پس لرزه های ادعای یک اصولگرا درباره سیدمحمد خاتمی
واکنش ها به ادعای مدیرمسئول روزنامه همشهری درباره رئیس دولت اصلاحات ادامه دارد
روزبه علمداری سردبیر سایت جماران در یادداشتی با اشاره به ادعای اخیر مدیرمسئول روزنامه همشهری درباره سیدمحمد خاتمی نوشت؛
این روزها در آستانه انتخابات ۱۱ اسفند، مدیرمسئول روزنامه همشهری در یک برنامه تلویزیونی مجددا نقل قولی را از سید محمد خاتمی در مورد «عدم تقلب در انتخابات ۸۸» بیان کرد. بیایید کاری به صحت این نقل قول نداشته باشیم و روند بیان چنین ادعایی را با هم مرور کنیم:
ابتدا در سال ۱۳۹۲ یک فایل صوتی بریده شده که هر اهل فنّ می داند به صورت پنهانی ضبط شده، از خاتمی منتشر می شود که او در آن می گوید، «من نمی گویم تقلب شده است». محمدصالح مفتاح یکی از حاضران آن دیدار پس از انتشار فایل صوتی در صفحه اش نوشت: «صوت بخشی از آن جلسات را بچههای بالا منتشر کرده بودند». او همچنین گفت: «زمان انتشار آن فایل صوتی، بنده به همراه دو نفر دیگری که در آن جلسات حاضر بودیم خواستیم نامه مشترکی بنویسیم و از آن اقدام تبری بجوییم، اما بنا به تنبلی دوستان و نهایی نشدن متن، میسر نشد. و گرنه متن آن اعلام برائت، هنوز در وبلاگم پیشنویس است!»
و حالا بعد از حدود ۱۲ سال یکی از حاضران آن جلسه نقل قول های آن فایل صوتی را تکرار می کند و در روزنامه اش «اعتراف غیرعلنی» را تیتر می زند.
و حال چند سوال:
۱-آیا خاتمی همچون یک روزنامه نگار اصولگرا این امکان را دارد که در یک برنامه زنده تلویزیونی هر سخنی دلش خواست بگوید؟ اگر نه، چرا؟
۲-فرض کنیم فایل صوتی تقطیع شده درست باشد؛ پس و پیش آن جملات چیست؟ این جملات در منظومه کلام خاتمی چه وزنی داشته و بقیه اجزاء کلام چه بوده است؟
۳-منبع فایل صوتی چه کسی یا چه نهادی بوده است؟ آیا بقیه خبرگزاری ها به فایل صوتی جلسات خصوصی دیگر شخصیت ها دسترسی دارند؟ آیا انجام چنین کاری با اخلاق رسانه سازگاری دارد؟ آیا شنود می تواند مبنای کار رسانه ای باشد و آیا برخورداری از امکان دسترسی به آن با اصل رقابت متوازن سیاسی تطابق دارد؟
۴-چگونه می توان باور کرد کسی که تا دیروز مرتبط با سوروس خوانده می شد، امروز کلامش از نظر همان مدعیان مرجع شود؟ آیا این هم یک تعارض و دوگانگی نیست؟
فکر می کنم همین چند سوال واضح در مورد فرایند یاد شده، پاسخ بسیاری از سوالات در مورد اصل انتخابات ۱۳۸۸ را هم بدهد و روشن کند که چرا هنوز گره های آن سال ناگشوده باقی مانده و منشاء نزاع ها و قفل شدگی سیاسی در کشور را روشن سازد. گویا حدود آزادی تا جایی است که یک حرف مطلوب بیان شود. حکایت بی حجابانی است که اگر در روز عادی به خیابان بروند باید پیامک تذکر دریافت کنند، اما اگر در روز ۲۲ بهمن به خیابان آزادی بروند، به نوشته همین روزنامه آقای مهدیان «هم متدینند، هم انقلابی و هم در مسیر حق، البته با اندکی خطا»