید حتماً دارای غایت و هدف باشد.
•رهبر انقلاب در سالهای اخیر
تلاش کردند که هدف های 20 ساله کشور را از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام به
جایی برسانند. ند چشم انداز یک غایت و مورد نیاز کشور است چرا که یک جامعه
همانند انسان به اصول نیاز دارد.
•عبارت اصولگرایی که مربوط به سالهای
قبل است نیز ارتباط زیادی با این مباحث دارد چرا که مرحوم شهید مطهری هم از
سالهای ابتدایی انقلاب مطرح میکردند یکی از اشکالات جامعه این است که از
اصول مدون برخوردار نیست و از آفات انقلاب حرکت جامعه بدون اصول است. اگر
در جامعه اصول مدون شود و با آن پیوند بخوریم حتماً به نتیجه میرسیم.
•در
تفکر اسلامی یک دندگی جایی ندارد. حرکت جامعه باید با محاسبه باشد اما اگر
دچار اشتباه هم شد باید نسبت به اشتباه خود تواضع داشته باشد نه یکدندگی.
گاهی در اجتماع نهادهای نظارتی حرفی میزنند اما عدهای عصبانی میشوند در
حالی که باید به آنها گفت چرا تسلیم نمیشوید اگر نهادهای نظارتی گزارشی
دادند باید از آن استقبال کرد. این بخشی از همان روش محاسبه است که باید در
جامعه وجود داشته باشد. نیازمند این هستیم که برای رسیدن به سعادت چشمهای
بینا در جامعه رصد را انجام دهند. در این مسیر احتیاجی به چراغ راهنما
داریم که عقلانیت و تفکر دینی بخشی از آن است نمی توانیم بگوییم به دلیل
مسلکی بودن راه را بدون عقلانیت می توانیم ادامه دهیم.
•عقلانیت در
جامعه به معنی استفاده از فرهیختگان و نخبگان است. عقلانیت اجتماعی به معنی
این است ساز و کارهایی در جامعه فراهم کنیم تا از نخبگان جامعه استفاده
شود. حضور نخبگان دینی در جامعه ضروري است. هر فردی نمیتواند پابرهنه وارد
مسایل دینی شود بلکه باید از اسلام شناسان و مراجع استفاده کرد و از آنها
پند گرفت.
•از نظر عقلی وجود ولایت فقیه برای جامعه لازم است. اگر در
امور فردی نیاز به راهنما داریم در امور اجتماع وجود یک راهنما مانند ولایت
فقیه برای جامعه لازم است. تبعیت از رهبری نیز باید صادقانه باشد و اگر
پیشوای مذهبی داریم نباید او را در عمل انجام شده قرار دهیم این به معنی
استفاده درست از رهبری جامعه نیست.
•شاهدیم گاهی برخی از روی حسن نیت،
وظیفه شرعیشان میگیرد که دیگران را تخریب کنند. باید به آنها گفت چه
وظیفه شرعی دارید که دیگران را تخریب میکنید؟ اشتباه هم باید به قاعده
باشد این گونه تخریبها از عدم تربیت و به دلیل فراموش کردن ارزش ها است.
•عدالت
در خلاء محقق نمیشود. عدالت هنگامی تحقق پیدا می کند که همه ارزشها به
صورت متوازن در جامعه رشد کند. ارزشی بودن به معنای این است که همه ارزش ها
به صورت متوازن دیده شود نه اینکه بر روی یک ارزش خاص تمرکز شود.
•در
شرایط امروز فشارهای بینالمللی در یک وضع بیشتر از گذشته است و مسایل
منطقهای هم حالت غلیان روزمره پیدا کرده اما به سامان نرسیده است که وضعیت
سوریه و مصر از این گونه است. اوضاع منطقه امیدوار کننده و در عین حال
غلیانی است و به یک وضعیت استوار نرسیده است.
•فلشهای اصلی دولتهای
زورگو به سمتی از داخل کشورمان است. غربیها زمانی معتقد بودند که باید
شرایط داخل ایران را تغییر داد و صحبت از تغییر نظام می کردند، اما هم
اکنون تمرکزشان بر مسایل اقتصادی است و این از لوازمی که از آن در عرصه
بینالمللی بهره میبرند مشهود است. در زمینه سیاست داخلی هم وضع ناهنجاری
نداریم اما اوضاع هم به قاعده نیست چرا که از سرمایه های داخلی استفاده
نمیکنیم. ضعف بیشتر کشور در حوزه اقتصادی است. مدیریت اقتصادی در این
شرایط باید با تدبیر عمل کند و از نخبگان بهره گیرد. تک روی در مدیریت
اقتصادی به مصلحت نیست. ممکن است مصلحتهای جامعه مختلف باشد اما نباید در
جامعه مردم سالار تک نظری حاکم باشد.
