ماله‌رسانه‌ای‌غرب‌درباره‌ترورهای‌هسته‌ای‌ایران

فارس:انتشار کتاب جدیدی از سوی دو روزنامه نگار همکار اسراییلی و آمریکایی درباره عملیات مخفی دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، به مطرح شدن ادعاهای جدیدی درباره ترور دانشمندان هسته ای ایران انجامیده است.
 
انتشار کتاب جدیدی از سوی دو روزنامه نگار همکار اسراییلی و آمریکایی به نام های “دن راویو” خبرنگار سی بی اس و “یوسی ملمان” روزنامه نگار اسرائیلی، درباره عملیات مخفی دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به نام ” جاسوسان علیه آرماگدون: جنگ های مخفی اسرائیل” به شدت از سوی رسانه های مختلف جهان مورد توجه قرار گرفته است.
 
*بزرگترین شوخی قرن
 
 این کتاب که خلاصه آن در قالب یک مقاله از سوی شبکه خبری “CBS”  آمریکا منتشر شده است، مدعی است که اطلاعات بسیار دقیقی از نحوه عملیات نیروهای موساد به خصوص بر ضد ایران و ترور مهره های دانشمندان هسته ای ایفا کرده است.
 
در این کتاب با مرور تاریخچه ترورهای موساد و همچنین مصاحبه های ادعایی با ماموران سابق و فعلی موساد به این نتیجه می رسد، که ماموران ویژه موساد با پاسپورت های قلابی  با قدرتی مثال زدنی تا عمق پایتخت  ایران  نفوذ و به تنهایی دانشمندان ایرانی را ترورکرده و بعد به سلامت راهی تل آویو می شوند و البته در این بین عناصر ایرانی همکار با موساد که در ایران منافقین خوانده می شوند، هیچ همکاری در این قضایا ندارند.ادعایی که می توان آن را شوخی قرن نامید.
 
*هدف وسیله را توجیه می کند
 
در 22 دی ماه سال 88 زمانی که دکترمسعود علی محمدی فیزیکدان هسته ای ایران با یک بمب کنترل از راه دور ترور،در منطقه قیطریه تهران ترور شد، مفهوم جدیدی وارد پرونده هسته ای ایران شدکه قرابت عجیبی  با ضرب المثل “هدف وسیله را توجیه می کند” داشت.
 
استفاده از تروریسم مسلحانه به شکل بمب گذاری خودروهای دانشمندان ایران و تروریسم سایبری برای  کند کردن برنامه غنی سازی ایران در قالب ویروس رایانه ای ” استاکس نت” که با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی آمریکا موسوم به “NSA”   و واحد 8200 موساد ساخته شد، تبدیل به اصلی ترین راهبرد جبهه مقابل ایران شد.
 
این راهبرد استراتژی شخص “مائر داگان” رییس پیشین آژانس جاسوسی اسراییل موسوم به موساد بود، که بعدها در قالب سلسله ترورهای دیگری همچون بمب گذاری درخودروی دو تن از دانشمندان هسته ای “پرویز شهریاری” و “فریدون عباسی” ، ترور “مصطفی محمدی روشن” معاون بازرگانی سایت نظنز و همچنین “داریوش رضایی نژاد” از متخصصان دانشگاهی ایران ادامه پیدا کرد.
 
دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی ایران خود را با سازمان دهی شده ترین حملات تروریستی از سوی غرب در قالب یک هدف خاص مواجه می دیدند. حالا هدف وسیله را برای غرب توجیه می کرد.
 
*کاسه گدایی موساد جلوی همکاران غربی
 
بر طبق ادعای این کتاب دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به تنهایی توانسته است، چنین ترورهایی را در ایران عملیاتی کند، در حالی که یک بررسی همه جانبه چنین ادعایی را به صراحت رد می کند.
 
شاید یکی از مهم ترین نشانه های مشارکت غرب برای حضور در چنین پروسه ای سخنرانی “جان ساورز” رییس سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا موسوم به MI6  اندکی پیش از ترور شهید علیمحمدی باشد.
 
اما چرا موساد برخلاف ادعاهای این کتاب برای انجام عملیات های خود به کمک سرویس های اطلاعاتی غرب و همچنین منافقین نیار دارد.
 
