آخرين گفته هاي يک اعدامي
خراسان نوشت:
همه بدانند گرفتار شدن در دام هوي و هوس و شهوتراني پايان خوشي ندارد و خداوند به خاطر اين کارهاي ناشايست، انسان را در همين دنيا مجازات مي کند و هيچ راه گريزي هم وجود ندارد اين را براي آناني مي گويم که فکر مي کنند اگر چنين خلافي را مرتکب شدند کسي آن ها را نمي شناسد و هيچ گاه در دام قانون گرفتار نخواهند شد…
جوان 22 ساله اي که قرار بود به دار مجازات آويخته شود، در افکار خود غوطه ور بود . او مي دانست که تا دقايقي ديگر مردم پيکر حلق آويز او را بر بالاي دار نظاره گر خواهند بود و از اين که بار ديگر دستگاه عدالت غده فساد را از پيکر جامعه حذف مي کند شادمان خواهند شد و با نگاهي تنفرآميز پيکرش را بدرقه خواهند کرد. شايد هم در ذهن پريشانش به ترس و وحشت قربانياني مي انديشيد که در چنگ او گرفتار شده بودند اگرچه حال سخن گفتن نداشت، اما در نهايت وقتي شنيد شايد سرگذشتش موجب عبرت ديگر افرادي باشد که سوداي چنين اعمال شيطاني را در سر مي پرورانند لب به سخن گشود و گفت: مي دانم اشتباه کرده ام و چنين اشتباهاتي نيز جز اعدام تاوان ديگري ندارد اما مي خواهم در اين لحظات آخر عمرم به جوان ها بگويم آشنايي هاي خياباني به بهانه شناخت يکديگر براي ازدواج نتيجه اي جز عبور از مرداب فساد و فرو رفتن در دام شهوت و گناه چيز ديگري نيست خانواده ها هم بايد نظارت داشته باشند و با اين بهانه ، فرزندانشان را آزاد نگذارند تا به اميد آشنايي با يکديگر به مناطق تفريحي بروند. او ادامه داد: پدرم کارگر است و من در يک خانواده متوسط بزرگ شدم پس از گرفتن ديپلم، سربازي ام را در مناطق مرزي شرق کشور گذراندم و پس از آن نيز به عنوان نگهبان يک مجموعه ساختماني در اطراف طرقبه مشغول کار شدم آن جا بود که با همدستان ديگرم آشنا شدم يکي از آنها از دختران و پسران جواني که به دور از چشم خانواده هايشان به مناطق تفريحي اطراف مي آمدند زورگيري مي کرد و بيشتر از يک سال نيز سابقه زندان داشت. آن ها کم کم مرا هم به سمت خلافکاري هاي خودشان کشيدند وقتي در اين مناطق خلوت، دختران و پسران را باهم مي ديديم تحريک مي شديم که ما نيز دختران را از چنگ آن ها خارج کنيم اين گونه بود که با جعل عنوان مامور خودروهايي را که دختراني با آرايش هاي غليظ داخل آن نشسته بودند متوقف مي کرديم و آن ها را مورد آزار قرار مي داديم . آن موقع به هيچ وجه فکر نمي کرديم که روزي در چنگ قانون گرفتار شويم، اما اکنون به همه جوان هاي هم سن و سال خودم مي گويم ازدواج سنتي بهترين راه براي رسيدن به آرامش است پس نگذاريد با اين بهانه که مي خواهيم بيشتر همديگر را بشناسيم در منجلاب فساد و گناه گرفتار شويد…
ماجراي واقعي با همکاري فرماندهي
انتظامي طرقبه و شانديز