•هنگامی که هدفمندی یارانهها در
مجلس مطرح شد یک سال طول کشید تا به تصویب برسد و افراد نخبه در
کمیسیونهای تخصصی مجلس بحثهای زیادی انجام دادند. ملاک ما از ابتدا این
بود که قانون هدفمندی طی یک شیب آرام در 5 سال اجرا شود اما این موضوع عملی
نشد. مجلس معتقد بود نباید بخش تولید دچار آسیب شود. ملاحظه مجلس این بود
که از بخش تولید صیانت شود اما متاسفانه این کار انجام نشد و با بررسیهایی
که کمیسیونهای مجلس انجام دادند مشخص شد که سهم 30 درصدی بخش تولید در
هنگام اجرای هدفمندی به صورت کامل پرداخت نشده است. آیا مشکلات بخش کشاورزی
و صنعت قابل پیشبینی نبود؟ مجلس مشکلات فعلی را پیش بینی کرده بود و می
دانست که در بخش کشاورزی و صنعت دچار مشکل میشویم. اگر قانون هدفمندی به
درستی اجرا میشد نقدینگی به سمت دلالی نمیرفت بلکه به سمت تولید ملی
میرفت.
•اگر می خواهیم جامعه از دالانی که دشمنان پیش روی ملت گذاشتند
عبور کند باید رفتار سنجیده حاکم باشد. رفتار غیرقابل پیش بینی ستودنی
نیست. اینکه گاهی میبینیم یک مدیر در عرض چند ساعت جابجا میشود درست
نیست. مدیران استراتژیک هیچگاه تصمیمات لحظهای نمیگیرند بلکه برنامههای
بلند مدت دارند. باید در موقعیت فعلی کشور سنجیده عمل کرد و تلاش کنیم از
نخبگان استفاده شود. اینکه رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان قوه
قضائیه بر اهمیت تعامل قوا تاکید کردند حرف بسیار درستی است. ما در مجلس
نهم تاکید کردیم که حل مشکلات کشور و کمک به قوای دیگر از استراتژی های ما
است البته ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد اما باید همکاری و تعامل
قوا همراه به جدال احسن باشد نه سایشهای سیاسی.
•مجموع شرایط بیرونی و
درونی کشور اقتضا میکند که از انرژی داخل کشور حداکثر استفاده را کنیم.
انتقادها باید آراسته باشد و نباید هیچگونه هتاکی و فحاشی وجود داشته باشد
چرا که میان هتاکی و انتقاد تفاوت زیاد وجود داریم. شاید برخی امروز تلاش
میکنن که تخریبهایی را انجام دهند در حالی که استفاده از انتقاد درست می
تواند اشکالات قوا را برطرف کند.
•متاسفانه در کشور موجی درست کردند و
گفتند جادوگران فلان کار را کردند در حالی که من همان موقع هم از این حرفها
ناراحت شدم و معتقد بودم جامعه از این گونه حرفها سودی نمیبرد معتقدم
بودم نباید با اشتباه برخی افراد حیثیت کشور را به بازی گرفت.
•قدرشناسی
از مراجع و رهبر معظم انقلاب لازم است. حرفهایی که بوی ناسپاسی به رهبر
معظم انقلاب مراجع می دهد ناشایست است چرا که آنها موتور محرک نظام هستند.
افرادی که به دنبال وحدت ملی، ملی گرایی و ایران گری هم هستند باید بداند
که وحدت ملی حول تفکر دینی است و تضعیف روحانیت به نفع کشور نیست.
•گاهی
چالشهایی در کشور درست میشود. بنده نمی خواهم به چالشهایی که در چند
وقت اخیر در کشور توسط برخی درست شد اشاره کنم اما یا این چالشها به نفع
دنیا و آخرت مردم است؟ در دوره دوم خرداد از این گونه چالشها زیاد بود؛ در
دوره دوم خرداد هم برخی از هتاکیها را شاهد بودیم در سالهای اخیر نیز
چالشهایی بود که اسلام شناسان جامعه را ناراحت کرد و برخی رفتارها هم دور
از انتظار بود چرا که نخبگان جامعه از بیتوجهی به ولی امر جامعه ناراحت
میشوند.