*درب های بسته ایران در مقابل موساد
 
در طول شصت سال گذشته موساد برای اجرای عملیات های تخریبی خود تکیه فراوانی بر عوامل محلی یهودی و همچنین دستگاه اطلاعاتی جاسوسی آمریکا موسوم به CIA داشته است، اما در مورد ایران رژیم صهیونیستی به دلیل نبود هیچ رابطه ای در طول سی سال گذشته با ایران و آمریکا، از این امتیاز حیاتی محروم بود.
 
بنا بر این چاره ای جز استفاده از توانمندی سرویس های اطلاعاتی سایر متحدان کلیدی و البته استفاده از ناراضیان ایرانی برای حمایت لجستیکی از یگان های ترور وجود داشت.
 
*حلقه ای اطلاعاتی MI6 در ایران راه را برای موساد باز می کند
 
در این میان سرویس اطلاعاتی انگلیس نقش مهمی در فراهم آوردن حلقه های اولیه برای ایجاد اراتباطات امن و سلولی در ایران فراهم کرد، به گونه ای که بخشی از پروسه جذب نیرو برای انجام عملیات های تروریستی از این طریق برای موساد فراهم شد.
 
همان گونه که زمینه های اولیه برای جذب “جمالی فشی” متهم اصلی برای ترورشهید علیمحمدی از طریق یک عامل نفوذی با پوشش دانشجو انجام شد.
 
*شناسایی در ایران و جذب در خارج
 
پس از برداشته شدن گام های اولیه در تشکیل سلول های تروریستی غیر مرتبط به منظور امکان موفقیت بیشتر، این ایستگاه های منطقه ای موساد در کشورهای همسایه ایران بودند که برای آموزش نفرات در مراحل بعدی وارد عمل شدند.
 
نیروهایی که بسیاری از آن ها در ایران شناسایی و بعدها توسط سرشاخه های موساد برای همکاری با این نهاد تشویق شدند.
 
از سوی دیگر ستاد عملیاتی نظامی موساد در اقلیم یکی از کشورهای منطقه وظیفه پشتیبانی نظامی از عملیات نیروهای جذب شده را بر عهده گرفت.
 
*جذب معارضان کرد و بلوچ در لباس CIA
 
از سوی دیگر انتقال اطلاعات بدست آمده از سوی سایر سرویس های جاسوسی نقش مهمی درنحوه راه اندازی عملیات های تروریستی موساد داشت.
 
استفاده موساد از پوشش ماموران CIA  برای جذب معارضان کرد و بلوچ ایرانی که در گزارش یکی از رسانه های آمریکایی به صراحت مورد انتقاد قرار گرفت، تنها یکی از این موارد بود.
 
*همکاری دستگاه اطلاعاتی عربستان و موساد برای سرپا نگهداشتن منافقین
 
تلاش برای بقای سازمان منافقین از طریق پرداخت پول از سوی دستگاه های اطلاعاتی عربستان سعودی و موساد به منافقین برای وام دار کردن این سازمان تروریستی و استفاده از عناصر باقیمانده این سازمان برای همکاری بخش دیگری از این عملیات پیچیده بود.
 
*کیدون افسانه تو خالی
 
واقعیت آن است که موساد و واحد افسانه ای آن “کیدون” که از مجموعه ای از آدمکشان ماهر تشکیل شده اند، هیچ گاه نخواهند توانست به خودی خود چنین عملیاتی در این سطح وسیع انجام دهند.
 
در مورد ایران هم این کار بدون پشتیبانی اطلاعاتی سایر دستگاه های جاسوسی کشورهای بزرگ دنیا همچون ایالات متحده، انگلستان، فرانسه و حتی متحدان منطقه ای آن همچون عربستان سعودی ممکن نبود.
 
*استیصال نتانیاهو در مقابل ایران
 
همین وابستگی موساد به سازمان های جاسوسی سایر کشور ها تبدیل به نقطه ضعفی شد تا با نفوذ نیروهای اطلاعاتی ایران به حلقه های جاسوسی وابسته به دستگاه اطلاعاتی انگلیس شبکه تروریستی موساد نیز از هم بپاشد به گونه ای که روزنامه یدیعوت آحارونت نیز به استیصال بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دستور وی برای کاهش فعالیت های جاسوسی در ایران از بیم ضربه ای بزرگتر نیز اذعان کرد.
 
*تلاشی برای ساخت افسانه های تقلبی
 
با این تفاصیل این گونه به نظر می رسد ادعاهای این چنینی تنها دو کاربرد اصلی داشته باشد، تطهیر منافقین و ساخت افسانه شکست ناپذیری موساد که ناگفته پیداست این اهداف به شکست انجامید .