دو راهی مهم گروسی در پرونده ایران
اولین کنفرانس بین المللی علوم و فنون هستهای در اصفهان برگزار شد. همزمان رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در تهران و اصفهان حضور یافت و مذاکرات خود را انجام داد.
به گزارش ایسنا، دکتر هادی محمدی در سرمقاله خراسان نوشت: درباره این موضوع و حساسیتهای مکانی و زمانی این دو رخداد چند نکته دارای اهمیت است؛ نکته اول درباره کنفرانس است و این که برگزاری این نوع کنفرانس در سطح بین المللی می تواند دروازه ای به ورود ایران به حوزه های جهانی دانش هسته ای باشد. اهمیت این موضوع از آن جهت است که بعد از دو دهه توجه سیاسی به برنامه صلح آمیز هسته ای ایران و نگاه صرفا از زاویه غنی سازی به این برنامه، حالا می توان امیدوار بود که نگاه کشورهای دیگر به برنامه هسته ای ایران تغییر کند و به سمت کاربردهای دیگر اتم به ویژه در حوزه های پزشکی، صنعتی و کشاورزی برود.
این تغییر نگاه نه تنها فشار سیاسی بر ایران را کاهش می دهد بلکه می تواند بازارهای راهبردی زیادی را برای کشورمان بگشاید. موضوع دیگر درباره کنفرانس، محل برگزاری آن است. فراموش نکردیم تا همین یک ماه قبل یکی از اصلی ترین تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران، سایت های هسته ای کشورمان بود. سایت یو سی اف اصفهان متشکل از چند کارخانه مهم در حوزه غنی سازی و ساخت مجتمع سوخت و حتی انبار مواد غنی شده است که می توانست یکی از اهداف اصلی به شمار رود. حتی یک بار هم اسراییلی ها حمله به این تاسیسات را امتحان کردند اما با هوشمندی پدافند هوایی موفقیتی نداشتند. حالا با برگزاری امن این کنفرانس بین المللی با حضور متخصصان داخلی و خارجی و حضور رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، این پیام روشن داده می شود که اولا ایران در حساس ترین نقطه خود از امنیت کامل برخوردار است و ثانیا این درک در مهمانان خارجی و مقام ارشد سازمان ملل ایجاد شده که این امنیت واقعی و قابل اعتناست.
نکته دیگر این ماجرا به سفر گروسی به کشورمان برمی گردد. می دانیم در ماه ها و هفته های گذشته گروسی ابراز تمایل زیادی برای این سفر داشت و در مقاطعی هم این ایران بود که ابراز تمایل نمی کرد چون سفر برای سفر را بی فایده می دانست و دنبال آورده این سفر می گشت. حالا حضور گروسی در کنفرانس هسته ای حداقل آورده اش اثبات امنیت در اصفهان و بالا بردن جایگاه کنفرانس هسته ای است و در کنارش می تواند مرور آخرین وضعیت پرونده هسته ای ایران و به ویژه نحوه اجرای توافق اسفند ۱۴۰۱ بین تهران و آژانس باشد. اگرچه در روزهای اخیر گمانه زنی های غیرواقعی با هدف بالا بردن توقعات از این سفر شده که می تواند ریشه در اقدامات دلال های بازار ارز ایران داشته باشد اما در فضای واقعی و با توجه به نزدیک بودن نشست شورای حکام آژانس در ۱۴ خرداد آینده و انتشار گزارش مدیرکل قبل از این تاریخ، قطعا این سفر می تواند آثار مثبتی در گزارش و نتایج نشست شورا داشته باشد کما این که قرار است دو طرف بر سر گام های عملیاتی با هدف اجرای بهتر توافق ۱۴۰۱ نیز به مشترکاتی برسند.
نکته آخر این که ایران و آژانس همچنان بر سر دو مکان ادعایی یعنی تورقوزآباد و ورامین با یکدیگر اختلاف دارند و با وجود حل و فصل دو مکان دیگر یعنی آزمایشگاه جابر بن حیان و سایت آباده و نیز حل موضوع ذرات ۸۴درصد غنی شده و موضوع حسابرسی مواد که اقدامات مهم و درخور توجهی بودند، باز هم می توان گفت حل موضوعات باقی مانده ارتباط زیاد و تنگاتنگی با حل مسائل سیاسی دارد و کمتر فنی است. متاسفانه آژانس نشان داده در رویکردهای خود در قبال ایران از دایره وظایف و اختیاراتش خارج شده و نگاه سیاسی بر این نهاد تخصصی غالب است. جدیدترین نمونه آن نیز رفتار غیر قابل توجیه آژانس در برابر اسراییل است که با وجود تهدید رسمی مقامات ارشد این کشور به حمله اتمی به ایران و غزه، واکنش های آژانس بسیار ناچیز و غیر قابل توجه بوده به شکلی که گروسی بارها در ماه های اخیر در مصاحبه های خود عبارات دوپهلو در مورد ایران به کار برده و گفته ایران مواد لازم برای ساخت بمب اتمی را دارد هرچند در ادامه تصریح می کند اما نشانه ای ندیده ایم ولی همین اصطلاحات و ادبیات سازی هم مضر به توافقات و البته نشان از سیاسی کاری آژانس است.
این که آژانس سیاسی کاری را کنار بگذارد که البته امری تقریبا غیرممکن است و برای همین هم تا توافق سیاسی در موضوع برجام اتفاق نیفتد نمی توان امیدی به حل دو مکان باقی مانده داشت کما این که سفر گروسی به ایران هم نمی تواند این گره کور شده را باز کند اما حداقل کار این است که گروسی در گزارش خود به آژانس، همکاری و خواست ایران برای حل و فصل موضوعات را همچون موضوعات حل شده قبلی با تصریح و شفافیت بیشتری بیان کند و موضوع را از این که هست بدتر نکند. حدود یک سال و ۵ ماه دیگر تا زمان لغو قطعنامه ۲۲۳۱ و در نتیجه لغو قطعی ۶قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل باقی است و به نظر می رسد این یک سال و ۵ ماه حساس ترین مقطع زمانی برجام به شمار رود چرا که احتمال اسنپ بک توسط سه کشور اروپایی وجود دارد. گروسی می تواند با عملکرد و رفتار منطقی خود نامی نیک همچون مرحوم آمانو باقی بگذارد به عنوان کسی که نگذاشت برجام دچار مرگ قطعی شود یا برعکس به عنوان یکی از عوامل برهم خوردن مهم ترین توافق قرن حاضر میان ایران و شش قدرت جهانی نام بگیرد. این دوراهی مهم گروسی به نحوه محاسبات وی در قبال ایران و ۴+۱ و آمریکا بستگی دارد. با توجه به این که روز گذشته محمد اسلامی نیز بر ظرفیت های شخصی گروسی برای حل و فصل اختلافات تاکید داشت، سفر گروسی به ایران حتما می تواند به اصلاح محاسباتش کمک کند.